وضعیت سواد نسل اولی های بلوچستان

14 مرداد 1392 ساعت 9:50


وبلاگ حق گوبلوچ نوشت: "بی سوادی بلوچستان ما را محکوم به عقب ماندگی کرده بود" می توان گفت بی سوادیِ نسل اولی ها و تاحدودی نسل دومی های بلوچستان، یکی از عوامل مهم عقب ماندگی وعدم رشد فکری مردم این خطه در آن دوران را به بار آورده بوده.دوران قبل از انقلاب،بیسوادی سایه اش را بی رحمانه بر مردم بلوچستان گسترانیده بود،به طوری که براساس آمار رسمیِ کشور تا سال1335از کل جمعیت ده ساله و بالاتر بلوچستان5/6درصد باسواد بوده اند،که از این رقم درصد بالایی را شاغلین دولتی و مهاجرین غیربومی تشکیل می دادند،باید گفت که یکی از مهمترین عللهای رشد بیسوادی در بلوچستان جنوبی(مکران)از این بابت بود که«در سراسر این منطقه،از ایرانشهر گرفته تا چابهار فقط و فقط دو باب دبیرستان و غالبا چیزی حدود یازده دبستان ابتدایی و معدود مدارس راهنمایی وجود داشته است»
البته درآن سالها، در بمپور نیز دانشسرای کشاورزی که اکثریت قریب به اتفاق آن را دانش آموزان غیربومی تشکیل می دادند،وجود داشت،بنابراین باتوجه به فقر فرهنگی حاکم برمنطقه و بیسوادی بیش از90درصد مردم و نیز به دلیل وحشتی که مردم بلوچستان از ژاندارم و دولت داشتند،پدران و مادرانِ بلوچ را مجبورکرد،دخترانشان را به خانه نشینی مطلق وا دار کنند،و پسرانشان را در سنین کودکی و نوجوانی به همراه خود،به کارِ کشاورزی و دامداری و یا کارگری وا بدارند؛ لذا در میانِ فرزندان بلوچ؛پسرانِ کودک و نوجوان محکوم بودند پیشه ی پدرانشان را یاد بگیرند و دنباله رو کارِپدرانشان باشند و دخترانِ بلوچ محکوم به خانه نشینی مطلق بودند که کمک دست مادرانشان باشند و خانه داری بیاموزند و گاها در سنین بسیار پایین شوهر داده می شدند،بنابراین موجب شد، دخترها همگی از دم،در بیسوادیِ مطلق به سر ببرند،ناگفته نماند که در چابهار و سرباز یک یا دو مدرسه ی دینی هم فعالیت داشت که به سرپرستی ملاها،گلستان و بوستان سعدی و پنج کتاب را بدون هیچگونه زمینه سازی اولیه ای، به افراد آموزش می دادند،این امر نیز موجب شد بلوچ خواندن را بدون نوشتن یاد بگیرد،افراد اشعار زیادی از حافظ و سعدی و مولانا را از ملاها فرا می گرفتند و حتی می توانستند غزلیات بی شماری را از حفظ بخوانند اما از نوشتن نام خود عاجز بودند،تحصیل کرده ی آنچنانی هم در جای جایِ جامعه ی سنتی بلوچستان وجود نداشت که مردم ساده زیست بلوچ از تجربه اش استفاده کنند و تشویق شوند تا پسران و دخترانشان را به تحصیل و کسب سواد مشغول سازند،مردم ساده ی بلوچ در آن دوران تصور می کردند که مشاغل و امورات دولتی صرفا برای«قجر»ودر کل «غیربلوچ» ایجاد و خلق شده و می پنداشتند بلوچ برای اموراتی مثل کشاورزی و دامداری خلق شده و تا ابد باید کشاورزی و دامداری و کارگری کند و دختران و زنان بلوچ فقط برای خانه داری خلق شده اند و تا ابد باید در خانه بمانند و خانه داری و بچه داری کنند،بنابراین نظامی بر جامعه ی بلوچستان حکمفرما شده بود مبتنی بر فرهنگ بسته و سنتی بلوچ ومردم این قوم نادانسته و ناخواسته و یا گاها وحشتی که از ژاندارم و دولت مرکزی و حتی خوانین داشتند،دربهای توسعه و رشد و پیشرفت را به روی خود بسته بودند،


کد مطلب: 5640

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcg.t9nrak93zpr4a.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir