همه با هم - سیستان ، محکوم به فناء شدن

وبلاگ مرزبان بدون مرز نوشت : از رسانه ها ی خبری ، خبری منتشر شد مبنی بر طوفان در تهران ، رسانه های کشوری به این قضیه خوب پرداختند و مانور زیادی دادند البته ما هم متاثر شدیم چون درد طوفان زدگی و گردو غبار را از زمانی که چشم باز کردیم چشیدیم و به خانواده های داغ دیده هم تسلیت عرض می کنم .
اما آن چیزی که بیشتر برای ما سالهاست گران می آید عدم توجه مسئولان به طوفان های ۱۲۰ روزه سیستان است . طوفان ۱۲۰ روز کجا و طوفان ۱۲۰ کیلومتر کجا ؟طوفان هایی که خسارات بسیاری به جان و مال مردم سیستان زده است و مردم سیستان در کنار درد نداری و فقر و عدم توجه مسئولان دچار مرگ خاموشی شده اند که ناشی از گردو غباری است که همه ساله فضای سیستان را ابری می کند و نفس کشیدن را برای مردم سخت و کشنده و به تدریج جان مردم را می گیرد و مردم در رنج ناشی از این گردو خاک ها سالها به بستر بیماری می روند و در آخر مرگ غریبانه ایی نصیب آنها می شود .
برای ما سخت است که یک هفته نتوانی از منزل خود بیرون بروی و در خانه خود مدفون شده باشی و کسی نباشد که بگوید چه بر سر شما آمده !!!!!!!
برای ما سخت است وقتی خاک و ریگ تا سقف خانه ما بالا آمده و روزنه های ورود هوا را به داخل خانه بسته و نمی توانیم نفس بکشیم ........
برای ما سخت است وقتی که آب را باخاک می خوریم و وقتی غذا را داخل دهن می گذاریم صدای ریگ ها و شن ها را در لابه لای دندانمان حس می کنیم اما مجبوریم بخوریم چون غذای دیگری نداریم ..........
برای ما سخت است وقتی که مادر و پدر خانواده را می بینیم که از غصه فرزندان کوچک خود گوشه ایی از اتاق زانوی غم بغل کرده اند و غصه می خورند که کاری برای فرزند دلبندشان نمی توانند بکنند تا مبادا مرگ سراغ او بیاید از شدت گرد و خاک که در خانه وجود دارد.......
برای ما سخت است وقتی که می خوابیم از شدت گرما شسته عرق شویم و خاک ها با آن مخلوط شود و مانند گِل بر پوستمان بچسبند ..........
برای ما سخت است وقتی صبح از خواب بیدار می شویم بر پتوی ما یک لایه خاک نشسته و تمام دهان و بینی و سر ما پر از خاک شده و برادر و خواهران ما از زیادی گرد و غباری که بر چهرهایشان نشسته ، شناخته نمی شوند ............
برای ما سخت است وقتی که به اسم ما بودجه های کلان استفاده می شود ولی ما چیزی از آن نمی بینیم که صرف عمران شهر و روستای ما شده باشد و برای گروهی دیگر استفاده شده و ای دم از بی توجهی می زنند و می گویند که مسئولین به سیستان بیشتر توجه میکند و تبعیض بین مردم است به راستی کدام تبعیض ، چشمانتان را باز کنید و ببینید .......
سخت است وقتی روستاهای مرزی را می بینی که در تابستان آب برای خوردن به زور برایشان پیدا می شود و نانی خشک هم ندارند که شب را به صبح برسانند ولی باز دم از مشکلات نمی زنند و قناعت میکنند ..........
وقتی گذر انسان به این روستاها می افتد بی اختیار اشک از چشمان انسان سرازیر می شود و به حال خود و مسئولین تاسف می خورد که اینها واقعا کی اند که با این سختی و مشکلات زندگی می کنند و ما در رفا و راحتی ،هنوز دو قورتو نیم ما هم باقیست و شکر گذار خداوند نیستیم .........
به راستی کدام مسئول چنین تجربه ایی را داشته و حاضر است زندگی پر از ناز و نعمت خود را ترک کند و به این وضعیت باشد........

ایام تابستان که می شود همه به فکر سفر به مناطق خوش آب و هوا و سرسبز هستند ولی سیستانیان باید به فکر طوفان و گرد و غبار باشند که کمتر از آن آسیب ببینند .
به راستی تو سیستان محکوم به فناء و نابودی هستی چون در سبقه ی تو خیانت و پشت کردن به ولایت نبوده و نخواهد بود و خنجر از پشت نزدی و مدافع این خاک و سرزمین بوده ایی .......
تو محکوم به صبر و خون دل خوردن و عدم توجه ایی و باید بسوزی و بسازی و دم نزنی .....
اما ای سیستان صبر داشته باش خداوند که شاهد رنج تو است و برای ولایت مداری تو و صبر تو در برابر این همه مشکل پاداشی بس عظیم قرار داده .....
به تحقیق که انَّ اللهَ مع الصابرین است .