گفت و گوی خواندنی جوانی با امام زمان علیه السلام
27 ارديبهشت 1392 ساعت 7:46
وبلاگ افق نوشت :
شب جمعه بود; گفت و گویى در لحظاتى ناب
وارد شدم بر كریم، با دستانى خالى از حسنات و قلبى تهى از سلامت
گفتم: بسمالله النور .
گفتا: الذى هو مدبر الامور .
گفتم: بسمالله النور النور . گفتا: الذى خلق النور من النور .
گفتم: كیستى؟ گفتا: المهدى طاووس اهل الجنة .
گفتم: چه زیبا پاسخ مىدهى .
شب جمعه بود; گفت و گویى در لحظاتى ناب
وارد شدم بر كریم، با دستانى خالى از حسنات و قلبى تهى از سلامت
گفتم: بسمالله النور .
گفتا: الذى هو مدبر الامور .
گفتم: بسمالله النور النور . گفتا: الذى خلق النور من النور .
گفتم: كیستى؟ گفتا: المهدى طاووس اهل الجنة .
گفتم: چه زیبا پاسخ مىدهى . گفتا: انا ابن الدلائل الظاهرات .
گفتم: چگونه در برابر قدوم مباركتان ركوع كنم؟ گفتا: ما اسئلكم علیه من اجر الا المودة فىالقربى .
گفتم: این جان فدایتان، متاعى كه هر بى سر و پایى دارد . گفتا: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه .
گفتم: مولاجان! مىخواهم شیرینى وصال را بچشم . گفتا: تا تلخى فراق نچشى به شیرینى وصال خرسند نگردى .
گفتم: مىخواهم محبوب حق تعالى شوم . گفتا: تا ترك لذات طبیعى خیالى نكنى محبوب حق تعالى نشوى .
گفتم: مىخواهم كارهایم رنگ خدایى داشته باشد . گفتا: اگر دائمالحضور باشى كار خدایى كنى .
گفتم: در مشكلات غوطهورم . گفتا: كلید حل مشكلات تضرع در نیمه شب است .
گفتم: افضل اعمال كدامین است؟ گفتا: به فرموده جدم «انتظار الفرج» .
گفتم: سخنان جدتان را متذكر مىشوید! گفتا: كنا نور واحد .
گفتم: پایانمان چه مىشود؟ گفتا: العاقبة للمتقین .
گفتم: عزیز على ان ارى الخلق ولاترى . گفتا: غبار را پاك كن تا ببینى .
گفتم: كى مىآیید؟ گفتا: اذا قضى امرا فانما یقول له كن فیكون .
گفتم: یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله . گفتا: انا غیر مهملین لمراعاتكم ولاناسین لذكركم
یا ابا صالح المهدى (عج) !
چه بگویم كه ناگفته خود همه را مىدانى فقط بدان كه من هم به شما اقتدا مىكنم آنگاه كه دستبر دعا برمىدارى و مىخوانى:
«امن یجیب المضطر اذا دعاه و یكشف السوء»
کد مطلب: 987
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdchtqnwd23n6.ft2.html