وقتی غربی ها نگران دموکراسی در ایران می شوند
10 خرداد 1392 ساعت 11:03
وبلاگ سیاست پاک نوشت: از آغاز زمان ثبتنام کاندیداهای انتخابات یازدهم ریاستجمهوری و به خصوص، ساعتهای پایانی آن، که منجر به ثبتنام آقایان هاشمی، مشایی و جلیلی شد، رسانهها، اندیشکدهها و مقامات غربی با اظهارنظرهای خود، سعی در بیان تحلیل سیاسی و حتی جهتدهی افکار عمومی داخل و خارج ایران داشتند. مشخصاً استقبال گستردهی این رسانهها از ثبتنام آقای هاشمی، نشان از رصدی دقیق و هدفمند دارد. «المانیتور» در گزارشی از وضعیت آرایش نیروهای انتخاباتی مینویسد: «هاشمی تنور سرد انتخابات را به شدت گرم خواهد کرد و این بار نیز بر خلاف پیشبینیهای اولیه و بلکه همانند دورههای سابق، ایران انتخابات گرم و بانشاطی را تجربه خواهد کرد؛ به ویژه آنکه اصلاحطلبان به طور کامل، بخش قابل توجهی از محافظهکاران سنتی، مراجع تقلید قم و بدنهی میانی حوزه و حتی بخش عمدهای از اپوزیسیون خارجی، به طور یکپارچه، از او حمایت کردهاند.» همچنین اندیشکدهی «امریکن انترپرایز»، با تعریف و تمجید از حضور هاشمی رفسنجانی در عرصهی انتخابات، طی مقالهای عنوان کرد: «اعلام کاندیداتوری علیاکبر هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور سابق ایران، برای انتخابات ریاستجمهوری ماه آینده، باعث شده بعضی از خبرنگاران و احتمالاً دیپلماتها به ایجاد تغییرات امیدوار شوند. مطبوعات غربی اعلام کردهاند رفسنجانی میانهرو، اصلاحطلب و مصلحتگراست.»(۱) با اعلام رسمی اسامی احراز صلاحیت شدگان و قطعیت عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی برای انتخابات ریاستجمهوری ۹۲، غربیها که با ثبتنام وی تمام تخممرغهای خود را در سبد وی چیده بودند، خط جدیدی از تخریب علیه جمهوری اسلامی را آغاز و با انتشار مطالب مختلف در رسانههای فارسیزبان و غیر از آن، غرض و نیت واقعی خود را آشکار کردند. سیاههی زیر، تنها بخشی از این رویکرد تخریبی است که با همنوایی ضدانقلاب همراه شد. فعال کردن گسل درون حاکمیت از زمان آغاز بروز برخی قانونشکنیها و بداخلاقیهای سیاسی منسوب به رئیسجمهور، که نمود اصلی خود را در خانهنشینی یازدهروزه نشان داد، تلاش رسانههای غربی و ضدانقلاب برای دامن زدن به این نکته که اکنون در حاکمیت، نوعی شکاف بین طیف منتسب به مقام معظم رهبری و رئیسجمهور به وجود آمده است قوت گرفت؛ هرچند که سابقهی وجود چنین نگاه تفرقهافکنانهای در بین دشمنان انقلاب را میتوان در مطرح کردن موضوع «حاکمیت دوگانه» یافت. در موضوع اخیر نیز نمونههایی از چنین رفتاری به چشم میخورد که میکوشد مشخصاً عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی را به وجود نوعی گسل در حاکمیت مربوط کند. در این رابطه، سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب منحلشدهی مشارکت ایران، دربارهی اینکه چرا حکومت تصمیم به رد صلاحیت آقای هاشمی گرفت، به یورو نیوز فارسی میگوید: «هیئت حاکمهی فعلی از بازتولید دوگانگی در حاکمیت و همترازی و همعرضی رهبر و رئیسجمهور پرهیز دارد و نگران بازگشت قدرت به کسانی است که هزینهی زیادی برای طرد و منزوی کردن آنها پرداخته است.»(۲) همچنین سایت دولتی بیبیسی فارسی در یادداشتی از مرتضی کاظمیان، یکی از نتایج این به اصطلاح «رد صلاحیت» را وجود نوعی شکاف بین جامعهی مدنی و حکومت میداند: «بنبست موجود میان جامعهی مدنی و حکومت، که با انتخابات پُرمسئله و ابهام ۸۸ کلید خورد و وضعی بحرانی برای جامعه و حاکمیت سیاسی در ایران پدید آورد، با رد صلاحیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نه تنها ادامه خواهد یافت، بلکه شدت خواهد گرفت.»(۳) این رسانه همچنین در یادداشتی دیگر از سعید برزین، عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی را معادل تضعیف جایگاه نظام میداند و تلاش میکند با دستاویز قرار دادن این امر، نظام را از حیث وضعیت حضور نیروهای کارآمد، بحرانزده نشان دهد: «اولین پیامد حذف او، ریزش پایگاه اجتماعی حکومت خواهد بود. نیروهایی که سالهاست در طبقهی متوسط، در بدنهی بوروکراسی، در بازار و در حوزهی علمیه تلاش کردهاند سیاست ایرانی را به روشی عقلی، کلامی معتدل و سنتی تدریجی تبدیل کنند، اکنون یکی از بزرگترین رهبران خود را از دست دادهاند.»(۴) جنگ قدرت رهبری و هاشمی از دیگر اقدامات جبههی مقابل جمهوری اسلامی، برای دامن زدن به موضوع شکافهای درونحاکمیتی، پرداختن به ادعای جنگ قدرت بین آقای هاشمی و رهبر انقلاب است. این رسانهها با بهانه کردن موضوع عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری و ارائهی تحلیلهایی در این رابطه، مفروض خود را تقویت میکنند. مفروضی که هرچند ریشه در واقعیت ندارد، ولی تلاش شده است تا با دادن رنگ تئوریک به آن، بر ذهن خواننده خدشه وارد کند. به عنوان مثال، محسن سازگارا در مصاحبه با رادیو فرانسه میگوید: «آقای خامنهای بر سر سهراهی باخت، باخت، باخت، قرار گرفته است. ایشان اگر اکنون آقای هاشمی را رد صلاحیت کند، مشروعیت خود را بیش از پیش از دست میدهد؛ اگر هاشمی تأیید صلاحیت شود و مردم به او رأی دهند و در شمارش آرا تقلب شود، اعتراضات مردمی به کابوس وی تبدیل خواهد شد و ممکن است با اعتراض میلیونها ایرانی مواجه شود و باخت سوم هم این است که به ریاستجمهوری آقای هاشمی تن دهد. در این حالت، بساط آقای خامنهای به هم خواهد خورد.»(۵) همچنین رسانهی اروپایی یورو نیوز، در مصاحبهای با حسن شریعتمداری، به همین نکته اشاره میکند: «این کار اگر با اشارهی آقای خامنهای انجام شده باشد، که به احتمال بسیار قوی این طور است، آقای خامنهای ترس این را دارد که وقتی حوزهی اقتدارش ضعیف شده و همهی شخصیتهای نظام و بدنهی نظام را نمیپوشاند سعی میکند که آن قسمتی را که تحت فرمان او نیست حذف کند و با کوچکتر کردن بدنهی خودیهای نظام، تسلط خودش را بر نظام حفظ کند.»(۶) مهدی مهدوی آزاد، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی ایران نیز در مصاحبهی خود با دویچهوله معتقد است حذف اکبر هاشمی رفسنجانی، حذف یک شخص نبود: «حذف کسی بود که میتوانست در مقابل آیتالله خامنهای قد علم کند، میتوانست آقای خامنهای را یکجاهایی وتو کند.»