آيا قزوين تبديل به نخستين شهر بدون قليان مي‌شود؟

9 ارديبهشت 1393 ساعت 7:50


وبلاگ "جاده باریکتر میشود" نوشت: چند صباحی است که در شهر قزوین قهوه‌خانه‌ها و سفره‌خانه‌هایی که اقدام به عرضه قلیان می‌کردند  با دستور قابل تحسين دادستان محترم قزوین به حالت تعطيلي درآمده‌اند كه اين اقدام حرف و حديث‌هايي را به همراه داشته است و هر كسي از ظن خود ماجرا را واكاوي مي‌كند و از عواقب يا مناقب آن سخن به ميان مي‌آورد؛ نگارنده هم از زواياي ديگري مسأله را مورد بررسي قرار خواهد داد. چند صباحی است که در شهر قزوین قهوه‌خانه‌ها و سفره‌خانه‌هایی که اقدام به عرضه قلیان می‌کردند  با دستور قابل تحسين دادستان محترم قزوین به حالت تعطيلي درآمده‌اند كه اين اقدام حرف و حديث‌هايي را به همراه داشته است و هر كسي از ظن خود ماجرا را واكاوي مي‌كند و از عواقب يا مناقب آن سخن به ميان مي‌آورد؛ نگارنده هم از زواياي ديگري مسأله را مورد بررسي قرار خواهد داد.   تعطيلي قهوه‌خانه‌ها بر اساس كدام قانون؟ اولين سوالي كه به ذهن متبادر مي‌شود اين است كه كدام قانون موجب تعطيلي قهوه‌خانه‌ها شده است و چرا ساير استان‌ها چنين اقدامي را انجام نداده‌اند. حجت الاسلام و المسلمین صادقی نیارکی دادستان عمومی و انقلاب قزوین در گفت‌و‌گو با خبرنگار پايگاه تحليلي و خبري "صبح قزوین" در اين خصوص گفته است: «طبق قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، عرضه قلیان در تمامی اماکن شامل قهوه‌خانه‌ها، سفره‌خانه‌ها، اماکن عمومی و پارک‌ها ممنوع بوده و ممنوعیت مصرف مواد دخانی در قهوه خانه‌ها یک موضوع کشوری است که تحقق آن عزم ملی می طلبد». علاوه بر پرسش از نوع قانون جهت تعطيلي قليان‌سراها، يكي از موارد ديگري كه ممكن است به ذهن هر شخصي خطور كند و صاحبان مشاغل و مراكزي كه اقدام به عرضه قليان مي‌كردند نيز روي آن پافشاري مي‌كنند، چرايي عدم تعطيلي قهوه‌خانه‌هاي ساير استان‌ها است. در جواب آنها بايد گفت اولا؛ چنانچه استان خاصي قانوني را اجرا نمي‌كند يا در مقطع خاصي اجرا مي‌كند دليل قانع كننده‌اي نيست كه ساير استان‌ها هم از اجراي آن قانون سر باز زنند، در ثاني شايد به نظر مردم، مسئولان و دادستان، شرايط و اقتضاي استان و شهر قزوين حكم مي‌كند كه اين قانون اجرا شود؛ اگرچه ساير استان‌ها هم آن را اجرا نكنند. علاوه بر قانون كه زمينه تعطيلي"مراكز عرضه قليان" را فراهم كرده است، اين نكته مهم را هم بايد در نظر داشت كه چنين مراكزي گاها به مراكز فحشا و فساد هم تبديل شده‌اند و از اين نظر هم مستحق تعطيل شدن هستند. بدون شك بسياري از صاحبان اين مراكز از علاقه‌مندان به دين هستند و خود را ملزم به رعايت شئونات اسلامي مي‌دانند؛ اما متأسفانه همانطور كه طبق آمار اعلام شده است پنجاه درصد افراد حاضر در اين مراكز را خانم‌ها تشكيل مي دهند و بايد اذعان نمود كه مراكز متعددي هم هستند كه به راحتي ميزبان شايسته‌اي براي دختران و پسراني شده‌اند كه بدون رعايت هيچ قيد و بندي شئونات را زيرپا مي گذارند؛ بگذارم و بگذرم! همچنين طبق اعلام نظر مقامات رسمي، برخي از اين مراكز به ويژه در حاشيه شهرها، محل نشست و برخاست اراذل و سارقين شده است و در بخش‌هاي دورافتاده از مركز استان مانند طارم سفلي، شنيده مي‌شود كه سارقين در سفره‌خانه‌ها تا پاسي از شب حضور دارند و در مأمني به نام سفره‌خانه با صرف چاي و استعمال سيگار و قليان‌ مننتظر مي‌‎مانند تا فرصت مناسب اجراي نقشه فراهم شود.   انجام کار فرهنگی به جای بستن قهوه‌خانه‌ها! جداي از بيكار شدن عده‌اي از جوانان كه صاحبان سفره‌خانه‌ها و مراكز عرضه قليان بودند، شاید اولین و مشهود‌ترين نتیجه تعطیلی مراکز عرضه قلیان این بود که مشتاقان و علاقه‌مندان به آن، "مكان" همیشه آماده‌ای را جهت استعمال قليان از دست دادند و امروز به وضوح می‌توان برخي از جوانان را در سطح خیابان‌ها دید که با مرکب‌های مختلف و با در دست داشتن قلیان، درصدد ارضای حس "قلیان‌خواهی" به مکان‌های مورد نظرشان عزیمت می‌کنند. این مشاهدات هم بلافاصله موجبات اولین جرقه‌های نظردهی همگان را فراهم می‌کند و کم نیست اظهاراتی که مضمون اصلی آنها این است که می گویند «بستن قهوه‌خانه‌ها کار مناسبی نیست؛ چرا که جوانان به "زیر زمین‌ها" و "پستوها" پناه مي آورند؛ تا دیروز مقابل چشمان جامعه بودند و امروز معلوم نیست در کجا هستند». این اظهار نظر اگرچه قابل كتمان نیست؛ لیکن جای بحث و كمی تأمل دارد و بايد پرسيد كه اين نوع استعمال قليان با مشقاتي كه براي افراد جهت آماده سازي لوازم و شرايط استعمال دارد، چقدر ادامه خواهد داشت؟ و اصولا آيا آمار مصرف كنندگان قليان در زمان حاضر كه زحمت بسياري براي تهيه قليان كشيده خواهد شد نسبت به زمان گذشته كه قليان در دسترس بود، كاهش محسوسي نخواهد داشت؟. کم نیستند افرادي كه داعیه‌دار کار فرهنگی هستند و مي‌گويند بستن مراكز عرضه قليان كار درستي نبوده است؛ همانهايي که باد به غبغب مي‌اندازند و با هیجان مثال‌زدنی اظهار می‌دارند که به جای بستن قهوه‌خانه‌ها باید به کار فرهنگی پرداخت و با اقدامات سلبی به نتیجه نخواهیم رسید. اين اظهارات در حالي است كه اولا چنانچه وضعيت مراكزي كه قليان عرضه مي‌كنند و پيامدهايي كه اين مراكز براي جامعه دارند مورد بررسي قرار گيرد، به راحتي مشخص خواهد شد كه از قضا بستن اين مراكز خودش يك كار فرهنگي است!. ثانيا؛ در عرض چندين سال گذشته مراكز عرضه قليان همواره دایر بوده‌اند و انواع و اقسام اخبار در مورد وضعيت آنها به گوش مي رسيد؛ بنابراين چرا خبري از كار فرهنگي نبود؟. حتي خبري از تبليغات جهت روشن شدن اذهان عموم در مورد عوارض مصرف قليان هم به گوش نمي‌رسيد، چه برسد به ساير موارد و ساير انواع كار فرهنگي. بنابراين بايد پرسيد اگر كار فرهنگي ملاك است پس چرا در سالهاي گذشته انجام نشده است و اگر انجام شده است، کارفرهنگی شما در كجا نمود داشته است؟ فرض کنیم از فردا قهو‌خانه‌ها هم باز شود، طرح و ایده فرهنگي شما چیست؟ يقينا احدي در صدد کتمان این مهم نیست که باید کار فرهنگی کرد؛ لیکن با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی‌شود. این قبيل اظهارات هم صد البته توجیهی بیش نیست و تنها به یک اظهار نظر "شبه روشنفکرانه"ي امروزی و "ادا"ي فرهنگي شبيه است تا به اظهار نظري برخواسته از عمق وجود كسي که می فهمد کار فرهنگی چیست و اساسا از فرهنگ شناخت مطلوبی دارد.  اینکه مراکز عرضه قلیان و قليان‌سراها را فقط با این توجیه که"باید کار فرهنگی کرد نه كار سلبي" باز نگه داریم و آن وقت مانند همه سال‌های اخیر دست روی دست بگذاریم و شعار بدهیم، كار بزرگي نكرده‌ايم و نتیجه هم بدتر از آنچه هست خواهد شد؛ آنگاه نه تنها به جامعه و جوانان خدمت نكرده‌ايم بلكه مرتكب "شبه خيانت" و شايد "خيانت" شده‌ايم و مدعيان "كارفرهنگي" بايد بدانند دو صد گفته چون نیم کردار نیست!. نگارنده اما با نظر دادستان محترم قزوین موافق است که سفره‌خانه‌ها با تغيير و تبديل از وضعيت فعلي به وضعيتي ديگر، مي‌توانند به پاتوق فرهنگی تبدیل شوند. حجت الاسلام و المسلمین صادقی نیارکی دادستان عمومی و انقلاب قزوین در گفت‌و‌گو با خبرنگار پايگاه خبري تحليلي "صبح قزوین"  ابراز امیدواری کرده است كه: «سفره خانه‌ها بتوانند با یک مدیریت و برنامه‌ریزی اصولی که نشأت گرفته از یک قانون مشخص در برخورد با قلیان است، به یک پاتوق فرهنگی تبدیل شوند».   رواج استفاده از قلیان در بین نوجوانان و جوانان یکی از مهمترین و اصلی ترین پیامدهای آزاد گذاشتن استفاده از قلیان، رواج استفاده از آن در بین جوانان و نوجوانان بوده است. در گذشته ماهيت و هدف استفاده از قليان با آنچه امروز از آن ياد مي‌شود تفاوت داشت و تنها به كهنسالان ختم مي‌شد آن هم با توتون يا تنباكوي مرغوب؛ اما امروز نه تنها سنين كساني كه به قليان روي مي آورند به مراتب پايين آمده است؛ بلكه طبق گفته پزشكان و متخصصان، توتون تنها یک چهارم وزن ماده‌ای که برای استعمال قلیان استفاده می‌شود را شامل می‌شود و بقیه آن را مواد افزودنی تشکیل می‌دهند و در نتیجه ماده‌ای که مصرف می‌شود، حاوی نیکوتین و بسیاری مواد سمی دیگر است و عدم مرغوبيت توتون هم عاملي براي سرطان شده است و هم مقدمه‌اي براي اعتياد. بیشمار بوده‌اند افرادی که بدون هدف قلیان کشیدن با جمعی از دوستان خود در قهوه‌خانه‌ها و سایر محل‌های تجمع این چنینی جوانان که در آنجا قلیان عرضه می‌گردد  حضور پیدا کرده‌اند و با یک تعارف ساده یا رودربایستی دوستانه، اولین حجم دود را وارد ریه خود کرده‌اند و چندی بعد خودشان شده‌اند از جمله کسانی که دود حلقه کرده‌اند و با ذکر نوع قلیانی که می‌کشند به اين و آن فخر فروخته‌اند و بارها در رد توتون با فلان طعم یا اسانس سخن به میان آورده‌اند و از تمایل به فلان اسانس نیز دقایقی سایرین را به فیض رسانده‌اند و این روند به همين ترتيب ادامه داشته است و روز به روز هم بر تعداد جوانان و نوجوانانی که با قلیان انس گرفته‌اند افزوده شده؛ تا جايي كه امروز به يك معضل تبديل شده است. صد البته رواج بيش از حد استفاده از قلیان به دلیل آزاد گذاشتن استفاده از آن در سال‌هاي‌ گذشته بوده است و تا آنجا پيش رفته‌ايم كه چنين به اذهان عموم القاء شده که استعمال قلیان یک عرف و نیز یک رسم خانوادگی است؛ در حالی که تا چندين سال قبل چنین چیزی مرسوم نبود و نا خواسته چنین القاء شد و چنین بر ذهن‌ها متبادر شده است که قلیان را در كنار خانواده و با اطلاع خانواده هم می‌توان کشید. وقتی قبح استعمال قلیان شکسته شد، حاصلش ‌شد وضعيت كنوني و کیست که نداند با وجود بیشتر بودن ضرر استعمال قلیان نسبت به استعمال سیگار، همچنان استعمال سیگار در اذهان عموم یک عیب و کار نکوهش شده تلقی می‌شود؛ چرا كه هنوز قبح سيگار كشيدن شكسته نشده است. شكسته شدن قبح استعمال قليان به دلیل کثرت مراکز عرضه قلیان و عادی شدن استفاده از آن است که موجب شده همه آن را یک امر عادی و رسم ايراني و سنتي تلقی کنند.   شیوع بیماری‌هاي مختلف از جمله هپاتیت و سرطان امروز شكي در مضر بودن استعمال دخانيات و اينكه دخانيات عامل اصلي سرطان است، وجود ندارد؛ ليكن يادآوري اين نكته نيز خالي از لطف نيست كه استعمال قليان چه خطرهايي را به همراه خواهد داشت. غلامرضا حیدری رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری و کنترل دخانیات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی دخانیات را عامل 90 تا 95 درصد سرطانهای ریه و 40 درصد بیماریهای قلبی- عروقی می‌داند. وی در گفتگو با خبرگزاری فارس بر این نکته اذعان کرد که « 50 تا 70 درصد سرطان‌های دهان، حلق، حنجره و 40 درصد سرطان‌های لوزالمعده و 30 درصد سرطان‌های مثانه در اثر مصرف دخانیات است و در این بین یک بار استعمال قلیان برابر با 70 تا 100 نخ سیگار است و به دلیل اینکه تعداد پک‌های قلیان چند برابر پک های سیگار است، مصرف قلیان بسیار خطرناک‌تر است». حيدري همچنين در اين گفتگو تأكيد كرده است: «اگر قسمت دهانی شیلنگ قليان بین افراد جابه‌جا شود و افراد مختلفی از یک قلیان استفاده کنند، باعث انتقال بیماری‌هایی مثل هپاتیت، تبخال و سل می‌شود».   رضایت شهروندان از اقدام دادستاني یکی از مهمترین نکاتی که قبل، حين و بعد از اجرای هر طرح باید به آن توجه داشت، رضایت شهروندان است. در پرداختن به مسأله بستن قلیان سراها، باید به این نکته مهم توجه داشت که شهروندان از این اقدام دادستان قزوین به عنوان مدعی‌العموم رضایت دارند. امروز کمتر کسی است که از تعدد قلیان‌سراهای سطح شهر و نيز عادي شدن استعمال قليان شاکی نباشد. بارها شکایت شهروندانی را شنیده‌ایم که به دلیل رواج تصاعدی استفاده از قلیان در سال‌های گذشته، حتی در اوقات فراغت و در تفریحات خانوادگی در کوي و برزن و دشت و بيشه هم از دود قلیان در امان نبوده‌اند. هرجا جمعی از مردم حضور داشته‌اند، عده‌اي هم بدون توجه به سايرين، آنجا بساط قلیان را راه انداخته‌اند كه باید پرسید آن شهروند چه جرمی کرده است كه حتي در مكان‌هايي مانند بوستان‌ها و... هم از بوی قلیان و از دود قلیان در امان نیست. وضعيت ضدفرهنگي مراكز عرضه قليان و اقدامات مغاير با شئونات اسلامي كه در آن مراكز ديده مي‌شود نيز موجبات دلخوري دلسوزان انقلاب و نظام را فراهم كرده است و شهرونداني كه پايبند به اخلاق و شئونات اسلامي هستند از اين وضعيت به وجود آمده ناراضي هستند و همواره از مسئولان خواهان برخورد با اين مراكز بوده‌اند و پس از تعطيلي اين مراكز خواهان ادامه اين روند هستند و هيچ شكي نيست كه مسئولان و به ويژه دادستان محترم بايد به خواست و رضايت مردم توجه نموده و دست از اقدام تحسين برانگيز خود نكشند.   چه بايد كرد؟ ترديدي نيست كه يكي از اصلي ترين دلايل روي آوري جوانان به مراكز عرضه قليان، عدم وجود مكان‌هاي مناسب جهت گذراندن اوقات فراغت است. به نظر مي‌رسد بهترين راه حل اين است كه اولا تمامي مراكز تجمع مردمي مانند سفره خانه‌ها، از عرضه قليان منع شوند كه با اين كار هم قانون اجرا شده است و هم رضايت شهروندان جلب خواهد شد، در ثاني با همكاري ساير مسئولان استاني شرايطي فراهم شود كه اين مراكز طبق گفته‌ي جناب دادستان، به مراكزي فرهنگي تبديل شوند. اينكه چه خدماتي در آنجا عرضه شود يا چه شرايطي براي جلب نظر جوانان فراهم شود و چه چيزي جاي قليان را بگيرد، مجال ديگري براي بحث مي طلبد كه البته وظيفه دستگاه‌هاي مسئول در حوزه جوانان است؛ ليكن علاوه بر تغيير ماهيت قهوه خانه‌ها بايد به فكر ايجاد سالن‌هاي ورزشي و افزايش سرانه ورزشي و مراكز تفريحي بود تا جوانان با كمترين هزينه بتوانند اوقات فراغت خود را در آنجا بگذرانند و كمتر به مخيله‌شان حضور در مكان‌هاي نامناسب خطور كند. بايد منتظر بود و ديد كه در سالي كه امام خامنه‌اي(مدظله العالي) تأكيد بسياري در توجه به فرهنگ در آن داشته اند، مسئولان قزوين مي‌توانند اقداماتي انجام دهند كه مراكز فرهنگي متعددي شكل بگيرد و به فراخور آن، ديگر شاهد قليان‌سراها نباشيم و قزوين به نخستين شهر بدون قليان تبديل شود يا نه؛ همه اينها بستگي به عزم مسئولان و مديريت جهادي آنها دارد!.


کد مطلب: 15532

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcf0tdy.w6dtmagiiw.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir