ضدحمله به اردوگاه شیطان

4 مهر 1392 ساعت 8:00


وبلاگ کارگری در روزنامه نوشت : نگاهی به فیلم ضدجنگ «فرشتگان قصاب» ضدحمله به اردوگاه شیطان
زندگی، زیرچکمه بیگانگان، گرچه سهمگین، اما اگر با ایمان، عشق و مبارزه همراه شود، امکان پذیر و حماسه ساز است؛ این خلاصه روایت «فرشتگان قصاب» است و البته حکایت زندگی بسیاری از مردم
در کشورهایی است که تحت اشغال و استیلای خارجی ها به سر می برند. مثل سرزمین افغان ها که عمری است زیر آتش شیطان های مختلف زندگی می کند؛ روزگاری شوروی، مدتی طالبان و امروز غرب وحشی!
اتفاقا نام و تم اصلی فیلم «فرشتگان قصاب» نیز توصیف جامع و مانعی است از این مهاجمان؛ آن ها با علم کردن پرچم آزادی خواهی و مبارزه با تروریسم و توزیع حقوق بشر و دموکراسی به مهمانی دیگران می روند،
اما چه مهمانی خونبار و آتشناکی! فرشته هایی که میزبان های خود را غارت می کنند و به خاک و خون می کشند.

داستان و فضای روایی فیلم «فرشتگان قصاب» نیز همانند بسیاری دیگر از فیلم های دارای تم «مقاومت»، تصویرگر و ترسیم کننده تقابل ضدهاست؛ مقابله ضدهایی چون، مرگ و زندگی، عشق و نفرت، هراس و بی باکی، رحم و بی رحمی، دروغ و صداقت، ایستادگی و فرار و سرانجام؛ شکست و پیروزی. در سینمای مقاومت، جبهه خیر و مقاوم، حتی در صورت شکست ظاهری، به پیروزی باطنی دست می یابد و جبهه شر، حتی در صورت غلبه، ورشکسته است. فیلم، باید به مخاطب خویش این ادراکات و احساسات متناقض را منتقل کند. و موفقیت «فرشتگان قصاب» در نمایش باورپذیر این دوگانه هاست.
نخستین فیلم کارنامه سهیل سلیمی را می توان نوعی پاسخ گویی به بسیاری از نیازهای امروز عرصه سینما و رسانه کشور دانست؛ تلاش برای پر کردن خلأ سینمای استراتژیک. فیلمی است که در عین برخورداری از ساختاری نسبتا استاندارد و قابل قبول –با داشتن ضعف هایی حداقلی- افشاگر یکی از مسائل مهم امروز جهان است.
برای بسیاری از مخاطب ها این پرسش پیش آمده که سینمای ما را به فرامرزها چه کار؟ آیا بهتر نیست به جای توجه به مسائل سایر کشورها در سینما –مثل جنایات آمریکا در افغانستان که در فیلم «فرشتگان قصاب» می بینیم- به مسائل کشور خودمان پرداخته شود؟ پاسخ این است که همان طور که دولت هر کشوری نیاز به دیپلماسی و سیاست خارجی دارد، سینما نیز یک رسانه قابل نفوذ برای پیش برد اهداف راهبردی یک کشور در سایر کشورهاست. همچنان که در هالیوود نیز علاوه بر مسائل داخلی، بخش قابل توجهی از فیلم های سینمایی به سایر کشورها ازجمله ایران می پردازند. مگر فیلم های متعددی که توسط سینمای آمریکا علیه ایران ساخته شده است را فراموش کرده ایم. همان طور که دولت آمریکا در عرصه بین الملل انواع حیله ها را برای تخریب ایران به کار می برد، سینمای این کشور نیز با آثاری چون «آرگو» مکمل سیاست خارجی آمریکاست.
 امروز هم یکی از تهدیدهای کشور ما، جنگ نرم و ناتوی فرهنگی غرب است. سینما ابزار قدرتمندی است که می تواند خنثی کننده بسیاری از این حملات فرهنگی و روانی دشمن باشد. سینمای ایران نه تنها توان و امکان که موظف است به مردم آگاهی ببخشد. آنچه در فیلم «فرشتگان قصاب» به عنوان افشای یک حرف ناگفته در سینمای جهان مطرح شده است، یک مسئله جهان شمول و مرتبط با جامعه بشری است؛ قاچاق اعضای بدن انسان ها توسط صهیونیست ها. شاید در بسیاری از رسانه ها و به ویژه سایت های اینترنتی بارها اعلان شده که یکی از سوءاستفاده های صهیونیست ها از جنگ های به راه افتاده علیه مسلمانان، جدا کردن اعضای حیاتی بدن مجروحان و اسرای جنگی است. این یک جنایت بزرگتر از حمله نظامی علیه انسان ها محسوب می شود. کار بزرگ «فرشتگان قصاب» نمایش این فاجعه انسانی و تلاش آن برای بیدار کردن افکار عمومی است. به همین دلیل هم این فیلم را باید نوعی ضدحمله به مهاجمان به حساب آورد.
بدون تردید، افزایش تولید و نمایش این گونه فیلم ها –که فقط در ایران امکان پذیر است- می تواند به مقاومت تبلیغاتی در مقابل تهاجم نظامی-رسانه ای غرب و صهیونیسم به سایر ملت ها کمک کند.


کد مطلب: 9337

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcd.s0n2yt0s5a26y.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir