خاطرهای که شهید مطهری را 20 دقیقه خنداند
22 شهريور 1392 ساعت 18:44
وبلاگ "کربلایی 110" نوشت: علامه جعفری میگوید: فردی تعریف میکرد تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو میبینی. نشونهشم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف میزنه من پیامتو بگیرم. وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد، یه دفه دیدم داره میره. خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟ روشو که برگردوند دیدم زن من نیست. بلافاصله بهم گفت: «خیلی خری!» حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه. زنه دید انگار دستبردار نیستم دارم نگاش میکنم گفتش «نه فقط خودت، پدر و مادر و جد و آبادتم خرند.» علامه میگوید این داستان را برای مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه میخندید. انتهای پیام
کد مطلب: 8379
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdci.yavct1ap3bc2t.html