سهلانگاری نخبگان جنوب ایران در معرفی تاریخ خود!
7 اسفند 1392 ساعت 8:33
وبلاگ "نسیم توسعه" نوشت:
بعد از چند هفته اعتراض اکثریت قوم بختیاری در استانهای مختلف و به خصوص چهارمحالوبختیاری، خوزستان، اصفهان، کهگیلویهوبویراحمد و دیگر استانها به سریال تاریخی “سرزمین کهن”، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مجبور به پخش خبری در مورد محتوای این سریال، نوعی عذرخواهی از همه اقوام و به خصوص بختیاری¬ها و حتی توقف موقت پخش سریال مذکور گردید.
چند سالی میشود که برخی اقوام عزیز در ایران بزرگ به فیلمها و سریالهای تاریخی صدا و سیما ایراداتی گرفتهاند که البته این ایرادات بیشتر بر پایه گرایشات قومی و زبانی بوده است.
آیا صدا و سیما میتواند به اقوام و مناطق ایران اهانت نماید؟
آیا ذکر یک نام که در سراسر کشور مورد استفاده عام قرار دارد، میتواند نشانه اهانت به یک قوم ایرانی باشد؟
سریال و فیلمهای تاریخی ایران را با کدام نامها تهیه کنند که افراد یا اقوام خاصی از آن ناراحت نشوند؟
چرا صدا و سیمای ایران باید به صدا و سیمای کره تبدیل شده و تنها سریالهای کرهای را پخش نماید؟
اینجانب در مقالات متعددی به انتقاد از صدا و سیما ایران در زمینه نوع برنامهریزی آنها در پخش، بازپخش و تکرار متعدد سریالهای کرهای و چینی، پرداخته و آسیبهای پخش مکرر سریالهای تاریخی کره را در “جومونگزدگی جامعه ایرانی و … بررسی نموده و حتی آقای ضرغامی را نیز ملقب به رئیس صدا و سیمای کره نمودهام. اما با توجه به اتفاقات رخ داده در مورد سریال تاریخی سرزمین کهن و دیگر موارد مشابه که یک نمونه آن نیز سریالی در مورد حوادث جنگ ایران و عراق در کردستان که مورد اعتراض هموطنان کُرد زبان قرار گرفته و خیلی زود متوقف شد، به این نتیجه رسیدم که ساخت سریال و فیلمهای تاریخی در مورد ایران¬، بسیار سخت و دارای تبعات غیر قابل پیش¬بینی میباشد.
در این سریال مناقشه برانگیز، علاوه بر وجود خاندانی با نام بختیاریها و پرداختن به این خاندان و تصویر رفتار و کردار آنان که برخی از آنان را حامی انگلستان معرفی کردهاند، یکی از نامهای مهم که مکرراً در این سریال مورد استفاده قرار میگیرد، خاندان اردکانیها میباشد که این نام نیز میتواند به هموطنان عزیز در اردکان نسبت داده شده و آنان با عنوان کمونیستها و تودهایها، معرفی شوند!
اگر قرار باشد برداشت قومی از این سریال گردد و اعتراضی به محتوای آن شود، بنابراین لازم است تا اردکانیها نیز به سریال اعتراض نمایند.
اگر به عنوان یک لر به سریال سرزمین کهن، نگاهی دقیق و غیر متعصبانه بیاندازیم، متوجه میشویم که این سریال میتواند یکی از بهترین و تأثیرگذارترین سریالهای تاریخی کشور شود. با رعایت اصل بررسی بهتر و بازپخش قسمت اول سریال که مشخص میسازد این سریال و قهرمان آن به تعریف و تمجید از قوم لر و بختیاریها میپردازد، بختیاریهایی که بر اصول و اعتقادات سنتی خود پایبند بوده و همچنان از دوستداران واقعی ایران بزرگ و سرافراز هستند.
اما فارغ از هر گونه نگاه قومی و زبانی، باید معترف بود که قوم لر و نیز بختیاریها که در طول تاریخ دارای پیشینهای سراسر حماسه و ایثار برای ایران زمین بودهاند در معرفی و نشر تاریخ خود، دچار برخی سهل انگاریها و یا تبعیضات قرار گرفتهاند.
قوم لر و به خصوص بختیاریها که آوازه دلاوریها و رشادت آنان در سراسر تاریخ ایران مورد تأکید قرار داشته است، تنها قومی بودند که علیرغم داشتن همه استعدادها و امکانات برای قدرتنمایی و خودمختاری و تجزیه ایران، هرگز حاضر به ایجاد فرصتی برای تجزیهطلبان و دشمنان ایران نشده و بلکه در همه ادوار تاریخ به جانفشانی در راه ایران بزرگ و دفاع از تمامیت ارضی و استقلال کشور خود پرداختهاند.
یکی از تبعیضات مطرح در تاریخ دو قرن اخیر را باید در مسئله قیام مشروطه دانست که بختیاریها و دلاوران آن به سختی در راه پیروزی انقلاب مشروطه تلاش و کوشش نموده و تأثیر فراوانی در فتح سنگر به سنگر مواضع استبداد محمدعلی شاه داشته و سرانجام در همکاری نزدیک با مشروطهخواهان آذربایجان موفق به فتح تهران شدند. اما طی چند دهه اخیر، هر جا از مشروطه و آزادیخواهان آن دوره سخنی به میان میآید به آذربایجان و رهبران تبریزی آن اشاره میشود و از جانفشانیهای بختیاریها خبری نیست!
اگر قرار باشد از آذربایجان و مشروطهخواهان آن سخن گفته شده و حتی آذربایجان را “سَر ایران” بدانیم، چرا نباید لرها و قوم بختیاری را قلب ایران دانسته و همپای برجستهسازی نقش هموطنان آذری، به بازگویی و بازنمایی نقش و اهمیت بختیاریها در حوادث مختلف و به خصوص حفظ اتحاد و یکپارچگی ایران پرداخته شود؟
صدا و سیمای ایران طی چند دهه اخیر به جای تقسیم متعادل برنامه و تولیدات خود در پوشش همه نقاط و اقوام ایرانی، سهم عمده¬ای به مناطق شمال و آذربایجان داده و بیشتر فیلم و سریالهای ایران در این مناطق یا برای برجستهسازی این دو منطقه بوده و دیگر مناطق و اقوام کشور و به خصوص جنوب کشور و مناطق لرنشین و قوم بختیاری از سهم ناچیزی در تولیدات صدا و سیما داشته است. بزرگان و سردارانی مانند رئیسعلی دلواری و علیمردان خان بختیاری و هزاران شخصیت بزرگ دیگر، به فراموشی سپرده شدهاند، کما اینکه ساخت سریال فاخر “دلیران تنگستان” نیز به قبل از انقلاب و سال ۱۳۵۲برمیگردد!
در کنار کمکاری صدا و سیما، باید از سهلانگاری بزرگان و نخبگان علمی، فرهنگی، سیاسی و … لر زبان نیز انتقاد نموده و از آنان خواسته شود تا به داشتهها، استعدادها و تاریخ پربار مناطق و قوم لر توجه بیشتری شده و معرفی بیشتر و بهتر تاریخ و فرهنگ این مناطق مورد توجه قرار گرفته و کتابها، فیلم و سریالهای بیشتر و زیباتری در این زمینه تولید شده و از هنرمندان و نخبگان علمی لر زبان نیز حمایت بیشتری گردد.
ای کاش نمایندگان محترم مناطق لر زبان در ادامه همین نشست خود با جناب آقای ضرغامی رئیس صدا و سیما و با جدیت بیشتر به فکر تولید و تهیه برنامههای مختلف و از جمله فیلم و سریال درجه الف برای به تصویر درآوردن فرهنگ و تاریخ لرها باشند.
روند کنونی اعتراضات به فیلمها و سریالهای ایرانی از سوی قومیتها و دستههای مختلف موجب میشود تا مسئولین صدا و سیما به جای تولید و پخش سریالهای فاخر ایرانی که گویای تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران باشند، به دنبال خرید، دوبله و پخش مکرر فیلم و سریالهای تاریخی کره و … هستند تا مردم و بینندگان شبکههای ایران به تاریخ و شخصیتهای کرهای علاقمند شده و از تاریخ و شخصیتهای بزرگ کشور خود بیخبر بوده و به مرور از تاریخ ایران، دور شوند!
امیدواریم که با فروکش کردن اعتراضات احساسی و پرداختن به ریشه این گونه مشکلات و بدون متهم نمودن دیگران، نخبگان و بزرگان لر و بختیاری به دنبال رفع سهل انگاریها و کمکاریهای خود بوده و در ارتباطی تنگاتنگ و مصرانه به دنبال تعامل بیشتر با صدا و سیما برای تهیه، تولید و پخش برنامههایی تأثیرگذار در مورد تاریخ خود باشند.
انتهای پیام
کد مطلب: 12498
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcdjo0f.yt0xn6a22y.html