(۷) هجمه به رهبری رسانههای غربی از زمان اعلام احراز صلاحیتها و مشخص شدن عدم احراز صلاحیت آقایان هاشمی و مشایی، به شکل گستردهای با استفاده از مواضع برخی فعالان سیاسی و دینی و بازنشر مطالبی مانند نامههای آیتالله حائری شیرازی، سید حسن خمینی، علی مطهری، زهرا مصطفوی و سخنان رئیسجمهور و آقای مشایی در ارتباط با دخالت رهبر انقلاب، به شکل غیرمستقیم، خط پررنگ کردن نقش ایشان در این عدم احرازها را در پیش گرفتهاند و در بخش دیگری از گفتوگوها، یادداشتها و اخبار، هجمه به رهبری با هدف قدرتطلب خواندن ایشان را در دستور کار خود قرار دادهاند. در صدر این رسانهها، بیبیسی فارسی، که به ظاهر تلاش میکند تا چهرهای بیطرف داشته باشد، در یکی از یادداشتهای خود، آشکارا موضوع تضعیف جایگاه رهبری را در دستور کار خود قرار میدهد: «انتخابات ۸۸ و پیامدهای آن، از جمله حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، موجب شد که رهبر ایران بیش از پیش ضعیف شود. اکنون حذف آقای هاشمی رفسنجانی این روند را تسریع خواهد کرد و آیتالله علی خامنهای را بیش از پیش منزوی و کمتأثیر خواهد کرد.»(۸) تلاش برای ساخت نسل جدیدی از اپوزیسیون نظام تلاش رسانههای معاند با جمهوری اسلامی برای تشکیل جبههای گسترده از مخالفان نظام به حدی است که از هر رویداد و روزنهای در نیل به هدف خود استفاده میکنند. موضوع احراز صلاحیتها توسط شورای نگهبان برای انتخابات ریاستجمهوری نیز یکی از این موارد است. این رسانهها همچنین میکوشند تا با تلاشهای خود، گروهها و حتی افراد جدیدی از فعالان رسانهای، سیاسی، فرهنگی و حتی محیطزیستی را به جمع اپوزیسیون مخالف نظام بیفزایند. تحریک، ترغیب و تشویق آقای هاشمی و اطرافیانشان برای ساخت نسل جدیدی از اپوزیسیون، در همین رابطه تعریف میشود. سایت روزآنلاین، که سابقهی مشخص در مبارزهی براندازانه با جمهوری اسلامی دارد، به این مورد اشاره کرده است: «هاشمی جدیدی متولد شده یا دست کم آنکه امکان تولد هاشمی جدیدی پدیدار شده است. هاشمی حالا تنها ملزم به پیگیری حقوق اساسی خویش نیست؛ بلکه او به سبب اقبال عمومی معناداری که ـبه دلایل گوناگونـ متوجه وی شده، مکلف به پیگیری حقوق مدنی و اساسی میلیونها شهروند ایرانی است؛ شهروندانی که وی را چونان امکانی برای تغییر برگزیدند و مورد حمایت مستقیم و غیرمستقیم قرار دادند. او نه از منظر اخلاقی و نه از زاویهی ملی، نمیتواند نسبت به وضع تلخ جدید (سوءاستفادهی تمامیتخواهان از امکان نظارت استصوابی شورای نگهبان و منتفی ساختن امکان گذار دمکراتیک) چون وضع ناگوار پیش از ثبتنام، سکوت پیشه کند.»(۹) همچنین اکبر گنجی در یادداشتی منتشرشده در گویانیوز معتقد است: «با قطعی شدن رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، باقی ماندن او در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری فاقد معنا و تحقیرآمیز است.» وی با تحلیلی از وضعیت به اصطلاح «بحرانی» جمهوری اسلامی و ارائهی راهحلهایی، تلویحاً آقای هاشمی را برای حضور در جمع اپوزیسیون تشویق میکند.(۱۰) ایجاد ناامیدی و سیاهنمایی در جهت افت مشارکت در طول ۳۴ سال گذشته و در تمام سالهایی که جمهوری اسلامی در آستانهی برگزاری انتخابات قرار داشته است، بنگاههای سخنپراکنی در جبههی مقابل، یکی از مهمترین راهبرد خود را ایجاد نوعی یأس و در پی آن، تلاش برای پایین آوردن میزان مشارکت مردم در نظر گرفتند؛ امری که در برهههای مختلف، نظیر قبل از ثبتنام، زمان احراز صلاحیتها و تبلیغات و حتی روز برگزاری انتخابات، به شکل گسترده پیگیری میشود. با اعلام اسامی نهایی احراز صلاحیت شدگان، «پاتریک ونترل» یکی از سخنگوهای وزارت امور خارجه، در دخالتی آشکار، شورای نگهبان را نهادی «غیرمنتخب و پاسخگو» معرفی کرده و احراز صلاحیتها را «بر اساس معیارهای مبهم» دانسته است. این مقام آمریکایی با بیان اینکه «چنین گزینشی احتمالاً بازتابدهندهی ارادهی مردم ایران نیست.» مخاطبان خود را نسبت به فرمایشی بودن انتخابات در ایران حساس کرده است.(۱۱) رسانههای فارسیزبان نیز در روزهای گذشته، با پیگیری هدف اعلامشده، تلاش برای ایجاد تصویری از محیط بحرانزدهی ایران در اذهان بینندگان و خوانندگان را در دستور کار خود قرار دادهاند. یورو نیوز فارسی، در تحلیلی که بخشهایی از آن با مصاحبهی سعید شریعتی آمیخته شده بود، با بررسی روند احراز صلاحیتها و وضعیت عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات، مینویسد: «شور و هیجانی که از چند ماه پیش مانده به این انتخابات و با دعوت از خاتمی آغاز شده و نهایتاً با آمدن هاشمی به عنوان نامزد این جبهه شکل رسمیتر به خود گرفته بود، با خبر رد صلاحیت وی، کمی فروکش کرد یا شاید بهتر باشد که بگوییم تغییر شکل داد. با این تغییر شکل جدید، میزان مشارکت در این انتخابات به روشنی معلوم نیست.»(۱۲) همچنین رسانهی آلمانی دویچهوله فارسی، در مصاحبههایی با سه تن از فعالان سیاسی اپوزیسیون خارج از کشور، موضوع احراز صلاحیتها را به تحلیل نشسته است. مصاحبهای که در آن اردشیر امیرارجمند، در پاسخ به سؤال «مفهوم اینکه دیگر انتخاباتی وجود نخواهد داشت، برای جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟» میگوید: «سیستم به بنبست میرسد.» همچنین مهدی مهدوی آزاد در همین مصاحبه میافزاید: «بخش بزرگی از کسانی که آقای هاشمی را به عنوان منجی ایران معرفی میکردند و میخواستند به او رأی دهند، از طبقهی متوسط و نخبگان بودند که اتفاقاً نقدهای خیلی جدی به آقای هاشمی داشتند؛ اما در شرایط فعلی کشور، با توجه به بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی ایران، هاشمی را تنها گزینهای میدانستند که میتواند مورد اجماع قرار گیرد. این رد صلاحیت، علاوه بر اینکه پیامش این است که حاکمیت میترسد از یک شور و شوق دیگر مثل انتخابات ۸۸، تأثیر مستقیماش این است که دلسردی مردم را به وجود میآورد.»(۱۳) نتیجه گیری فهرستی که عرضه شد، نمونههای کوتاهی از حجم محورهای متعدد موجود در جنگ نرم رسانههای جبههی مخالف جمهوری اسلامی به شمار میرود که احصاء تمامی موارد مورد نظر از حوصلهی این مطلب خارج است. به طور کلی، میتوان بر موارد فوق، موضوعاتی مانند «دستاویز قرار دادن موضوع تضعیف نظام با حذف رهبران نظام»، «پیوند شبههی شکاف احمدینژادـنظام و هاشمیـنظام»، تضعیف «الگو بودن نظام مردمسالاری» برای مردم منطقه از حیث خدشه وارد شدن بر وجههی جمهوریت نظام، بهرهگیری از موضوع احراز صلاحیتها برای استمرار فشار بر ایران با تأکید بر مصوبهی جدید مجلس نمایندگان آمریکا مبنی بر اعمال برخی تحریمهای جدید در راستای نظارت و کنترل بر کوچکترین روزنههای فرار دولت ایران برای فرار از تحریمها(۱۴) را افزود که توجه به آنها و هوشیاری فعالان عرصهی رسانه و مهمتر از آن، سیاستورزان داخلی میتواند عنصری تعیینکننده در بیاثرسازی پروژههای بیثباتسازی علیه نظام اسلامی به شمار آید. انتهای پیام/
کد مطلب: 1913
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcf.ydyiw6d1mgiaw.html