کودتای صداوسیما با شمشیر عزتالله!
رسانه نوشت
10 تير 1393 ساعت 10:59
وبگاه "نسیم توسعه" نوشت:
هنوز سرنوشت کاری مهندس عزتالله ضرغامی و در واقع وضعیت آینده رئیس سازمان صدا و سیمای ایران را نمیتوان پیشبینی نمود. بسیاری از مردم، به خصوص منتقدین صدا و سیما و البته مخالفین سیاستهای صدا و سیما در حوزه سیاسی منتظر تعیین تکلیف ریاست این سازمان بزرگ و بلکه قوه چهارم ایران هستند تا این تغییرات سیاستهای این سازمان با تغییر رئیس آن کلید خورده و برنامههای صدا و سیما با رهیافتهای سیاسی آنان همسو گردد!
منتقدین برنامهها و سیاستهای جناب آقای ضرغامی را میتوان در چند حوزه مختلف جای داد. حوزههایی مانند: حوزه فرهنگ و کم توجهی به فرهنگ ایرانی و اسلامی، حوزه سیاسی و تسلط صدا و سیما بر رسانههای صوتی و تصویری، وابستگی به یک جناح خاص سیاسی و از سوی دیگر تقابل آن با دولت یازدهم، حوزه فنی و ضعف برنامه و تولیدات صدا و سیما که موجب انتقادات گسترده به صدا و سیما شده است.
طی چند ماه اخیر و در دولت یازدهم، اغلب اعتراضات از سوی طرفداران دولت به صدا و سیما بیشتر سبقه جناحی و سیاسی داشته است و دولتمردان به دنبال همراهی محض صدا و سیما با دولت و سیاستهای آن میباشند، تا جایی که حجتالاسلام یونسی دستیار ویژه ریاست جمهوری در یک اظهار نظر از صدا و سیما به عنوان رسانه اپوزیسیون دولت نام برده است. ۱
در همین مدت هیچ یک از دولتمردان به برنامههای صدا و سیما در حوزه فرهنگ ایرانی و اسلامی اشاره ننموده و انتقادی به صدا و سیما نداشتهاند.
از سوی دیگر، یکی از مهمترین دغدغههای رهبر معظم انقلاب که به تعدد در سخنرانیهای خود به آن اشاره نمودهاند را باید در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی جستجو نمود. دغدغهها و دلنگرانیهای بسیار مهم و گویای رهبر معظم انقلاب را باید در حوزههای مختلف مشاهده نمود که یکی از این حوزهها را میتوان در صدا و سیما مورد بررسی قرار داد.
اینجانب در مقالات مختلف و طی چند سال اخیر به جایگاه فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی در صدا و سیما و به خصوص در شبکههای تلویزیونی ایران پرداخته انتقاداتی به این سیاست صدا و سیما داشتهام، یکی از مهمترین انتقادات خود را در کمتوجهی و شاید بیتوجهی به فرهنگ و تمدن ایرانی و پیشینه تاریخی و فرهنگی ایران زمین ( با محدوده ایران بزرگ و باستانی) در برنامههای مختلف صدا و سیما دنبال نموده و مثالهای بارزی برای آن ذکر کردهام.
یکی از این انتقادات و در واقع ضعفهای صدا و سیمای تحت ریاست مهندس ضرغامی را باید تهاجم سریالهای کرهای و چینی به فرهنگ و تمدن ایران دانست که به نوعی ترویج فرهنگ و تاریخ جنوب شرقی آسیا میباشند!!
موج تهاجم سریالهای کرهای که با سریالهای جواهری در قصر(یانگوم) و امپراتور دریا شروع شده بود طی حدود هشت سال اخیر با سریالهای افسانه جومونگ، تاجر پوسان، سرزمین بادها، ایسان، افسانه دونگیی، قهرمان و در حال حاضر سریال سرزمین آهن به عنوان پرطرفدارترین سریالهای شبکههای تلویزیونی ایران تبدیل شده و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی فراوانی بر ایرانیان داشتهاند.
آیا ایرانیان نمیتوانند پیشینه تاریخی خود را به تصویر بکشند؟
آیا ایرانیان، سرداران بزرگی مانند آرش کمانگیر، رستم دستان، آریو برزن و … را فراموش کردهاند؟
آیا ایرانیان مخترع تجهیزات و ابزارهای جنگی و .. در تاریخ نبودهاند؟
آیا تهاجم فرهنگی تنها از سوی غرب و امریکا به ایران صورت میگیرد؟
چرا صدا و سیما تنها به انتقاد از دیگر بخشهای فرهنگی در مورد مسایل فرهنگی میپردازد و نقش خود در تهاجم فرهنگی را انکار میکند؟
صدا و سیمای ایران که به رسانه ملی نیز معروف شده است را نمیتوان رسانهای واقعاً ملی دانست زیرا این سازمان با داشتن بیش از دهها شبکه تلویزیونی و رادیویی، چندان به فرهنگ و تمدن ایرانی توجه ندارد. طی چند سال اخیر موج تهاجم سریال های کرهای و چینی از سوی مسئولین صدا و سیما مورد حمایت قرار گرفته و علاوه بر پخش این سریالها، تکرار، تکرار و بازپخش آنها توسط همه شبکههای تلویزیونی ملی و شبکههای استانی نیز در برنامه پخش قرار گرفته و در همه ساعات روز و همه روزهای هفته و سال در حال ترویج فرهنگ و تمدن ساختگی و غیر واقعی کرهای در ایران هستند.
سریالهای کرهای در زمینه موضوعاتی مانند طب و پزشکی، کشتیرانی و تجارت دریایی، جنگ افزار و استراتژیهای جنگی، صنعت آهن و سرانجام عدالت و سیاست کشورداری کرهای به تصویر درآمدهاند. این سریالها با کمک گرفتن از تکنیکهای مدرن و پیشرفته تصویربرداری و …. موجب شدهاند تا این سریالها از جاذبههای بسیاری برای ایرانیان برخوردار باشند.
سریال “سرزمین آهن” که تازهترین محصول کرهای است که از شبکه سوم سیما پخش شد را باید یکی از نمونههای بارز تهاجم فرهنگی به فرهنگ و تمدن ایرانی دانست.
این سریال پرطرفدار کرهای به مدد دوبله بسیار خوبی که دارد، دارای صحنههای بسیار زشت و خشونتبار شکنجه، قتل و کشتاری است که به راحتی در دید و تماشای نوجوانان و کودکان ایرانی قرار گرفتهاند. روابط چندگانه عشقی مردان و زنان را باید یکی دیگر از معایب فرهنگی این سریال دانست که زنان را عاملی قابل قبول برای پیشبرد سیاستها و منافع یک گروه خاص معرفی میکنند.
سریالهای کرهای که در دوبله فارسی خود از واژگانی مانند امپراتوری، کشور و ملتهای خاص خود استفاده میکنند را باید سریالهایی دروغین در مورد درگیریهای قبیلهای و طایفهای دانست که برخی مدیران صدا و سیما سعی در بزرگنمایی آنها دارند.
ایران با داشتن فرهنگ و تمدن بیش از ده هزار ساله و پیشینهای بسیار روشن، پربار و با ادبیات داستانی غنی، دارای بیشترین استعدادها و ابزارهای تهیه و ساخت سریالهای تاریخی زیبا و جذاب برای ایرانیان و کشورهای حوزه ایران باستان و حتی جهان میباشد.
صدا و سیمای ایران که در مسایل فرهنگی به انتقاد از دیگر نهادهای فرهنگی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میپردازد، خود با پخش سریالهای کرهای به ترویج فرهنگ کرهای میپردازد. فرهنگ کرهای و نمایش پوشش و رفتار کرهای را نباید کم ضررتر از فرهنگ غربی و امریکایی دانست.
جنگهای مهم و تأثیرگذاری مانند: نبرد ماراتن، نبرد ترومپیل در دوره هخامنشی و دیگر جانفشانیهای ایرانیان برای حفظ استقلال و عظمت سرزمین خود که هر کدام نشانههایی از دلاوریها و مهارتهای جنگی و استراتژیکی ایران هستند را باید در مقابل سریالهای کم ارزش کرهای قرار داد.
آقای مهندس ضرغامی که در هجدهمین جشنواره تولیدات شبکههای استانی در تبریز به صراحت از رواج استفاده ایرانیان از ماهواره، ابراز نگرانی کرده و میگویند(( حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد مردم کشورمان از ماهواره استفاده میکنند که از این تعداد ۱۵ درصد آنها از ماهواره برای تماشای شبکههای استانی و شبکههای ملی استفاده میکنند .در دنیای امروز که غرب سعی دارد تا یک فرهنگ واحد را که در خدمت یک نظام استکباری است به ما تحمیل کند، با ابزار نوینی همچون رسانه سعی داریم در مقابل این تهاجمهای فرهنگی مقاومت و استقامت کنیم))۲، گویا از فراگیری بیش از ۶۰ درصدی ماهواره در ایران و نقش منفی سازمان تحت ریاست خود بر تمدن و فرهنگ ایرانی غافل یا بیخبر هستند!!
گویا آقای ضرغامی از تأثیر مخرب سریالهای کرهای بر کودکان و نوجوانان ایرانی بیخبر بوده و نمیدانند که شمشیر جومونگ و شخصیتهای جنگجویی مانند سرو، قهرمان، جومونگ و … هم اکنون در فکر و تخیل کودکان و نوجوانان ایرانی بسیار مشهورتر از درفش کاویانی، کمان آرش و … بوده و تبدیل به نمادهایی برای نسل آینده ایران شدهاند.
در واقع شمشیر جومونگ را باید شمشیر مدیریت عزتالله(ضرغامی) بر علیه فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی دانست!
با روند کنونی صدا و سیما در پخش سریالهای کرهای و تأثیرگذاری آنان بر کودکان، نوجوانان و حتی کهنسالان، باید نگران آینده ایران بود که نسلی در ایران پرورش خواهند یافت که باید آنان را نسل ایرانی – کرهای، ایران دانست.
به نظر میآید که دکتر ضرغامی با شمشیر جومونگ یا همان شمشیر عزتالله و همراهی مشاوران و معاونین خود که گویا کم تدبیرتر از بانو دونگیی، یانگوم و … هستند در حال کودتا بر علیه فرهنگ، تمدن و پیشینه تاریخی ایران هستند.
به هر حال امیدواریم رئیس جدید صدا و سیما و یا حتی شخص دکتر ضرغامی در صورت ابقای مجدد در سمت ریاست سازمان صدا و سیما، تغییرات بنیادی در رهیافتها و رویکردهای خود در مدیریت صدا و سیما اعمال نموده و با استفاده از راهکارهای جدید و عقلانیتر، از تمدن و فرهنگ ایرانی در مقابل فرهنگهای و تمدنهای بیگانه، دفاع نمایند.
منابع:
۱- پایگاه خبری تحلیلی عصر ایران. ۰۹/۰۳/۱۳۹۳ ، به آدرس: http://www.asriran.com/fa/news/338454
2- سایت فارسی رادیو آلمان( دویچه وله). ۲۱/۰۵/۲۰۱۴، به آدرس: ۱۷۶۵۱۴۸۶- http//www.dw.de
انتهای پیام
کد مطلب: 18037
آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdciyuaz.t1avp2bcct.html