سلفی گری چماق استعمار بر سر اسلام!

16 تير 1393 ساعت 9:53


وبگاه " افسران جنگ نرم " نوشت :

«سلفیّه نوین» از نوع طالبانی یا القاعده ایش تنها راه مبارزه را جهاد مسلّحانه می داند و از این منظر با سه گروه درگیر است: کافران (کافران، مسيحيان، يهوديان و بویژه آمریکا)، مشرکان (شیعیان) و منافقان (اهل تسنّن مخالف با سلفیّه) «شيخ عبدالرّحمن» - که «بن لادن» و «ايمن الظّواهري» تحت تأثير اوبوده اند رساله اي 2000 صفحه ای در رابطه با قشری سازی "جهاد" دارد؛ وي معتقد است که روايات منسوب به پيامبر (ص) درباره "جهاد اصغر و اکبر" جعلي و ساخته پرداخته دشمنان است! از نظر "نئوسلفیسم" یگانه راه جهاد صرفاً دست بردن به اسلحه و واداشتن غیرمسلمانان به پذيرفتن "اسلام سلفی" است و هر تفسيری غير از اين را مولود ترس از قدرت هاي استعماري می دانند
القاعده با این تفکّر حجم انبوهی از مسلمانان اقصاء نقاط جهان را جذب سازمان چندملّیتی خویش کرد و آنان را برای مصارف تروریستی و ضدّوحدتی به کار برد. مسئله اساسی در این میان این است که عربستان سعودی و غرب با حمایت مادّی، تسلیحاتی و رسانه ای از این دست گروه ها سعی دارند ذهن مسلمین را از اصلی ترین مشکل عمومی دنیای اسلام یعنی فلسطین منحرف سازند. جای تعجّب دارد که «سلفیّه نوین» و پادشاهان سعودی شان تا به حال حتّی یک تیر هم به سمت «تل آویو» شلّیک نکرده اند! در حالیکه طوماری قطور از مبارزه آنها با هم کیشان سنی و شیعه مسلک شان وجود دارد. آنها با انحصار جهاد به مبارزه مسلّحانه (آن هم از نوع تروریستی- انتحاری) هر شیوه مبارزاتی مِن جمله سیاسی و اجتماعی را نفی می کنند و بدین ترتیب جوانان را از کشورهای اسلامی جذب جنگ های فرعی می کنند.

«عبدا... عزام» که از وی تحت لقب «پدر مجاهدین عرب افغانستان» یاد می شود، در عُرفی سازی چنين رويکردي نقش برجسته داشته است. وی مي گفت: «پس از افغانستان نوبت فلسطين است!». لیکن گویی هیچگاه قرار نیست نوبت دوم تبدیل به نوبت اوّل شود. «سلفیّه نوین» همیشه جبهه ای را در چنته دارد که برای جهاد در آنجا متمرکز شوند و الویت بعدی شان اسرائیل باشد، یک روز همه جهادی های عالَم را وارد جبهه افغانستان می کنند، یک روز همه را به سوریه می برند و حالا همه وارد عراق شده اند! وجالب اینکه: همیشه جاهایی که برای جهاد انتخاب می شوند مناطقی است که در آنجا منافع محور مقاومت بخصوص ایران حضور دارد.

سلفی ها در عراق پس از اشغال این کشور توسط آمریکا در سال 2003 به جای اینکه سلاح خود را به سمت اشغالگران نشانه بروند ، شیعیان عراق را هدف قرار دادند. آل سعود در عربستان نیز که نفوذ خود را در عراق به شدت از دست داده بود با کمک مالی و نظامی و حمایت سیاسی از سلفیها کوشید از استقرار یک حکومت با ثبات و قدرتمند و نیز همکاری و همزیستی میان گروههای سیاسی و مذهبی مختلف در عراق جلوگیری کند. دولت آمریکا نیز که از دستیابی به اهدافش درعراق پس از اشغال این کشور ناکام شده بود . اقدامات خشونت امیز سلفیها را فرصت مناسبی برای تحت فشار قرار دادن دولت عراق به منظور پذیرش خواسته های کاخ سفید می دانست. هم اکنون نیز سلفیها با وجود خروج نظامیان آمریکایی از عراق ، همچون مهره امریکا در این کشور عمل می کنند.جریان سلفی گری پس از موج بیداری اسلامی به طور آشکارتر با مقامات امریکا همکاری می کند،همان کسانی که سلفیها به ظاهر آنها را کافر و ریختن خونشان را مباح می دانند. سلفیها در پشت پرده با دریافت کمکهای مالی و نظامی ، نقش مزدور را برای دولتهای غربی مدعی دموکراسی خواهی در سوریه ایفا می کنند و درصدد براندازی حکومت سوریه تلاش بسیار کردند.

سلفی گری متعصب ، بویژه فرقه وهابی آن ، زیربنای عقیدتی و فکری مستحکمی ندارد و با جریان بیداری اسلامی و انقلابهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیگانه است .این جریان منحرف،تنها در شرایط بحرانی و با حمایت سیاسی و مالی قدرتهای خارجی قادر به ادامه حیات خونبار خود است .


کد مطلب: 18119

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcjhvev.uqeovzsffu.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir