عمل در کار فرهنگی بهتر است یا نمایش تبلیغاتی ؟

8 ارديبهشت 1393 ساعت 6:41


وبلاگ  شراره ها و شکوفه ها  نوشت  : چند سال بعد از انقلاب کارمند یکی از مراکز فرهنگی که از دوران پهلوی استخدام شده بود به من می گفت مهم ترین وظیفه فرهنگی ما قبلا چسباندن عکس های شاه و فرح و خاندان سلطنتی و تبلیغ برای گرامی داشت زادروز ولادت فلان والاحضرت و بهمان علیاحضرت و جشن های دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی بوده و اکنون هم چسباندن عکس های انقلاب و پوستر مناسبت های انقلابی و مذهبی است و شغل ما فرقی نکرده و برای ما فرق نمی کند که چه چیزی را بچسبانیم و کاری با محتوا نداریم .  ما تنها به وظیفه اداری خود عمل می کنیم ! این نوع کارهای فرمالیته و کلیشه ای واقعا چه تاثیری در افراد دارد ؟ اگر شاغلان فرهنگی اعتقاد و باور راستینی به فکر و فرهنگ نداشته باشند و به خروجی کارهای فرهنگی نیندیشند  معلوم است که حاصل کارها چیزی بهتر از این نخواهد بود . چسباندن چند عکس و پوستر به تنهایی کار فرهنگی نیست ؛ آن هم عکس های یکنواخت با شعارهای تکراری و فاقد پیام زنده و برانگیزاننده . پخش کردن چند سخنرانی تکراری به همراه کیک و شیرینی و به این و آن فحاشی کردن و نفرت انگیزی و تهمت پراکنی کار فرهنگی نیست . نشستند و گفتند و برخاستند کار فرهنگی نیست .کار فرهنگی ، تکرار حرف هایی که همگان می دانند، نیست . سفارشی و فرمایشی کار کردن نیست . کار فرهنگی برنامه های پر آب و تاب و پر هزینه نیست ؛ این یعنی : آفتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی . کار فرهنگی کار خلاقانه و راهگشایانه و روشنگرانه و امیدبخش است . پوسترباران کردن در و دیوارهای شهرها و خالی کردن بیت المال مسلمین برای تظاهر و تملق این و آن کار فرهنگی نیست بلکه نهایت تنبلی و بی فکری و حماقت و خیانت فرهنگی و اقتصادی به خدا و مردم است و طبیعی است که این کارها از بس مبتذل و زننده است که به ضد تبلیغ تبدیل می شود و در اذهان مردم تاثیر معکوس و آثار و تبعات ضد فرهنگی دارد ؛ اما گاهی یک پیام کوچک تاثیر گذار بر روی کاغذ پاره ای می تواند مسیر زندگی کسی یا ملتی را تغییر دهد . کار فرهنگی ارائه ایده های تازه در راستای آرمان های بلند است . کار اساسی فرهنگی بارور سازی ذهن ها و فکرها برای حل مشکلات اساسی زندگی است . توانمند سازی اراده ها در برابر وسوسه خناسان و مقاوم سازی اندیشه ها در برابر پوچ گرایی و بی هویتی و عمق بخشی به فعالیت ها و محتوا سازی و معنابخشی به تلاش های ساده و سطحی و صوری است . کار اساسی فرهنگی تبدیل احساس به عقیده و تلطیف احساسات و انرژی بخش و سرشار ساختن اندیشه ها و به جریان انداختن استعدادهای توانمند در مسیر تحولات سازنده اجتماعی است . به تعبیر رهبر انقلاب کار فرهنگی باید موج بیافریند و بعد به جریان تبدیل شود و کل جامعه را فراگیرد . بودجه های فرهنگی برای برخی علف خرس تلقی می شود و خبال می کنند که به هر عنوان سطحی و پوشالی ولو با انگیزه ای مقدس و به ظاهر انقلابی یا وظیفه اداری باید این سرمایه کلان را هر طور شده تا آخر سال ریخت و پاش کرد وگرنه تلف می شود و از کف می پرد ! بعضی ها هم بالعکس کلیه بودجه های فرهنگی را به آجر و سیمان تبدیل می کنند یا صرف کارهای ضد فرهنگی و ضد ملی و ضد دولتی و ایجاد جنگ روانی علیه نیروهای خودی می کنند و آن وقت آخرسال که صد هزار تومانی از میلیاردها تومان باقی ماند به سرعت کلاسی و کنفرانسی یا سخنرانی ای بی محتوا اجرا می کنند و مجلس بی معنا و البته شلوغی تشکیل می دهند تا خالی از عریضه نباشد و مثلا کاری فرهنگی هم شده باشد . این ها را قبلا به کرات دیده ایم . برخی اصلا به محتوا و تاثیرگذاری فعالیت ها نمی اندیشند و خیال می کنند کار فرهنگی یعنی هیاهو و قشون کشی گروهی و قدرت نمایی تیمی و تشکیلاتی برای کم کردن روی حریفان و حال گیری از آنان . اینان همین گرداوری سیاهی لشکر برای کار های صوری و سطحی را مهم ترین رسالت فرهنگی می دانند و معتقدند که هر کار نمایشی پر سر و صدا با چند فیلم و عکس به خودی خود کاری اساسی و اصولی است و می تواند تمام توطئه های پیچیده و دامنه دار دشمنان را نقش بر آب کند . آن گاه ، وقتی به همین سیاهی لشکر نزدیک می شویم می بینیم که مرد میدانی در میان شان نیست و اکثر حضار نمی دانند چه می خواهند و چه می جویند و برای چه کنار هم جمع شده اند و می بینیم که آنان همه نوع انگیزه ای دارند به جز انگیزه های فکری و فرهنگی و معنوی و در این اجتماعات ، هیچ محتوا و معنای ارزشمندی عاید شرکت کنندگان  نمی شود . هزاران آدم سیاهی لشکر هرگز نمی تواند کار چند نیروی عاشق و مخلص و خوش فکر و با همت را انجام دهد . شهید مطهری و شهید چمران به اندازه هزاران همایش نمایشی و میلیونها عکس و پوستر کار فرهنگی تاثیرگذار و ماندگار کرده اند . همان طور که هفتاد و دو تن در کربلا با کمترین امکانات بزرگترین تابلوی جاودانه و حماسی تاریخ را پدید آورده اند . گاهی عملکرد صادقانه و بی ریای چند طلبه گمنام  از لحاظ تبلیغاتی از کار چند کانال رادیو تلویزیونی بالاتر است و بالعکس هزاران عالم و فاضل نمی تواند آسیب های معرفتی و اخلاقی این کانال ها را از بین ببرد . برخی هم مهم ترین کارهای فرهنگی شان ساعتی نشستن دور هم و گپ زدن و طنز گفتن و آسمان ریسمان کردن و بعد شام و ناهار مفصلی برای چند صد نفر تدارک دیدن و گزارش سازی و آمار و ارقام بلند بالا تراشی از فعالت های ده من یک غاز خود و در بوق و کرنا نهادن این امور صد درصد بی محتوا و بی ارزش را مهم ترین خدمات فرهنگی  در کل کشور می دانند . اینان با مغز و فکر و روح و ایمان کاری ندارند و از معنا و محتوا چیزی نمی فهمند و نه تنها حوصله کار فکری و فرهنگی و معنوی را ندارند بلکه از این قبیل امور منزجر و فراری اند و روشنگری اذهان و رفع شبهات و تردیدها برای شان مهم نیست . آدم ها را قالب صابون و مترسگ و آدم آهنی یا عروسک کوکی خیال می کنند و تظارب آرا و کیفیت و محتوای غنی برایشان معنایی ندارد . چند سال قبل کارمند یکی از ادارات که از بستگان ما هم هست تعریف می کرد که مرتبا از مسئولان مافوق وزارت خانه ریز فعالیت های فرهنگی ما را می خواستند و باید همکاران مربوطه آمار این قبیل فعالیتها را گزارش می دادند ولی چیزی برای گزارش وجود نداشت چون کاری انجام نشده بود و همکاران به شدت نگران بودند . این فامیل ما می گوید به آنان گفتم اصلا نگران نباشید تا مرا دارید غم ندارید ! فرمهای گزارش فعالیت ها را  از  آنان گرفتم و با دقت و رعایت همه جوانب مالی و اداری و آرمانی چنان گزارش عجیب و جالب و دقیق و حساب شده ای نوشتم که مو لای درز آن نمی رفت و هرکس می خواند کف می کرد و کاملا باور می کرد و با تمام وجود تحسین و آفرین می گفت . وقتی این گزارش فرستاده شد مسئولان اداره مربوطه از این گزارش شگفت زده شده بودند و در حیرت مانده بودند که  ما چگونه توانسته ایم این همه کار مهم و تاثیر گذار انجام دهیم و مرکز ما را به عنوان یکی از بهترین ادارات فعال و خلاق مورد بزرگ ترین تقدیرها قرار داده و به عنوان الگویی خوب به دیگران معرفی می کردند و بعدا تشویق نامه های متعددی به همکاران فرستادند .


کد مطلب: 15415

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcftjdy.w6dtyagiiw.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir