تئوری نقش ها /افت حکومت های انقلابی وارمان گرا

22 تير 1392 ساعت 7:57


وبلاگ چشمه جاری نوشت: در نوشتار زیر برآنم تا یکی از آفات حکومت های انقلابی و آرمان گرا را بطور خلاصه شرح دهم تا با پرهیز از این گونه کجروی ها موجبات خشنودی مهدی آل محم (عج)  و رضایت خداوند تبارک و تعالی را از حکومت دینی مان فراهم آوریم.                                صریح ترین مشخصه ای که می توان برای منافق بیان داشت این است که:
« منافق کسی است که در خلوت و جلوتش یکسان نباشد یا در خلوت و جلوت به دو گنه رفتار نماید».
کسی که در آشکارا به گونه ای رفتار می کند که باب طبع مردم و بالادستان باشد، اما در نهان چهره ای منفور و زشت ازخود نمایان می سازد منافق است.
در جامعه ای که اصرار بر تغییر صورت ظاهری جامعه به گونه ای خاص باشد و توجهی به باطن و محتوی نشود، بدریج مردم بنا بر ضرورت اجتماعی ، آن صورت خاص را بخود می گیرند با این تفاوت که باطن آن ها چیز دیگری را می جوید، بدین ترتیب شایسته سالاری از میان رفته و رنگ و لاب مورد نظرجای آن را می گیرد و جامعه ، جامعه ای نافق پرور و نفاق زده می شود.
ب نهادینه شدن رفتار مورد نظر در میان مردم جامعه، ادارات و ارگان های دولتی و همینطور پستهای سازمانی حساس بدست بازیگرانی توخالی و ناتوان می افتد و از سوی دیگر آندسته از شهروندانی که هنوز وارد دایره ی نقش ها نشده اند اعلام نارضایتی کرده و گونه ای از دودستگی ایجاد  خواهد شد. ایجاد دودستگی در جامه از یک سو و از سوی دیگر نقشی که اکنون همگان آنرا بازی می کنند و لباسی  که گرگ و میش بر تن دارند بدین دلیل تبدیل به نقش گشته است که آرمان، هدف و خواست آن جامعه بوده است اما با این تفاوت که رهبران جامعه بجای ارائه ی محتوای صحیح، اجبار به ظاهر سازی نموده اند و همیشه آنی را ترجیح داده اند که وفاداری بیشتری به بازی نقش ها از خود نشان داده است، آین آرمان و هدف نیز در پای ظاهر سازی ها و تند رویها و تعصبات نابجا قربانی گشته و حرمت و جایگاه اصلی خویش را از دست می دهد.
هنگامی که نسل اول نقش را بطور کامل نهادینه ساخت و نسل دوم پای در عرصه ی اجتماع نهاد خود را مواجه با دوگانگی می بیند؛ از سویی هیچ محتوی و دلیل عقلانی بر ایفای نقش نمی یابد و از سوی دیگر تنها راه ورود به مناصب بالا را بازی بی عیب و نقص نقش می داند. انها دائما دچار یک کشمکش درونی هستند تا بالاخره روزی انفجار نقش ها صورت می گیرد؛ انفجار نقش ها به منای فرصتی است که شهروندان بدست آورد اند تا نقاب ها را برداشته و خود واقعی شان را بمایانند و این مانیفست یک نمایش معمولی نخواهد بود بلکه بسان دیگ بخاریاست که بدلیل نداشتن سوپاپ اطمینان و وارد آمدن فشار زیاد ناگهان منفجر می شود.
راه برون رفت از این مشکل در ابتدا شایسته سالاری است و پس از آن سرریز نمودن ظرف فرهنگی جامعه، بدین معناکه سازوکاری ارائه شود که محتوی و باطن آن آرمان و هدف متعالی در زندگی شهروندان نهادینه گردد و اجباری بر پذیرفتن نقش نباشد. ممکن است این اقدام به اندازه ی یک نسل بطول انجامد اما دوام حکومت را برای نسل های آینده تضمین می نماید.
جامعه ای که اعتقاد دارد ، هدف ، آرمان و اصول حکومتی اش صحیح ترین و برترین اصول حکومتی است، نگرانی از بابت اینکه شهروندانش پذیرای اصول نشوند نباید به خود راه دهد، چراکه اکثریت مردم یک جامعه توانایی تشخیص خوب از بد را دارند و به همین دلیل است که بازی نقش ها را نپذیرفته و بر علیه آن مبارزه می نمایند.
والسلام علیکم ورحمه الله
انتهای پیام/


کد مطلب: 4026

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcd.x0o2yt0z9a26y.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir