سبک زندگی قاسم خانی/نگاهی به سریال ساختمان پزشکان به بهانه اتمام پخش از شبکه تماشا
30 خرداد 1392 ساعت 7:01
وبلاگ "نقد امروز ـخاطرات سینمایی من" نوشت: سریال ساختمان پزشکان مانند بقیه ساختههایی که برادران قاسم خانی در آن حضور داشتند یکی از پر مخاطبترین سریالهای چند سال اخیر رسانه ملی است .در این یادداشت به دلیل پرهیز از تکرار مواردی که در مستند"ضلع غربی ساختمان پزشکان"بدان اشاره شده است را فاکتور گرفته و به مواردی که در نقدهای مختلف کمتر مورد توجه واقع شد به صورت کوتاه پرداخته میشود. با نگاه ساده لوحانه سریال ساختمان پزشکان یک سریال خنده دار است که تکه کلامهایش در جامعه رسوخ کرده ومردم را تحت تأثیر قرار داده و پای تلوزیون نشانده.اما اگر بخواهیم جدیتر نگاه کنیم وبخواهیم مضامین درونی این سریال را بشکافیم باید چندین مستند ومقاله نوشت. بهتر است از تیتراژ ابتدایی شروع کنیم.از وقتی که چند قطره جوهر چکیده میشود وتصاویر بازیگران از درون آن بیرون میآید.اساساً این تکنیک روانشناختی به آزمون لکه جوهر رورشاخ معروف است. وبرای شناسایی (نسبی)ضمیر نا خودآگاه افراد استفاده میشود.خب حالا منظور سازندگان از این تیتراؤ چیست؟آیا قصد رسوب در ضمیر ناخودآگاه مارا دارند؟یامنظورشان این است که ما اینقدر کار بلد هستیم که در ضمیر ناخود آگاه شما راه مییابیم وشمارا باخود همراه میکنیم؟ویا میخواهد بگوید که ما میدانیم چنین چیزی وجود دارد واستفاده از این مسیله چیزی جز یک پز مطلع بودن نیست؟ شروع سریال از نظر سبک فیلمنام های خوب است.یکی دو قسمت اول نریشن دارد ولی دیگر از نریشن خبری نیست.سوال من از نویسندگان مدعی این سریال اینست که چنین چیزی در کدام سریال مطرح رخ داده؟شما که در برنامه های مختلف تلوزیون اینقدر پز میدهید که ماداریم سریالهای خوب غرب را رصد میکنیم تا بتوانیم به الگویی ایرانی از سریال خوب برسیم.در کجای دنیا ودر کدام سریال این مسیله رخ میدهد؟حالا از این موضوع هم که بگذریم اصلا سریال درباره چیست؟اصلاً مشخص هست؟خط تعلیق اصلی سریال چیست؟من که هرچه دیدم و زور زدم که بفهمم نشد.نه قصه پیچش خاصی دارد ونه هیچ چیز دیگر فیلمنامه،حالا اینجاست که هنر برادران قاسم خانی را متوجه میشویم که با این همه ضعف کار باز هم سریال مخاطب دارد. یک نکته دیگر در این سریال و بقیه کارهای قاسم خانیها که مرا جلب میکند وجود کاراکترهای به شدت طماع در کارهای آنهاست که نمود کامل آن در این سریال پدر نیماست که دست هرچه . . . را از پشت بسته است.تنها شخصیت خوب سریال نیما است که البته توسط جمع مجبور به انجام کار های ناروا میشود.(مانند قسمت تبلیغات رادیویی یا پول گرفتن نیما از فرد پولدار برای استفاده شخصی از رسانه ملی) یکی از قصه های بارز این سریال،قسمتهای 52،51 و53 این سریال است که من نام آن را قسمت یا بخش انقلابی گذاشتهام.یک حاکم ستمکار(رییس ساختمان)که به مردم(ساکنان ساختمان)ظلم میکند ومردم میخواهند حق خود را از او بگیرند.خب در این بین نیما از همه انقلابیتر است،جوش وخروش دارد ودست به اعتراض میزند.در این بین کاراکتر های دیگری هم هستند مانند هومن که سازشکار است واز وضع موجود راضی است و بقیه منفعل هستند.حالا سوال اینجاست که چرا اعتراض نمیکنند شاید چون مسیله مالی ندارد.از این احتمال میتوان نتیجه گرفت که چون نیما مسیله مالی دارد دست به مخالفت زده ونه نفس انقلاب.در این قصه ترس از مستبد والقای تفکر سازش کاری به وضوح به چشم میخورد که البته با روی کار آمدن خود نیما هم مسیله جمع نمیشود و به دلیل اختلاص کردن نیما این بخش در کلانتری به پایان میرسد.از این چند قسمت چه چیزی جز روحیه مقابله نکردن ودست به انقلاب نزدن وسازشکاری و عافیت طلبی به مخاطب با زبان طنز القا میشود؟ یک نکته آخری هم که جا دارد یاد آور شوم استفاده سازندگان از الفاظی مانند منطقه امن وخواب مصنوعی ودیگر اصطلاحات روانشناختی به صورت بسیار ناشیانه ودر حد فهم بسیار کم وابتدایی از آن مقولات روانشناختی است که به شخصه شک دارم در باره استفاده از آن الفاظ با مشاور متخصصی مشورت شده باشد وفقط جنبه دستمایه قرار دادن را دارد. انتهای پیام/
کد مطلب: 2848
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcd.o0x2yt0jja26y.html