روایت دخترکان دکان‌دار

بانو نوشت

11 مرداد 1393 ساعت 8:02


وبگاه "نگاهی به نطنز" نوشت:

امروز دوست عزیزی با نام مستعار دلسوز نظری را مبنی بر وجود دختران در فروشگاهها و مغازه های نطنز داده بودند که ضمن نوشتن نظر این عزیز تحلیل خود را نیز در ادامه مینویسیم.

 

چهارشنبه 8 مرداد1393 ساعت: 9:16

توسط:دلسوز

 

باسلام همانطور که تما شاهد هستید جدیدا اکثرآقایان بازاری و کسبه جای خودشون رو به خانم ها داده اند پاتو تو هر مغازه ای میذاری با یه خانم فروشنده مواجه میشوی حالا ممکنه میوه فروشی باشه یا سوپر مارکت یا نانوایی یا لوازم آرایشی ،پوشاک دفاتر فنی مهندسی و...... وشغل هایی که متناسب با حضور بانوان نیست .متاسفانه بسیاری از این مغازه ها پاتوق زنان بد حجاب و بزک کرده شده آیا مسئولین توجه نمی کنند .آیا ممکن نیست حضور بانوان پوششی باشد برای کاه های خلاف مثل رد وبدل کردن مواد وغیره ؟ متاسفانه همه جوره داره به زندگی افراد آسیب وارد میشه وکسی هم نظارت نمی کنه.

_________________________________________________________________________

منظورم کلانشهرهایی چون اصفهان و تهران نیست ، بلکه همین شهر خودمان ، شهر نطنز ، خاک اولیا و انبیا است ، بله ، هر گوشه‌ شهر را که بگیری و سه چهار قدمی پیش بروی، آنها را می‌بینی... چهره‌هایی بزک کرده ، که با تمام وجود، تلاش می‌کنند کالاهایشان را تبلیغ کنند و به فروش برسانند؛ با چشمانی که در پس‌زمینه‌ی آن، فریاد خستگی و نارضایتی، سکوت شب‌های زندگی‌شان را...
    

 در هم می‌شکند ..... دارم روایت دخترکان دکان‌دار را حکایت می‌کنم...

کمی که در  شهرمان گشتی بزنیم، دختران مغازه‌داری را می‌بینیم که شانه به شانه‌ مشتری در مغازه حرکت می‌کنند و برای تبلیغ و فروش کالای خود، زبان می‌ریزند؛ از داستان‌های ( چقدر بر تن تان نشسته است ) و ( خودمان هم از این جنس برده‌ایم و بسیار راضی بوده‌ایم )، (چون از شخصیت شما خوشم می آید این مقدار تخفیف میدهم ) و... برایت تعریف می‌کنند تا بلکه کالا در دل مشتری جا باز کند و آن را بخرد یا از خدمات آنها استفاده کند.

اما خودمانیم؛ این همه دختر مغازه دار در شهر ما چه می‌کنند؟ مگر نه اینکه حرفه‌ی فروشندگی و تبلیغ کالا در کشور ما و در روزگاران قدیم، مختص مردان بود و زنان تنها به خیاطی  و فروشندگی اجناس زنانه و آرایشگاههای زنانه اقدام می‌کردند؟ و مگر نه اینکه همواره در آموخته‌های صرفا تئوری خود، شنیده‌ایم که استفاده از زنان و دختران در تبلیغات، ویژگی مجامع غربی است که از زیبایی و جذابیت آنها برای بالا بردن سود خود، استفاده می‌کنند؟

زن نطنزی می تواند فرضا یک دکتر، یک محقق و یا استاد دانشگاه و حتی یک معمار موفق باشد اما نباید با ابزار قرار دادن خود، صندوقدار و یا فروشنده بزک کرده یک مغازه و یا منشی فلان دکتر یا مهندس شود. زیرا زن در یک جامعه مسلمان با پذیرش چنین شغلهایی بی شک مورد آسیب جدی قرار می گیرد.


دختران شهر ما، امروز در دایره مشکلات اقتصادی و ازدواج و کمبود شغل، تن به شغلی می دهند که با وجود خستگی زیاد و تحمل رفتارهای ناخوشایند و کمبود  دستمزد، مجبورند خود را شاد نشان دهند تا مبادا مشتری از خرید پشیمان شود و کارشان کساد !!

بعضی وقتها آدمی افرادی را میبیند که  با وجود تحصیلات دانشگاهی ، در مغازه‌ فروش ــــ کار می‌کند؛ 

آری! اینها دختران و زنان جوانی هستند که تنها،قانع بودن باعث شده است که با دستمزدی اندک، با بیمه یا بدون بیمه، با آراستن ظاهرشان، تلاش کنند که فروشنده‌ای خوب برای کارفرمای خود باشند تا شاید با افزایش سود مغازه، اندکی پاداش بگیرند و یا حداقل کارشان را از دست ندهند...

به این سطر از حکایت که می‌رسم، دیگر نمی‌دانم رواج دختران فروشنده در شهر ، پرچم صعود فرهنگ ما را برافراشته است یا سقوط آن را؟!

اینجا روایت دختران دکاندار نطنز  ، رنگ و بوی غربی به خود گرفته است و باید هشدار داد که اگر این روایت به داستان هزار و یک شب تبدیل شود، شاید دیگر راهی برای بازگشت، پیش پایمان نماند ...

رهبر معظم انقلاب ضمن اشاره به اینکه منشی‌گری زنان اغلب با تسلط مردانه همراه بوده است ، با منشی شدن زنان و دختران مخالفت داشته و می‌فرمایند:

«جاذبه جنسی یکی از بزرگ‌ترین دام‌هاست؛ مراقب باشید! من با کسانی که به‌عنوان به‌کارگیری زن، منشی زن استخدام می‌کنند، مخالفم. زنان در دستگاه‌ها مختلف این همه کارهای خوب دارند انجام می‌دهند و مدیریت‌های خیلی خوب انجام می‌دهند. بزرگ‌ترین مشکل هم آن حالت سیطره مردانه بر زن است. این را به‌خصوص زن‌ها بیشتر باید بدانند. و لا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ در قرآن می‌گوید، برای اینکه مرد ـ که جنس متجاوز و شروع‌کننده است ـ قدرت پیدا نکند، زن نباید در مقابل او خضوع کند؛ خضوع در زبان و سخن گفتن. می‌بینیم این‌ها اسرار است و در این‌ها رازهای بزرگ هست؛ اما ما متأسفانه همین‌طور غافل از این‌ها عبور می‌کنیم و نمی‌فهمیم. ابزار، یعنی وسیله مردم برای رفتن به‌سمت گناه؛ آن حالت تجاوزطلبی و افزون‌ خواهی و اقدام و ابتکار اوست؛ ابزار زن و کمک زن در رفتن به‌سمت گناه، حالت وادادگی و خضوع و تواضع اوست؛ لذا تکبر حرام است؛ اما برای زن‌ها در مقابل مرد بیگانه، جزو چیزهایی ممدوح است که متکبر باشند. این حالت در بعضی از مشاغل به کلی از بین می‌رود؛ مثل همین منشی‌گری و مستخدم بودن زن. غیر از تسلط مردانه، چنین حالتی وجود ندارد. در منشی‌گری، ازاین‌قبیل وجود دارد

 

انتهای پیام


کد مطلب: 18381

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdca6en6.49naa15kk4.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir