ایا کشتار مسلمانان بدست خودشان پایان پذیر است؟

سیاسی نوشت

19 فروردين 1394 ساعت 11:26


وبلاگ همای زاهدان نوشت:حدود چهاردهه قبل با حمایت ودرواقع تحت رهبری اتحاد جماهیر شوروی کودتایی کمونیستی بساط دولت در افغانستان را برچید وارتش سرخ سرزمین اسلامی افغانستان را اشغال نمود، دربرخورد با این بحران مردم مسلمان افغانستان بدفاع از سرزمین ودین خویش برخاستند ، ولی تنها نماندند ،جوانان ومیانسالانی از جامعه اسلامی (مسلمانان همه کشور ها ) بیاری از برادران افغان ودین اسلام وارزشهای اسلامی کمر همت بسته ودرجهادی طولانی با اهداء هزاران شهید ،درنهایت ته مانده های سربازان ارتش سرخ رااز سرزمین اسلامی افغانستان بیرون راندند وبه دنیا ثابت کردند که اتحاد وهمبستگی مسلمانان به قویترین ارتش وخونخوارترین آنها هم اجازه نمی دهد که به ارزش ها وباورهای اسلامی اشان اهانت کند تاچه رسد باینکه برسرزمینی اسلامی خیمه اشغال واستیلا بگستراند ، اما افسوس که شهد شهادت نه تنها برکام شهیدان این جهاد ماندگار نماند که هزاران زن وکودکی که عزیزان خودرا تقدیم جهادکرده بودند تا پس ازآن در آسایش وآرامش زندگی سعادتمندی را بهمراه گسترش وحفظ ارزش های دینی وزدودن آنها از جهل وبدعت وناخالصی های رسیده ازچندین سال اشغال سپری سازند وخالصی ها ی بدون خرافات رابه آیندگان بسپارند خود،گرفتار خود بینی وخود بزرگ بینی وجاه طلبی ،تمامیت خواهانی شدند که شاید دردوران جهاد وشهادت ومبارزه درسرزمینی دیگرزندگی رادرنازو نعمت گذرانده بودند وولی پس از پیروزی جهاد وبه ثمررسیدن انقلاب اسلامی افغانستان برای تصاحب آنچه که حتی درکسب آن نقشی نداشتند برسفره تقسیم نشستند وطالب سهم بیشرکه نه بلکه کل ماحصل را خواهان بودند وچون درتقسیم غنایمی که حاصل ریختن خون هزاران افغانی وغیرافغانی بود واما ، برای ازراه رسیده ها بادآورده ، بتوافق نرسیدند، مردم تازه رها شده از جنگ وخونریزی را گرفتار جنگی دیگر وطولانی تر، افغان با افغان وبرادر بابرادر ومسلمان با مسلمان ساختند که هنوزهم ادامه دارد وهمه روزه خون ده ها وشاید صدها نفرزن وکودک وجوان وبزرگسال نجات یافته از کشتارارتش سرخ را برزمین ریخته وکشتاری بی پرواتر از روسها، بدست مسلمان بامسلمان جریان دارد واین چنین است، سرنوشت مردم افغانستان پس ازجهادشان تا به امروزکه جهالت وتعصب کور واطاعت از خرافات درآنجا شهادت دختری دین باور وتوحیدی را هم رقم می زند . چرا؟
مگردین اسلام دین رحمت ودین رهایی ازهوس ها ،حرص ها ، خودبزرگ بینی ها ، دین مسالمت واعتدال و آموزه های انسان دوستانه نیست؟ مگر سیره وروش ورفتار پیامبر وجانشینان وی نباید الگوی مسلمانان باشد ؟ مگر قرآن کتاب آموزش وقانون ودستور العمل زندگی ورفتار مسلمانان باخو ودیگران نیست؟ چه اتفاقاتی درحال رخدادن است که مسلمانان از ارثیه های پیامبر برای خود (قرآن ،سنت، سیره نبوی والگو های رفتاری جانشینان ایشان ) غافل شده واین چنین دین رحمت را دین خشونت معرفی می کنند ؟

نگاهی بتاریخ تمدن منطقه ای که امروزه گرفتار مصیبت های جهالت وخود بینی وخود بزرگ بینی برخی متولیان حکومت ها وبرخی متولیان دین ومذهب شده وفتنه وآتش وخون ریزی درآن راه افتاده حکایت از تمدنی غنی ترازتمدن غرب دارد، بگذریم ازآمریکا که قاره ای مهاجرساخت است وفاقد تمدنی بومی وخواستگاهی ، چرادرعصرحاضرمحدوده های تمدن هایی غنی تر ازغرب ، بمیدان جهالت و نفاق وکشتار وخونریزی بهمراه نابودی بقایای تمدن کهنش تبدیل شده اند تا آیندگان این سرزمین بجای افتخار بتمدن ومدنیت وآثار گرانبهایش ، به ویرانه های بجا مانده از آثار جهالت ونادانیش افتخار کنند ، مگرمسلمانان، غرب را ملتی ولنگار با سقوط اخلاق وارزش های انسانی،سقوط اعتقادات وباورهای دینی،انحطاط فرهنگی ودرحال سقوط بقهقرای انسانیت معرفی نمی کنند ؟ با این سقوط چرادرغرب درعصر حاضر دولت ویاملتی بکشتارهم کیشان وهم مذهبان وهموطنانش به فجیع ترین شکل ممکن وبابدترین ابزارهای کشتار ویابه نابودی آثار ومیراث تمدن وفرهنگش آنگونه که مسلمانان مشغولند ، مشغول نیست ؟

