فقط او را میخواندم وبس...
12 تير 1392 ساعت 8:52
وبلاگ بهداشت حرفه ای زابل نوشت: در هياهوي زندگي دريافتم ؛ چه بسيار دويدن ها که فقط پاهايم را از من گرفت در حالي که گويي ايستاده بودم ، چه بسيار غصه ها که فقط باعث سپيدي موهايم شد در حالي که قصه اي کودکانه بيش نبود ، دريافتم کسي هست که اگر بخواهد “مي شود” و اگر نخواهند “نمي شود” به همين سادگي … کاش نه ميدويدم و نه غصه مي خوردم فقط او را مي خواندم و بس انتهای پیام/
کد مطلب: 3529
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdca.unek49nmo5k14.html