«نقد» ، حق همه هست یا نیست؟!

22 ارديبهشت 1393 ساعت 13:54


به گزارش کردستان وب به نقل از وبلاگ یاوران آفتاب: مشرکان هیچ گاه از شما راضی نمی شوند تا اینکه از آیین آنها پیروی کنید.مشکل ما چیست که آمریکا دارایی های ما را بلوکه  می کند؟ما باید بدانیم که با چه کسانی مواجه هستیم و حال که مذاکره می‌کنیم، چرا تحقیر می شویم؛ در حالیکه سال قبل جرات تحقیر کردن نداشتند!ما ۳۰۰ هزار شهید تقدیم کردیم تا آمریکا کدخدای ما نباشد.هزاران کودک یتیم به جامانده از جنگ داریم تا دیگر کسی جرأت نداشته باشد توان دفاعی ایران را در برابر آمریکا تحقیر کند. ما خیلی دلواپس، نگران و مضطربیم مطمئن باشید با پذیرش توافقنامه به شکل فعلی از شما خواهند خواست بهائیت را به نام حقوق بشر به رسمیت بشناسید و حجاب اسلامی را در این کشور به اسم دفاع از حقوق بشر کنار گذارید. اگر ما ساکت باشیم آنگاه مرگ بر آمریکا در این کشور جرم خواهد بود. نتیجه همه خوشبینی‌ها و لبخندها این بود که آنها اعلام کردند که ما سلاح موشکی نداشته باشیم در حالی که توان موشکی ما ثمره خون شهید تهران مقدم و یاران او که پودر شدند. آنها از ما خواسته‌اند که دست از حمایت حزب‌الله و جهاد اسلامی بردارید ما امروز نگرانیم تا فردا شرمنده شهید احمدی روشن شهریاری و همه شهدای هسته‌ای نباشیم. ما امروز به این توافق معترضیم گفت با افتخار عنوان بی سوادی را می‌پذیریم، امروز بی سوادیم تا فردا بی شرف نباشیم. وزیر سابق آمریکا می‌گوید اگر آنها ایرانی‌ها می‌خواهند مستقل باشند ما نمی‌خواهیم آنها حتی برق داشته باشند و ما امروز نگرانیم زیرا در پرتو مذاکره‌ای که دوستان با سواد آقای روحانی انجام داده‌اند وندی شرمن شیطان مسلم مردم ایران را به دروغگویی و صفت‌های دیگر متهم می‌کند. این ملت و مردم خون دل خوردند و انتظار دارند مسئولانش جواب قاطعی به اتهامات شرمن دهند اما آنها می‌گویند که او جای مادربزرگ ماست و پیرزن است و این تنها پاسخ آنها به اهانت‌های وندی شرمن است. هیهات که مردم مسلمان ایران امان‌نامه کفر و شرک را امضا کنند ارمنی‌های این کشور نیز عاشق ابوالفضل هستند همان ابوالفضلی که امان نامه کفر و شرک را امضا نکرد.آقای روحانی شما مجتهدید زشت است به شما بگویند قرآن می‌گوید این مذاکره نتیجه ندارد آنها زمانی از شما راضی می‌شوند که دست از ایمانتان بردارد و هیهات که ما چنین اجازه دهیم.قصد داریم پس از دسته بندی آخرین نمونه از سخنان رئیس جمهور ، به ادای توضیح و طرح سوال درباره بخش های منتخب آن بپردازیم تا برای برخی ابهامات موجود پاسخی بیابیم و در صحت برخی واضحات کلامی وی ، تشکیک و ابهام ایجاد کنیم. این نمونه برداری از سخنرانی حسن روحانی در بیست و سومین دوره تجلیل از اعضای هیات علمی نمونه کشور انجام شده که روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ ادا شده است:«نگویید از گذشته انتقاد نکنیم. از گذشته خودم می‌گویم. همین هشت ماهی که در این کشور مسئول بودم. مگر ما معصومیم؟ ما غلط و اشتباه داریم. منتها یک نفر بیاید انتقاد کند. دنیا ، سیاست ، حقوق و منطقه را بشناسد. عظمت این ملت را هم بفهمد و زجر این ملت را هم بداند. بداند مشکل این مردم چیست و راه‌حل چیست. اشکالی ندارد که بیاید نقد و انتقاد کند و بگوید این راه غلط بوده و راه صحیح این است. حق اوست. فقط حق استاد نیست ، حق همه است.» سوال - بالاخره ؛ «نقد» ، حق همه هست یا نیست؟ تبصره - اگر طبق فرمایشات آقای رئیس جمهور «نقد» حق «همه» است ، آیا «همه» قادر به «شناخت» و «فهم» موارد مطرح شده در فحوای کلام ایشان به شرح زیر هستند؟ ۱- «دنیا» ۲- «سیاست» ۳- «حقوق» ۴- «منطقه» ۵- «عظمت ملت» ۶- «زجر ملت» ۷- «مشکل مردم» ۸- «راه‌حل» لایحه – الف: برای شناخت «دنیا» ، آیا باید آدم دنیا دیده ای باشیم ؟! (مثلا مثل مارکوپولو) ؛ یا آنکه در رشته جهان شناسی تحصیل کرده باشیم؟! (که آن هم،ظاهرا فقط در مقطع دکتری دانشجو می پذیرد) ؛ یا اینکه مثلا اگر جای کشورها روی نقشه جغرافیا را هم بدانیم کفایت می کند؟! ب: آیا برای فهم «سیاست» لازم است همزمان پس از انتخاب رشته علوم سیاسی در دوره کارشناسی هم زمان در دوره کارشناسی ارشد در گرایش های علوم سیاسی ، روابط بین الملل ، مطالعات منطقه ای و اندیشه سیاسی در اسلام ، نیز تحصیل کنیم و ایضا در این گرایش ها ، دکتر شویم؟! ج: لطفا آقای رئیس جمهور پاسخ دهند که آیا منظورشان از فهم «حقوق» ، کارشناسی در حوزه های حقوق بشر ، حقوق مالكیت فكری ، حقوق خانواده ، حقوق بین الملل ، حقوق خصوصی ، حقوق اقتصادی ، حقوق جزا و جرم شناسی است یا اینکه اگر بدانیم «سر برج» چقدر حقوق می گیریم بس است؟ د: حالا فرض بر این که برای درک و فهم از «منطقه» ، مثل آقای «کوشکی» رفتیم و در رشته مطالعات منطقه ای با گرایش خاورمیانه دکتر شدیم ، برای فهم «عظمت ملت» ، «زجر ملت» و «مشکل مردم» و از همه مهم تر یافتن «راه‌حل» باید در کدام مکتب عالیه تلمُذ کنیم تا به درجه نقادی از رئیس جمهور نائل شویم؟! ه: به نظر می رسد رئیس جمهور با استناد به اصل «فرض محال ، محال نیست» و پیروی از فنون «بازی های زبانی» ، خواسته باشد به ما تفهیم کند ، بابا جان! «نقد» برای «همه» آزاد است به شرط آنکه «همزمان» در ۸ سر فصل یاد شده به شکل «بلاحدود» به کسوت استادی درآمده باشند . اما ، چون ، تبعا ، مادر روزگار تا کنون چنین لعبتی نزائیده است ، در یک نتیجه گیری فیلسوفانه می توان گفت: «نقد» حق هیچ کس «نیست» یا به عبارت بهتر «هیچکس حق نقد از حسن روحانی و دولتش را ندارد». ۳۵سال است در دانشگاه‌ها شیوه‌هایی داریم و تابلو و شعاری داریم راجع به مسایل سیاسی و سیاست خارجی که اصلاً تغییر نمی‌کند.۳۵ سال همینجور ادامه پیدا می‌کند.صدا گاهی بلندتر و خفیف‌تر می‌شود ، آهنگ ها فرق می‌کند. شعارها ۲ ، ۳ ، ۴ پله‌ای می‌شود. اینها مهم نیست. چه خبر است در منطقه و دنیا...چه کسی دوست و دشمن و متخاصم است. بشناسیم آن را که دشمن یا دوست است و ببینیم راه‌حل کدام است. - در این بخش ما سوالی از آقای رئیس جمهور نداریم ، بلکه کاملا با رای آقای روحانی موافقیم و در نتیجه فقط به تصریح فرمایشات ایشان می پردازیم تا در راستای هدف دوم این نوشتار موفق به تشکیک و ابهام زایی در سخنان ایشان شویم :بر این اساس خدمت ریاست محترم مرکز تحقیقات استراتژیک عارضیم که اتفاقا همانطور که حضرت شما فرمودید با اینکه ۳۵ سال است در ایران انقلاب اسلامی رخ داده است ، تابلو و شعارها راجع به مسائل سیاسی و سیاست خارجی در دانشگاهها اصلا تغییری نکرده است. اساتید لیبرال و سکولار صدایشان گاهی بلندتر و خفیف‌تر می‌شود ، آهنگ ها یشان هم فرق می‌کند. شعارهایشان هم بسته به این که چقدر از نظام جمهوری اسلامی طلبکار باشند ،۲ ، ۳ ، ۴ پله‌ای می‌شود. اما این حضرات طبق دسته بندی خود شما به دو دسته کلی «بلند صدا» و «خفیف صدا» تقسیم می شوند: ۱- گروه «خفیف صدا» در بهترین حالت پس از بلغور چارچوب های نظری لیبرالیسم و رئالیسم ، به دانشجویان حکم می کنند که منطقه و دنیا چه خبر است ... چه کسی دوست و دشمن و متخاصم است... و دست آخر هم راه‌حل ارائه می کنند که مثلا باید بودجه نظامی را کم کنیم و امنیت خود را به ناتو بسپاریم و... یا اینکه در کلاس درس «انقلاب اسلامی و ریشه های آن» می گویند که شاه به واسطه اجازه ، نمایش گسترده ریخته شدن «آب توبه» بر سر زنان فاحشه در فیلم ها ، به رشد اسلام گرایی کمک شایانی نمود! و... ۲- اما گروه دوم کسانی هستند که به فاز تئوری پردازی و عملیاتی سازی آن وارد شده بودند. اساتید گرانمایه ای چون میر حسین موسوی ، رمضان زاده و تاج زاده و... از جمله این مفاخرند که این فقره آخری ، اتفاقا در زمان نگارش این متن ، از طریق زنش ، مرقومه ای هم برای حضرت عالی فرستاده است. شما که در فیس بوک عضو هستید ، حتما این متن را در صفحه شخصی «فخر السادات محتشمی پور» بدین شرح خوانده اید:«از قول من به آقای روحانی پیغام بده بیخود دنبال خاستگاه و جناح تندروهای بی اخلاق نگردد ، سرنخ تمام اقدامات غیر قانونی از نصب بیلبوردهای خلاف سیاست های دولت تا فیلم ها و اس ام اس ها و همه تخریب هایی که فارس و تسنیم و جوان و شبکه های هزار نام اقتدارگراها می کنند ، همه به یک اتاق فکر در سپاه برمی گردد. همان اتاق فکر ستاد مهندسی انتخابات که اکنون دارند خودشان را آماده می کنند که مملکت را در دست بگیرند و فکر می کنند «ژنرال السیسی» ایران هستند! آقای روحانی نیازی به گله و تهدید ندارد فقط کافی است از وزارت اطلاعاتش بخواهد یک گزارش تحقیقی از اقدامات این ها تهیه کرده برای اطلاع عموم منتشر کنند تا معلوم شود چگونه پول بیت المال را برای تخریب دولت به کار می برند.» حرف ما این است که دولت قول داد سانتریفیوژها بچرخد و زندگی مردم هم بچرخند، اما الان سانتریفیوژها برعکس می‌چرخد.امروز چرخش سانتریفیوژها به گونه‌ای است که اورانیوم 20 درصد را تبدیل به 3 درصد می‌کند بنابراین حداقل سانتریفیوژها را متوقف کنید تا بر عکس نچرخند.آقایان مدعی هستند که در این قرارداد حاکمیت غنی‌سازی ایران را به رسمیت می‌‌شناسند، مگر دنیا چه کاره است که نسبت به علم اینگونه سخن بگوید. نکند آپارتاید علمی در جهان حاکم شده است که به بعضی از کشورها حق غنی‌سازی داده می‌شود و به برخی دیگر از کشورها خیر؛ حق علمی، حق طبیعی همه کشورها و انسان‌هاست. دلواپسی ما از بابت اساس انقلاب نیست بلکه دلواپسی ما از بابت آن دولتی است که به مردم وعده داده که چرخ زندگی مردم را خواهد چرخاند ولی آن را به پای حیوان چموشی به نام آمریکا گره زده که آن را به ته دره خواهد برد.ملت ایران به دلیل ماهیت انقلابی‌اش برای جامعه جهانی کشوری عادی  نیست،آمریکا از روز اول گفت انقلاب ما را به رسمیت نمی‌شناسد و اساس دعوا در سال‌های گذشته این بود که ما گفته‌ایم که کشوری هستیم مثل کشورهای دیگر و اجازه نمی‌دهیم که غرب تکالیف بیشتری برای ما در نظر بگیرد.مهمترین کاری که توافق ژنو انجام می‌دهد این است که دوستان ما نوشته‌اند ما تا اطلاع ثانوی کشوری استثنا هستیم و شما حق دارید حقوقی که بقیه کشورها دارند به ما ندهید.. چرا دولت باید اینقدر از یک فیلم مستند بترسد؟ چرا دولت اینقدر از برگزاری یک همایش مردمی نگران می‌شود؟ چرا دولت اینقدر از اینکه مخالفانش تریبون پیدا کنند واهمه دارد؟ چرا دولت علی‌رغم ادعای آزادی بیان و زنده باد مخالفش، از منتقدان شناسنامه طلب می‌کند؟اما در طرف مقابل، چرا امت حزب الله اینقدر آرام و مطمئن است؟ چرا هیمنه پوشالی آمریکا در چشم حزب الله به هیچ می‌ماند؟ راز آن همه ترس و واهمه در آن جبهه، و این همه آرامش و طمأنینه در این جبهه چیست؟ قطعا دولت و تیم مذاکره کننده می توانند از این انتقادات داخلی به عنوان اهرم و فشاری برای چانه زنی در مذاکرات استفاده کنند و با اتکا به این انتقادات که از سوی برخی مردم داخل کشور مطرح است، به کشورهای غربی و زورگو بفهمانند که همه مردم ما از این توافق راضی نیستند و غرب مجبور به دادن امتیازات بیشتر به جمهوری اسلامی به منظور جلب رضایت آحاد ملت ایران است. این راهبردی است که شاید بتوان عنوان «فشار در داخل، چانه زنی در خارج» را برای آن انتخاب کرد. چنانکه طیف دوم خرداد در دوره ای برای آنکه به تمام خواسته های خود دست یابد اعم از قانونی و غیرقانونی، تاکتیک "فشار از پایین؛ چانه زنی در بالا" را برای خود انتخاب کرده بودند حال عجیب است و جای سوال که چرا چنین تاکتیکی را در برابر دشمنان یک امر ناپسند و هجمه ساز برای دولت می دانند. اگر نقد ارائه نشود، جامعه به سوي پيشرفت و تعالي حرکت نخواهد کرد. از اين رو بايد منتقدان دولت با شجاعت، صراحت و در عين حال انصاف مطالب خود را بيان کنند تا نقاط ضعف دولت به نقاط مثبت و قوي تبديل شود. رئيس‌جمهور بايد با سعه صدر بيشتري با منتقدان دولت برخورد کند، انتقاد در راستاي امر به معروف و نهي از منکر است و نمي‌توان فقط از عملکرد دولت تعريف و تمجيد کرد، اگر مانع حضور منتقدان شوند و نگذارند حرف‌ها و نظرات خود را بيان کنند، پس چه کساني بايد به نقاط ضعف دولت بپردازند؟انتقادها نيز بايد منصفانه و بدون نگاه و برداشت سياسي ارائه شود و با شناختي که از برخي منتقدان داريم مي‌توانيم بگوييم آنها با نگاه مغرضانه‌ انتقاد نمي‌کنند بنابراين دولت بايد از انتقادها استقبال کند و بداند اين انتقادها در جهت بهبود سياست‌ها و روش‌ها اعمال مي‌شود.   از سوی دیگر این انتقادات و دلواپسی ها نشان دهنده عزم ملی به عنوان پیش نیاز مدیریت جهادی دولت در عرصه های مختلف از جمله اقتصاد و فرهنگ است و دولت باید از این موضوع خوشحال باشد که حتی اگر احیانا در مذاکرات نتوانست به نتیجه ای برسد، دلواپسی های بخش گسترده ای از مردم تبدیل به تصمیمات انقلابی به سان گذشته می شود و اوضاع طوری رقم خواهد خورد تا در بقای احتمالی تحریم ها، باز چرخ زندگی مردم و سانتریفیوژها بچرخد. حال برای آنکه پاسخی به برخی ادعاهای پوچ برخی رسانه های داخلی همصدای خارجی ها دهیم و ثابت کنیم که واقعا دلواپسیم به برخی از دلایل این موضوع اشاره می شود از جمله: ـ بی صداقتی غرب به رغم صداقت و حسن نیت ما در مذاکرات که با وجود برخی گام های رو به عقب نسبت به گذشته توسط ایران اما طی ماه های اخیر شاهدیم که اتحادیه اروپا متکبرانه و با گارد تهاجمی رو به جلو به سمت ما قدم بر می دارد و علیه کشورمان قطعنامه صادر می کند و به تازگی نیز وزارت خارجه امریکا مدعی حمایت ایران از تروریسم شد و برخی تحریم های دیگر که با عناوین دیگر در جریان کار افتاد. ـ بی احترامی و در پیش گرفتن روند غیرتعاملی با ایران که طی دیدار اشتون مسئول سیاست خارجی اروپا و هیات پارلمانی اتحادیه اروپا با برخی محکومان فتنه در کشورمان رخ نمود و علنی شد و این حاکی از آن است که آنها به دنبال حل مشکل ملت ایران نیستند چراکه آنها در حین حضور در ایران کارهای مهمتری غیر از دیدار با فتنه گران نیز داشتند که به جای رسیدگی به آنها، پرداختن به امور فتنه گران را واجب تر دانستند. ـ ساخت آینده ای توهمی و تخیلی برای کشور توسط برخی مسئولان در مسیر مذاکرات که با خوشبینی خاص خود که از آن به واقع بینی تعبیر می کنند در پی حل مشکلات کشور عمدتا از مسیر مذاکرات هستند حال آنکه به دفعات مختلف ثابت شده با حل یک مشکل از این طریق، دشمنان بهانه تازه ای می تراشند. آنچنانکه اینک به موازات هر گام ایران برای رفع تردید از برنامه های هسته ای خود، غرب یک گام برای صدور قطعنامه های حقوق بشری علیه کشورمان برمی دارد تا بهانه ها را به سمت دیگری پاس داده باشد و ذره ای از سرعت کینه توزی دائمی که سالهاست در پیش گرفته، کاسته نشود. ـدر شرایطی که سال 93 با عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری شده انتظار دلواپس ها این است که مسئولان نیز بر این پایه و روی این ریل به دنبال حل مشکلات باشند و زاویه نگاهشان به سمت اقتصاد مقاومتی و توسعه درون زا باشد؛ نه آنکه به هر بهایی قصد رفع تحریم ها را داشته باشند. هر چند که کسی از کنار رفتن تحریم ها ناخرسند نمی شود اما برخی دلواپسی ها از این دریچه است که با این روندی که برخی در پیش گرفته اند، نکند بهای کنار رفتن این تحریم ها، دخالت های مستمر خارجی ها در داخل کشور و تصمیم سازی برای تصمیم گیران داخلی ما باشد تا آنجا که اخیرا شاهد بودیم کاترین اشتون در خصوص حادثه ای کوچک مانند بند 350 اوین، وعده پیگیری و بررسی آن را می دهد و از طرف دیگر همان مذاکره کنندگان از صدرو قطعنامه هایی علیه ما حمایت می کنند که حامی و هوادار سرسخت بهاییت و فتنه گرانی است که دشمن ملت مسلمان ایران به شمار می روند. روایت امام صادق بر تابلوی مدرسه ما پاسخ همه‌ی این سوالات است: هرکس از خدا بترسد خدا همه چیز را از او می‌ترساند، و هرکس از خدا نترسد خدا او را از همه چیز خائف می‌کند.حزب الله دلآرام است نه دلواپس.. اگر هم دلواپس است، دلواپس عاقبت شماست.. اگر مذاکرات موجب رونق اقتصادی و افزایش عزت کشور شود آن مذاکره در خدمت جمهوری اسلامی است و اگر مذاکراتی به تقویت جایگاه جمهوری اسلامی منجر نشود این مذاکره محکوم به شکست بوده و از طرف انقلابیون مطرود است.مردم پاسخ دولت را در بحث انصراف یارانه‌ها دادند؛ بهتر است آقای روحانی به جای متهم کردن دیگران و آدرس غلط دادن آسیب‌شناسی خود و دوستانش را آغاز کرده و از اشتباهی که مرتکب شده عذرخواهی کند.


کد مطلب: 16246

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdciqraz.t1aq52bcct.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir