اعتماد به جوانان؛ از کابینه تا ماهواره!
15 خرداد 1393 ساعت 13:05
وبگاه "ولایت فقیه و حکومت اسلامی" نوشت:
آبگیر عمیقی را فرض کنید که جهت جلوگیری از سقوط افراد، آن را با موانعی محصور کرده باشند. در چنین شرایطی، احتمال غرقشدن افراد نابلد، تقریبا به صفر میرسد و هر عاقلی از چنین کاری حمایت و تشکر میکند. البته بودن یا نبودن موانع اطراف آبگیر، برای عدهی خاصی هیچ تفاوتی نمیکند؛ چون آنان به فنون شنا آشنایی کامل دارند و غرق نخواهند شد! اما حصارکشیدن، برای بخش بسیار زیادی از مردم، مفید و حیاتی است؛ مثل کودکان و افراد نابلد که سقوطشان در استخر، مساوی با مرگ آنان خواهدبود.
خطرات و آسیبهای فرهنگی و اخلاقی هم همینطور است. یعنی همیشه عدهای (البته کم و قلیل) هستند که دربرابر هجومهای سهمگین شیطانی، هیچ اثری نمیپذیرند و بهاصطلاح، رنگ نمیبازند اما در مقابل، حجم عظیمی از مردم، تابع محیط و شرایط حاکم هستند. در چنین وضعیتی، مقابله با ورود محصولات ضداخلاقی و ضددینی، حتما کار لازم و پسندیدهای خواهد بود چراکه سبب محافظت از دین و اخلاق عده زیادی میشود. حالا در چنین شرایطی، آیا میتوان گفت: «بیایید به جوانها اعتماد کنیم» و با این توجیه، درهای کشور را بهسوی همهچیز بازنماییم؟
همین چندروز پیش بود که آقای رییسجمهور در توجیه سخنانش دربارهی آزادسازی ماهواره، به چنین استدلالی متوسل شد: «به نسل جوان اعتماد کنیم. جوانهای ما با فطرتی پاک هستند و ایرانشان را با همهی وجود دوست دارند و به اسلام و خاندان ائمه و اهل بیت عشق میورزند. فطرتشان پاک است و حالا گوشهای، روزی، ماهی یا سالی خطایی شد، میشود آن را برگرداند و قابل برگشت است که هم انسان تواب است هم خداوند توبه را می پذیرد.»[1]
همین چندسطر، مملو از اشکالات اساسی است! آیا فقط جوانهای ما دارای فطرت پاکی هستند و مثلا جوانهای آمریکایی و اروپایی، فطرت پاکی ندارند؟ نمیبینید فرهنگ منحط غربی، چه بلایی بر سر آنان آورده است و چه انحرافات حیرتآوری، دامنگیر آنان شده است؟ در کجای دین، آمده که اگر جوانی، به قرآن و اسلام دلبسته بود دیگر نیازی به مراقبت شدید ندارد و میتواند خود را در معرض گناه قرار دهد؟ به سطر پایانی توجه کنید! آیا شما در جایی از متون دینی سراغ دارید که با استدلال «توبهپذیر بودن خداوند»، حساسیت به گناه را کاهش دهند و زشتی آن را در ذهن مخاطب، کم کنند؟!
از اینها هم که بگذریم با احکام نورانی اسلام چه میکنید؟ مثلاً آیا حکم به حرامبودن «خلوت زن و مرد نامحرم»، «شوخی با نامحرم» و «نگاه به نامحرم» را باید نشانهی بیاعتمادی اسلام به مردم بدانیم؟! یا اینکه باید گفت هدف اسلام، جلوگیری از زمینهی سهلشدن گناه برای انسان است؟ یا مثلاً اگر در اسلام، به پرهیز از معاشرت با اشرار، دستور اکید داده شده، آن را باید نشانهی عدماعتماد بدانیم؟ آیا اگر شما برای محافظت از دین و اخلاق فرزندان خود، مانع از همنشینی او با افراد فاسد شوید، بهمعنای «بیاعتمادیِ شما به فرزندان خود» خواهد بود؟
بسیار متاسفیم که چنین استدلالی برای آزادشدن «ماهواره» از زبان رییس جمهوری بیان میشود که خود در کسوت مبلغ دینی است و سالها همین استدلالها را بر فراز منابر بیان کرده است.
چگونه است که وقتی سخن از تحریماقتصادی به میان میآید شما حرفی از «اعتماد به جوانان» نمیزنید و تمام تلاش و امیدتان را به راضیکردن شیطانبزرگ، معطوف میکنید؟ در حالیکه معنای صحیح اعتماد به جوانان، یعنی اعتماد به توانایی آنان در حلکردن مشکلات کشور؛ همانطور که امامراحل (رحمهالله) هم در جریان مبارزات علیه طاغوت و هم در کوران حوادث پس از انقلاب و جنگتحمیلی، با اعتماد به جوانان بر تمام مشکلات فایق آمد و بینی دشمن را به خاک مالید. چگونه است که در جریان تشکیل کابینه، به جوانان اعتماد نکردید و پیرترین کابینه را تشکیل دادید اما اینجا حرف از اعتماد به جوانان میزنید؟
مطالعهی قانون اساسی را به همهی دولتمردان محترم، توصیه میکنیم. بند اول اصلسوم این قانون در شرح وظایف دولت، میگوید: «محیط مساعدی را برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوا ایجاد کرده و با کلیهی مظاهر فساد و تباهی مبارزه کند.»
----------------------------------------------------------
پینوشت:
1- در شرایط کنونی، این اظهارات چه معنایی دارد؟
انتهای پیام
کد مطلب: 17608
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcbw0b8.rhbzgpiuur.html