امروزه شاهد آن هستیم که حدود سی کشور در قاره اروپا با تشکیل اتحادیه درکنارهم بدون کوچکترین تنش ،بامسالمت وهم اندیشی درعلم وتکنولوژی وتحقیق وپژوهش درپی کشف علم ودانش وابزارها ووسایلی هستند تا امکانات رفاه زندگی وآسایش انسانها را فراهم سازند وازدرد ها وآلامشان بکاهند ولی در کشورهای اسلامی ، مسلمانان در پی آن هستند تا هرگروه بر برتری مذهبی وقرائتشان از مذهب خویش برگروهی وکشوری برکشوری تسلط یابند وبرای رسیدن باین هدف هم جالب است که ازهمان تکنولوژی غرب اما مخربش مانند بمب های استاندارد ویادست سازبرعلیه همدیگر استفاده می کنند ،وبدین طریق برفقرودردورنج وآلام همدیگر می افزایند.

درقاره آمریکا، در کشورهای آمریکای جنوبی وشمالی ومرکزی بین بسیاری از ملت ها ودولتها اختلاف نظرهای فراوانی وجود داشته ودارد ولی هرگز این اختلافات آنهم درعصرحاضر که عصر گفتمان ودوری از جهالت است بتنش فعال ودرگیری وجنگ وکشتارمنجرنشده بلکه ازطریق گفتگو دورمیزمذاکره موردبحث بوده وهمواره وپیوسته همکاری های اقتصادی ، مراودات فرهنگی ، انسانی وانساندوستی وحتی سیاسی بدون هیچ وقفه ای بین آنها ادامه داشته ودارد ومسلمانان هم بزرگترین مصرف کننده تولیدات موادغذایی، ولوازم زندگی دربخش های مختلف وهمچنین بزرگترین مصرف کننده اسلحه ووسایرابزار کشتار تولیدهمین قاره هستند .

کشورهند، روزگاری نه چندان دورازفقیرترین وعقب مانده ترین کشورها خصوصا از نظر اقتصادی بود ولی امروزه با وجود جمعیتی یک ونیم میلیاردی باترکیب جمعیتی از پیروان بیش از چهارصد مذهب ازنظرحضوروحاکمیت فرایند های دمکراسی دررتبه یک رقمی( زیر پنج ) در جهان وازنظر رشد اقتصادی در حد اعلا است چرا؟ وشاید یکی از علت ها این باشد که دراین کسور پیروان هیچیک از مذاهب گوناگون هند در تلاش تفوق بر پیروان مذهبی دیگرویا جناح های سیاسی آن هم درپی تسلط برقدرت از راه های نامشروع وغیر طی کننده فرایند های دمکراسی نیستند ، بلکه مردم هندیک پارچه به رشد وترقی هند در جهان می اندیشند.نگاهی هم برشد اقتصادی چین حکایت ازاین دارد که امروز بازارهای دنیا را درید خویش دارد تاحدی که ما مسلمانان حتی مداد علم آموزی وتسبیح وسجاده عبادت وبخشی ازلباس احرام خویش راهم مدیون چینی ها هستیم، آنهم همان چین که بکشتار مسلمانان دراستانهای مسلمان نشین خود مشغول است ومسلمانان ساکت ومصرف کننده عروسک هایش. چرا؟

آیا زمان آن نرسیده که برای رهایی از این مصیبت ها مسلمانان بخود آیند ، رهبران سیاسی ازبرتری طلبی سیاسی وجاه طلبی ومتولیان حکومتی ازتفوق طلبی وقدرت طلبی نظامی وسیاسی ومذهبی ومتولیان مذهبی ودینی ازتفوق طلبی و برتری جویی مذهب وباور خویش بر غیر خود دست بردارند وبا تعهد به پیروی واطاعت از اصول دین به ملتی متحد ویک پارچه تبدیل وبجای کشتار دربین خود بفکرحمایت و نجات هم کیشان خود در درکشورهای غیر اسلامی باشند که آنان درآن سرزمین اقلیت اند وتحت ستم وهرنوع ظلم وتهدید ؟ آیا پرسش هایی که دراین یاداشت طرح شده پاسخ هم دارند ؟ نظر شما خواننده محترم چیست ؟


کد مطلب: 20183

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcdsf0x.yt0zj6a22y.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir