شریفِ شعاری!

14 دی 1392 ساعت 11:41


وبلاگ سایت سینما خانگی من نوشت : بازیگران: طناز طباطبایی ـ شهاب حسینی ـ مریلا زارعی و … فیلم نامه: پوران درخشنده ـ میترا بهرامی کارگردان: پوران درخشنده ۱۰۴ دقیقه؛ سال ۱۳۹۱ ستاره ها: ۲/۵ از ۵ خلاصه ی داستان: شیرین در شب ازدواج، مردی را می کُشد و به همین خاطر به زندان می افتد و در نتیجه به اعدام محکوم می شود. جستجو برای یافتنِ علتِ این عملِ او، موجب می شود به گذشته اش برسیم، جایی که اتفاقی تلخ، روی روان و جسم او تأثیر زیادی گذاشته و در عین حال ترس از ریختن آبرو، مانع از در میان گذاشتنِ موضوع با خانواده اش شده …
پوران درخشنده و همکار فیلم نامه نویسش، آدم هایی را وارد داستانشان کرده اند که صرفاً در جهت رساندن پیام فیلم عمل می کنند و به شکل منفرد، شخصیت هایی نیستند که عمق داشته باشند. مثلاً دقت کنید به شخصیت حاج منزلتی که نقشش صرفاً به این محدود شده که به خاطر جایگاهش، اجازه ندهد بقیه بفهمند که چه به سرِ دخترش آمده. خانم درخشنده چنین آدمی را در داستان کاشته تا به پیام اصلی خود، یعنی « سکوت خانواده ها به خاطر ترس از بی آبرویی حتی به قیمت کشتن روان و روح دخترانشان » صحه بگذارد بدون اینکه دقتی در پرداخت دراماتیک این شخصیت و ارتباطش با تار و پود داستانی شده باشد. این شعارگونگی، به قسمت های دیگری از داستان هم سرایت کرده است و اصولاً پرداختن به یک آسیب اجتماعی تا سر حد شعارزدگی یکی از آن مشکلاتی ست که سینمای خانم درخشنده همیشه از آن رنج می برده است. مثالی دیگر: خانم وکیل و نامزد شیرین، برادر مقتول را پیدا کرده اند و در آخرین لحظاتی که شیرین به پای چوبه ی دار می رود، آن ها تلاش می کنند برادر را راضی کنند شهادت بدهد. اما برادر مقتول که معتادی مافنگی است، دست به کارِ تزریق مواد می شود و «از قضا» همان لحظه هم اُوردوز می کند تا لحظات پایانی، بی ارتباط با کلیت فیلم، بی دلیل، هیجان انگیز شود. صحنه ی تزریق مواد مخدر، در میانه ی چنین اثری، آنقدر توی ذوق می زند که حرف من مبنی بر پیشی گرفتنِ پیامِ اجتماعی از ظرافت هنری در سینمای خانم درخشنده را اثبات می کند. یا مثالی دیگر: به یاد صحنه ی سخنرانی خانم وکیل در دادگاه بیفتید که رو به دوربین به شکلی کاملاً مستقیم درباره ی مشکلات زنان دادِ سخن می دهد که گرچه شاید در وهله ی اول به این توجیه که رو به دادگاه و جهت دفاع از موکلش این حرف ها را می زند، باورپذیر جلوه کند اما در کلیت فیلم، این سخنرانی همچنان شعاری به نظر می رسد. حتی می توان به نقش بازپرس ( شهاب حسینی ) اشاره کرد که معلوم نیست دقیقاً در داستان چه می کند. نویسندگان خواسته اند با صحبت های محبت آمیزِ تلفنیِ او با دخترش در میانه ی رسیدگی به پرونده ی شیرین و همچنین جلوتر، با ورودی کوتاه به خانه اش و یا در انتها با شنیدن درددلش با مأمور اجرای حکم درباره ی خستگی از کار و ابراز دلزدگی، با این جزئیات نه چندان عمیق، برایش شخصیت بسازند. بهرحال از آنجایی که بازیگر مهمی نقش این بازپرس را بازی کرده، بیننده انتظار دارد، چیز بیشتری از او ببیند و وقتی نمی بیند و در حد یک تیپ بی کارکرد باقی می ماند، به طور طبیعی اذیت می شود. اما مشکل بزرگ دیگرِ فیلم طی نشدن یک روند منطقی و قابل باور در مواجه با مشکل روانی شیرین است؛ او که در بچگی مورد تعرض قرار گرفته و آثار روحی و روانی این ماجرا، در دوران بزرگسالی هم رهایش نمی کند، در فلش بک هایی که می بینیم، رفتار چندان موجهی از او سر نمی زند: چرا او دقیقاً فقط در لحظات خواستگاری دچار چنین توهماتی می شود؟ اصلاً او که از مردان تنفر پیدا کرده تا حدی که خواستگار دومش را همدستِ مرد متجاوز تصور می کند، چرا هر بار تصمیم می گیرد با کسی ازدواج کند؟ می خواهم بگویم فیلم نامه نویسان در نشان دادن مشکلات روحی روانی شیرین چندان موفق عمل نکرده اند و ماجرا همچنان رنگ و بویی غلوشده به خود گرفته است. متآسفانه این غلوشدگی حتی در خیلی از لحظات دیگر هم که کمتر به داستان اصلی مرتبط است، ورود کرده. نگاه کنید به صحنه های اول و جایی که نامزد شیرین بعد از پی بردن به واقعیت زندگیِ او، طی صحنه هایی که به سریال های نازل تلویزیونی پهلو می زند، در حال قدم زدن در خیابان می بینیمش که قرار است مثلاً نشان از آشفتگی اش باشد یا در اتاقش، عکس بزرگ شیرین را پاره می کند و با او حرف می زند!
اما با تمام این اوصاف، فکر می کنم این فیلم یکی از بهترین و کاملترین فیلم های خانم درخشنده است. فیلمی تلخ و تأثیرگذار که با بازی بی نظیر طناز طباطبائی، حسابی مخاطب را رنج خواهد داد. داستانِ بسیار حساس فیلم جذابیت لازم را برای کشاندن مخاطب دارد هر چند که در انتها و صحنه های دادگاه، کمی از قدرت ابتدایی اثر کم می شود. سکانس هایی که مرد متجاوز کم کم خودش را به دختر نزدیک می کند تا در نهایت عمل شنیعش را انجام دهد، بسیار خفقان آور ساخته شده اند و حسابی یقه ی مخاطب را می چسبند. اینکه خانم درخشنده خودشان را مقید می دانند تا چنین حرف های لازمی را بزنند که آگاهی مخاطب را نسبت به برخی مسائل حساس در جامعه بالا ببرند، بهرحال عمل شریفی ست که جای احترام دارد.


کد مطلب: 10315

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcjitev.uqeyvzsffu.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir