همه با هم - نامه یک جوان منحرف حامی مشایی به دکتر روحانی!

نامه یک جوان منحرف حامی مشایی به دکتر روحانی!

وبلاگ “بهار نزدیـک است” نوشت : جـناب آقـای دکـتر روحــانی سلام این مطلب رو فقــط از روی دلسوزی نوشتــم و بس. دلسوزی برای شما .شمایی که یک بار توسط مشاوران نام آشنای خود به تله افتادید. منظورم گزارش عملکرد صد روزه ی دولت تدبیر و امید و انتقادات که چه عرض کنم سیاه نمایی هایی که نسبت به دولت های نهم و بالاخص دهم داشتید,است. با خودم گفتم در این زمان اندک که به پایان صد روز سوم دولت راستگویان باقی است از روی دلسوزی نکاتی را یاد اور شوم. شاید مفید فایده واقع شود!!! بعد از گزارشی که شما به عنوان رئیس جمهور با سواد کشور اعلام داشتید و در آن به طور کامل عملکرد رئیس جمهور بی سواد سابق را زیر سوال بردید ,همان رئیس جمهور بی سواد و عمی سابق از شما درخواست مناظره ای عادلانه (البته در جایی که اعتدال حکمفرما باشد دم زدن از عدالت بیهوده است) را داشت.که شما پس از گذشت نزدیک به صد روز هم چنان آن را بی پاسخ گذاشته اید.شاید هم پاسخ شما از چنان سطح علمی بالایی بر خوردار بوده که ما بی سواد ها از درک آن عاجزیم. البته سطح علمی و تدبر دولت با تدبیر شما در طرح توزیع سبد کالایی به خوبی نمایان شد. ـ ـ رییس جمهور بی تدبیر و بی سواد قبلی ,نزدیک به سال نو و با بالا رفتن قیمت برخی کالا ها , مبلغی را به عنوان عیدی در نظر گرفت . البته در آن تقریبا همه ی مردم مشمول گرفتن آن عیدی بودند. در طرح رییس جمهور دروغ گوی سابق ,نه کالایی مثل مرغ و برنج وارد کشور می شد و نه آن چیزی که به مردم می دادند ته انبار ها می ماند. همه و همه بین مردم توزیع شد. کمی که دقت کردم متوجه عمق کم سوادی که نه بی سوادی رییس جمهور لبو فروشان شدم. آخر این چه طرحی است که رییس دولت دهم اجرا کرد. مگر باید بودجه ی کشور به یک مشت لبو فروش و راننده تاکسی و کارگر برسد. آخر لبو فروش از مسائل حساس و استراتژیک کشور چه می فهمد؟ اصلا به دولت چه ربطی دارد که مردم گرسنه اند. تدبیر دولت شما بسیار زیبا بود.در واقع شما با یک تیر دو نشان زدید. شما با اجرای طرح توزیع سبد کالا ,حماسه ی سیاسی و اقتصادی را یک جا برای کشور به ارمغان آوردید. آن جایی که رسانه های مختلف دنیا تجمع مردم و صف های طویلی که در مقابل فروشگاه های عرضه ی سبد کالا شکل می گرفت را به عنوان اوج قدرت و پشتوانه ی اجتماعی دولت نشان میدادند, حماسه ای سیاسی رقم خورد و از طرفی این سبد کالایی ,تقریبا تمام مشکلات اقتصادی مردم را بر طرف ساخت که این جا هم حماسه ی اقتصادی به وقوع پیوست. البته ما منتظریم که این حماسه ها در مرحله ی دوم طرح سبد کالا با قدرت بیشتری بر دهان یاوه گویان داخلی و خارجی بکوبد. از این طرح مدبرانه که بگذریم می رسیم به پرونده ی هسته ای و مذاکرات ژنو. اصلا به دولت چه ربطی دارد که دنبال منافع ملی باشد. همگان می دانند که تا وقتی پرونده ی هسته ای در اختیار رییس جمهور ترسوی سابق بود ,قطع نامه ها کاغذ پاره ای بیش نبود. آخر این چه دولتی است که این همه زحمت قدرت های به ظاهر بزرگ غرب و شرق و شورای امنیت سازمان ملل را این قدر راحت به کاغذ پاره تبدیل میکند. یکی نیست به او(رییس جمهور سابق) بگوید که غربی ها چه رنج های دورانی برای تصویب هر یک قطعنامه علیه ایران برده اند. چرا زحمات آنان را به هدر میدهی.تو دشمن بشریت(امپریالیست داخلی و خارجی) هستی. وقتی اوج سطح علمیت خواندن تصمیم کبری و حسنک کجایی باشد , دیگر تو را چه به پرونده ی هسته ای.آخه تو از سانتریفیوژ چه میدانی؟ حالا مگه چی شده ,این چند ده هزار سانتریفیوژ را تعطیل کن. مگه برای راه اندازی آن ها چند نفر شهید شده اند؟ چیزی که تو این کشور زیاده جوان های مستعد و جان بر کف.هر وقت غربی ها زیر حرفشان زدند , چند شهید دیگر می دهیم و دوباره میشویم ایران هسته ای. برو مانند حقوقدانان با شخصیت , دور یک میز ,یه شام کاری بخور , وقتی حسابی سیر شدی برای اینکه مذاکراتتان یک نتیجه ای هم داشته باشد بروید یک توافقنامه (تعهد نامه ی یک طرفه) امضا کنید.تازه در این بین یه زنگی هم به کدخدا بزن و چند دقیقه ای (با ترجمش) با هم گپ بزنید. البته سطح سواد رییس جمهور سابق پایین تر از این حرف ها بود که بتواند با کدخدا صحبت کند. اصلا او را به ده راه نمیدادند که او بخواهد سراغ کدخدا را بگیرد. نکته ی بعدی مسکن مهر بود که شما به آن اشاره داشتید. رییس دولت لبو فروشان طرحی را در حد همان لبو فروشی آورد و اجرا کرد .نتیجه اش چه بود ؟ هیچ. فقط میلیون ها نفر که آرزو داشتند فقط یک سال از شر اسباب کشی راحت باشند, صاحب خانه شدند. با سواد ها سریعا با یک دو دو تا چهارتا متوجه می شوند که مگر مسکن مردم هم به دولت مربوط می شود؟ نکته ی دیگر هدف مندی یارانه ها بود. در شرایطی که طبق گمانه زنی های برخی , دولت قبلی می خواست قیمت حامل های انرژی را در اجرای فاز دوم هدفمندی بالا ببرد و همه جا دم از بنزین دو هزار تومانی و تورم می زدند ,الان ستاد سوخت تحت نظر شما خیلی راحت از بنزین ۱۸۰۰ تومانی صحبت میکند و هیچ صدایی نیز بلند نمیشود. تازه , دولت بسیار بی سواد قبلی می خواست ۲۵۰ هزار تومان هم به هر ایرانی بدهد. این یکی رو دیگه نمیتونم تحمل کنم. آخه مردم چه می فهمند که با پول چه کنند. ولش کن بابا . باید همین ۴۵ هزار تومان رو هم از دهک های ثروتمند ( که البته شناساییشان بسیار سخت است ) بگیریم. توزیع ثروت ملی به دولت مربوط میشه؟ (در این جا یک سوال برای من به وجود آمد که چه اموری به دولت مربوط میشود؟) ـ ـ من واقعا تعجب می کنم که شما با این همه مدرک و سند مستدل بر بی سوادی و بی تدبیری دولت قبل ,چرا حاضر به مناظره با بزرگ بی سواد کوچک نشدید. البته پرونده ی بی سوادی دولت سابق خیلی بلند تر از این ها است ( مثل اصلاحاتی که می خواست در نظام بانکی, نظام مالیاتی,نظام گمرکی, و خیلی عرصه های دیگر انجام دهد به برکت با سواد های آن زمان موفق به اجرای کامل آن ها نشد) اما با همین چند نکته نیز افکار عمومی کالا شما را برنده ی مناظره می دانستند. و آن رییس جمهور بی تدبیر بی سواد داس به دست برای همیشه از اذهان عمومی ایران و بلکه جهان پاک میشد. در پایان هم به عنوان یک بی سواد ( که فقط تا درس “آن مرد با داس !!! ببخشید با کلید آمد خوانده ام) یاد اور میشوم در تبیین عملکرد ۱۰۰ روزه ی سوم دولتتان , نه به زبان حقوقدانان و با سواد ها و نه به زبان اقلیت ۳هزار نفری به اصطلاح کار آفرین کشور که به زبان ما بی سوادها و اکثریت ۷۵ میلیونی کشور سخن بگویید تا بلکه اسیر مناظره با آن بی تدبیر بی سواد جنگ طلب قانون شکن افراطی نشوید.