عزیزم! شاخکت را کجا جا گذاشته‌ای؟

26 مرداد 1392 ساعت 7:51


وبلاگ "هیروگلیف" نوشت: بعضی از حشرات تنها با شاخک هایشان با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می کنند . شاخک هایی که به کوچک ترین تغییرات محیط حساس هستند. اما گاهی بر اثر عادی شدن بعضی از مسائل این شاخک ها به تغییرات حساسیت نشان نمی دهند و  به تبع آن جانور هیچ واکنشی را نشان نمی دهد مثل جریان هوا
شاخک های ما انسان نه چشم نه گوش نه مغز بلکه رسانه ها هستند
از شبکه ی یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تا شبکه ی من و تو انگیس ، از آی فیلم تا فارسی وان ، از روزنامه کیهان تا روزنامه نیویورک تایمز ، از سایت مشرق نیوز تا سایت جرس ، از رادیو پیام تا رادیو فردا و ...
همه این شاخک ها(چه خوب و چه بد از دیدگاه شما خواننده عزیز) هستند که به عملکرد چشم و گوش و فکر و دست و پای ما جهت می دهند
به خاطر همین انسان های قرن 21ام برده ی رسانه ها هستند.
(البته بنده تعریف رسانه را گسترده تر از مثال های بالا می دانم)
گاهی وقت ها باید از انسان بودن خود خجالت بکشیم وقتی که همانند حشرات بر اثر عملکرد شاخک هایمان به بعضی از چیزها عادت می کنیم.
در اخبار ، خبر کشته و زخمی شدن 270 نفر در عراق را می شنویم و بعد با آرامش   تصاویر خبر بعدی که عبور بندبازان چینی از عرض رودخانه ی مروارید هست را تماشا می کنیم
خبر کشته و زخمی شدن 100 نفر در نماز عید فطر پاکستان را می شنویم و بعد منتظر شروع طنز خنده بازار می مانیم تا به مسخره شدن افراد در صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران بخندیم.
ترجیح می دهیم به خنده بازار شبکه ی 3 نگاه کنیم تا گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 که حوادث خونین عراق را بررسی می کند
اصلا به مغزمان خطور نمی کند که چرا این افراد کشته شدند؟چه کسی این ها را کشت؟ چه سودی از کشته شدن این افراد نصیب عاملین این حوادث می شود؟
چرا این سوال ها را نمی پرسیم؟چرا جواب این سوال ها برایمان اهمیتی ندارد؟ چرا خونمان به جوش نمی آید؟ چون شاخک هایمان دیگر حساسیتی به این ها نشان نمی دهند.؟چون خودمان را تسلیم فرایند عادی شدن شاخک هایمان کرده ایم.
270 انسان یعنی 270 قصه ، 270 زندگی ، 270 خانواده. قصه های تلخ و شیرین با فراز و نشیب های گوناگون
بمب هایی که در نزدیکی بازار ها و مساجد منفجر شده اند شاید مادری را که برای خرید به بازار مراجعه کرده بود شاید مردی دست فروش یا شاید تازه عروس و دامادی را که تازه عقد کرده بودند شاید معلمی دکتری مهندسی را که به سرکارش می رفت شاید کودکی که مشغول تماشای اسباب بازی های مغازه ها بود شاید جوانی را که در حال نماز بود را به کام مرگ کشاندند.
وقتی که ما بالا و پایین پریدن های عمو پورنگ خنده بازار می خندیم ، در همسایه ما چند نفر گریه می کنند؟ چند نفر غمگین اند؟ زندگی چند نفر نابود شد؟
به این فکر کرده اید که چند نفر باید با معلولیت ناشی از این انفجار ها باید به زندگی خود ادامه بدهد؟
دیگر  شهادت 3 جوان بحرینی هم که برایمان عددی نیست
صدها انسان بی گناه هم که در سوریه کشته شود ککمان نمی گزد
شنیدن خبر کشته شدن فلسطینی ها هم برایمان مثل شندین وضعیت آب و هوای کشور عادی شده است.
کجایند رسانه هایی که به خاطر اعدام شدن یک قاچاقچی مواد مخدر کلی جنجال می کنند و میزگرد تشکیل می دهند؟ کجایند کسانی که از حقوق بشر دم می زنند؟ کجایند علمای شیعه و سنی تا مقابل این خشونت ها بایستند؟
حتی اگر همه ی دنیا ساکت باشد، هر کجا که هستید با هر ابزاری که دارید با هر وسیله ای با قلب با زبان با دست با وبلاگ با فیس بوک با هر چیزی که در توان دارید در مقابل هیچ ظلمی سکوت نکنید.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
بعد از تحریر: امروز سالگرد زلزله اهر ورزقان بود . یادتان هست پارسال همین موقع به خاطر عملکرد شاخک هایمان خروار خروار کمک های مردمی سرازیر این شهر ها و روستا شد؟
حالا چه خبر؟ همه چیز گل و بلبل شد؟ دیگر مردم مناطق زلزله زده مشکلی ندارند؟یا شاخک هایمان رفت اند سراغ مسائل دیگر که آن را فراموش کردیم؟   انتهای پیام  


کد مطلب: 6358

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcd.k092yt0sja26y.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir