نظام سياسي شيعه
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۹
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ تنگه احد نوشت:

در اين مقاله بر مروري گذرا بر اصول نظام سياسي شيعه و تقكرات پيرامون پرداخته و در بحث ولايت و غيبت در آينده بيشتر پرداخته مي شود .

مقدمه

نظام سياسي شيعه برگرفته از قرآن ، سنت ، احاديث و روايات است . كه از اشكال حكومتي آن مي توان به حكومت حضرت علي (ع) وپيامبر ودر امتداد آن به انقلاب اسلامي اشاره كرد . نظام سياسي شيعه در طول تاريخ همواره دچار مسائل گوناگوني شده يك بار دچار غصب شده وعده اي قدزت طلب به زور حكومت را تصاحب كردن ، بارديگر آن قدر فشار وظلم جامعه را فرگرفته كه اين قضيه مسكوت مانده .در اين مقاله نگاهي نظري به شيعه ، اصول نظام سياسي وپايه هاي ارزشي آن خواهيم داشت.

 تقريبا تمام نظريه هاي در مورد نظام سياسي شيعه از حكومت پيامبر(ص) و حضرت علي (ع) آغاز شد  آن جايي كه علي از جانب پرودگار به عنوان امام جامعه اسلامي انتخاب شد اما عده اي از نا اهلان  قدرت طلب حكومت را به بهانه ي جواني او به چپاول بردند بعدها نيز امام حسن(ع) و امام حسين (ع)تلاش كردند تا حكومت را از دست مدعيان ناحق بگيرند اما نشد سايرائمه نيز در اين راه تلاشهايي نمودند اما ظلم وجور آن فدر زياد بود كه نتوانستند حكومت را به مسير اصلي بر گردانند اما سوال اين است مگر در اسلام معيار حكومت كردن وحاكم چيست بر چه اساسي شخص مي تواند بر جامعه حكومت كند اين سواليست كه بايد در پاسخ به آن به سراغ پايه ها واصول نظام سياسي شيعه رفت.

منابع اصول نظام سياسي تشيع

1- قرآن 2- سنت رسول الله و ائمه اطهار 3- عقل 4- اجماع

اصول نظام سياسي شيعه

1- امامت

شیعیان بر خلاف اهل سنّت، به مسئله امامت چونان رکن اساسی دین و جزئی از اصول مذهب می نگرند. به اعتقاد شیعه، امامت منصبی الهی است که خداوند با توجه به علم خود درباره شرایط و نیازهای بندگان و همانند پیامبر تعیین می کند و ضمن آنکه پیامبر را موظّف به راهنمایی امّت به سوی امام نموده، مردمان را نیز مکلّف به پیروی از او می کند.(1) شيعه امامت را تنهادر رهبري جامعه نمي داند و آن را تنها يكي از شئون امامت مي داند  شهيد مطهري در اين باره مي گويد : « اگر مسئله امامت در همين حد بود يعني سخن فقط در رهبر سياسي مسلمين بعد از پيغمبر بود، انصافا ما هم که شيعه هستيم امامت را جزء فروع دين قرار مي داديم نه اصول دين، مي گفتيم اين يک مسئله فرعي است مثل نماز، اما شيعه که قائل به امامت است تنها به اين حد اکتفا نمي کند (2)

امام رضا(ع)در كلامي جامع امامت را اين گونه توصيف نموده است: « امامت خلافت وجانشيني خدا بر روي زمين كار پيامبر را در غياب انجام دادن است و امام زمام دار دين است ونظام بخش مسلمين و اوست كه دنياي مردم را آباد وبه مومنين عزت مي بخشد . امام بنيان اساسي دين است وشاخصه ها وثمرات دين به وسيله امام ظاهر مي شود. امام آگاه به سياست وشايسته زمام داري است. او واجب الاطاعه وبه پا دارنده امر خدا ودل سوز بندگان اوست.(3)

ادله امامت شيعه

الف- آيات قرآن

1- آيه ولايت

اِنّما ولیُّکُم اللّه و رسولهُ و الّذینَ آمنوا الّذینَ یُقیمونَ الصّلوةَ و یُؤتونَ الزّکوةَ و هُم راکعونَ (4)

(همانا ولیّ شما خدا و رسول او و کسانی هستند که در رکوع نماز، زکات و صدقه می دهند.)

بر طبق نظر بسياري ازمفسرین و صاحبنظران شیعی و اهل سنت شان نزول آيه در مورد اين موضوع است:

فقیری به مسجدالنبی آمد و از مسلمانان طلب کمک کرد و هیچ کس به فقیر کمک نکرد مگر حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) که در حال رکوع نماز، انگشتری خود را به فقیر بخشید و این آیه (آیه 55 سوره مائده) بر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشت.(5)

2- آيه تطهير

اِنّما یُریدُاللّهُ لِیُذهبَ عنکمُ الرجسَ اَهلَ البیتِ و یُطِّهِرَکُم تطهیرا (6)

(خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد)

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرموده این آیه در مورد رسول خدا و علی بن ابیطالب و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است و شأن نزول آن این است که رسول خدا در خانه ام سلمه بر سر آنها عبایی انداخت و عرض کرد:« خدایا اینها اهل بیت من‌اند. خدایا رجس و پلیدی را از آنها برطرف کن.»

سپس این آیه نازل شد.

ام سلمه عرض کرد:« آیا من هم با آنها هستم؟»

پیامبر فرمود:« تو زن خوبی هستی، و از زنان صالح من. ولی از اهل بیت نیستی.»(7)

3- آيه موت ذي القربي

قُل لا اَسئلکُم علیه اَجرا اِلاّالمودَّةَ فِی القُربی (8)

 (ای پیامبر، به مؤمنان بگو: در قبال رسالت خود، اجر و پاداشی جز مودّت خویشاوندان نمی خواهم.)

4- آيه اطاعت

یا اَیُّهاالّذین آمنوا اَطیعوااللّهَ و اطیعوُا الرَّسولَ و اولیِ الامرِ مِنکم فَاِن تَنازعتُم فی شی ءٍ فرُدُّوه اِلیَ اللّهِ و الرَّسولِ اِن کُنتم تُؤمنونَ بِاللّهِ والیومِ الآخِرِ ذلکَ خیرٌ و اَحسنُ تأویلاً. (9)

(ای اهل ایمان، از خدا و رسول او و اولی الامر از خودتان اطاعت کنید و هرگاه در امری منازعه کردید، به خدا و رسول او ارجاع دهید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار بهترین و زیباترین تأویل است.)

همه مفسران شیعه اتفاق نظر دارند که منظور از اولی الامر امامان معصوم هستند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی را در تمام شئون زندگی از طرف خدا و پیامبر به آنها سپرده شده است، و غیر آنها را شامل نمی گردد مگر کسی که از طرف آنها منصوب شده باشد که در اینصورت بخاطر آنکه نماینده اولی الامر است اطاعتشان واجب است(10)

ب-احاديث و روايات

1- حديث يوم الانذار

پس هر کس مرا اجابت کند در این کار و معاونت نماید مرا، او برادر و وزیر و وارث و خلیفه من خواهد بود بعد از من.

و این جمله اخر را سه مرتبه تکرار نمود و در هر سه مرتبه کسی جواب نداد جز حضرت علي(ع) حضرت علی (ع) جواب داد : انا انصرک و وزیرک یا نبی الله: من شما را کمک و یاری می نمایم ای پیامبر خدا... سپس حضرت او را نوید خلافت داد و فرمود: ان هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم: این علی برادر و وصی و خلیفه من است در میان شما. و در بعضی دیگر از کتاب ها خطاب به خود علی (ع) نموده و فرمود: انت وصیی و خلیفتی من بعدی: تو ای علی وصی و خلیفه ی منی بعد از من.(11)

2- حديث ثقلين

«انّی تارکٌ فیکم الثِّقلَین کتاب اللهِ و عترتی ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابداً لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض»

این دو همیشه با هم هستند تا در كنار حوض كوثر نزد من آیند، این به خوبی نشان می‎دهدكه در تمام طول تاریخ اسلام فردی از اهل بیت ـ علیه السّلام ـ به عنوان پیشوای معصوم وجود دارد و همان گونه كه قرآن همیشه چراغ هدایت است، آن‎ها نیز همیشه چراغ هدایت‎اند، پس باید كاوش كنیم و در هر عصر و زمان آن‎ها را بیابیم؛ این مطلبی است كه برخی از دانشمندانی اهل سنّت مانند «سمهودی»، بدان تصریح كرده است.(12)

3- حديث غدير

«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَاحِبَّ مَنْ أحِبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيثُ دارَ(13)

(هر كس من سرپرست و مولاى او هستم على مولاى او است. خداوندا! كسانى كه على را دوست دارند، دوست بدار; و كسانى كه او را دشمن بدارند دشمن دار. خدايا! آنها كه على را يارى كنند يارى كن، و آنها كه دست از يارى او بردارند آنها را از يارى خود محروم ساز، و حق را بر محور وجود او بگردان!)

حديث غدير از بزرگترين منابع نظام سياسي شيعه است در اين ماجرا پيامبر (ص) حضرت علي (ع) را به عنوان جانشين وسرپرست مومنان بعد از خود اعلام مي داردو . آيه زير نيزدر تبين حديث غدير مهم بوده . شيعيان معتقدند كه اين آيه ارتباط مستقيم با واقعه غدير دارد.

«يَا أيُّها الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ(14)

( اى رسول! آنچه كه از سوى خدا به تو فرستاده شده، به مردم ابلاغ كن. و اگر ابلاغ نكنى رسالت خدا را تكميل نكرده اى، خداوند تو را از آسيب مردم حفظ مى كند)

4- حديث منزلت

أنتَ مِنّى بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسى، اِلّاأنـّه لانَبىَّ بَعدى»(15) جايگاه هارون (ع) جانشيني وزعامت مسئوليت موسي (ع) بود جايگايه كه خداوند به درخواست حضرت موسي به هارون واگذار كرد پس جايگاه هارون  جايگاه جانشيني در رهبري جامعه ديني  است پس جايگاه حضرت علي (ع) نيز جايگاه جانشيني رهبري در جامعه ديني است

ج- عقل

لزوم وجود امام بعد از ختم نوبت ار لازمه هاي انكار ناپذيراست دوجود يك معصوم در جامعه يك شرط اساسي ولازم است امت دنباله روي مقام نبوت است دلايل عقلي بسياري براي اثبات امامت وجود دارد اما اكثر دلايل حول محور قاعده لطف جمع مي شوند . واژه لطف در لغت در معانی مهربانی و اكرام،‌قرب و نزدیكی، كوچكی و ریزی، خفا و پنهانی، نرمی و آشكاری به كار رفته است، و در علم تجوید تلطف به معنی اِماله است(16) قاعده لطف دلالت بر عدل الهي دارد تنيجه اي كه از قاعده لطف استخراج مي شود كه«لطف بر خداوند واجب است تا بواسطه آن غرض از آفرینش انسان برآورده گردد(17)  پس بر طبق اين قاعده خداوند عادل لطف خود بر اي سعادت بشر دريغ نورزيده وسيله اي براي تربيت انسان ها ورساندن پيغامش به مردم  قرار داده كه آن پيامبران پس به سبب ختم نبوت بر خداوند لارم است جانشيناني براي تربيت وتكامل انسان ورجوع به آنان قرار دهد كه آن امامان هستند.

پايه هاي نظريه امامت شيعه

1- عصمت

اصولا امامت جامعه بايد بردست كسي باشد از هرگونه گناه منزه باشد فردي كه عاري از هرگونه خدا نه فقط در اجراي حكومت بلكه در قضاوت و ابلاغ پيام ديني اگر اينگونه نباشد مردم در فهم مسائل ديني مرجع قابل اعتمادي ندارند ودين خدا منحرف مي شود.پس در اين صورت امام بايد معصوم باشد يعني بايد فردي الگو باشد تا مردم احكام ورفتار ديني خود را با وي تطبيق دهند. فردي كه مردم قابليت اعتماد واطاعت از او را داشته باشند. براي دلايل عصمت شيعه دلايل وسيعي وجود دارد:

دلايل قرآني عصمت :

 1-آيه تطهير

2-‌ايه امامت

وَإِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمینَ(18)

3- آيه اطاعت(اولي الامر)

روايات

1- حديث ثقلين

2- حديث سفينه

«مثل اهل بیتى مثل سفینة نوح»(19)

دلايل عقلي

1- نياز به مرجع بي خطا براي عدم انحراف از دين

2- نياز به پيشوايي بي خطا براي اطاعت مردم

3-نياز به هادي بي خطا براي هدايت مردم

2-ولايت

از دیدگاه شیعه، شرایط امامت داشتن عصمت و علم و منصوص بودن (نصب خاص توسط پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام پیشین) است. بدین لحاظ، «ولایت» از لوازم تفکیک ناپذیر اعتقاد بر عصمت و علم غیب در امام است. (20)راغب اصفهانی در مفردات ولايت را اين گنه معني كرده است «قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است به نحوی که فاصله ای در کار نباشد؛یعنی اگر دو چیز آن چنان به هم متّصل باشند که هیچ چیز دیگر در میان آنها نباشد،مادّه ی (ولی) استعمال می شود»(21) از معاني متعدد واژه ولايت مي توان به امارت،نصرت،مودت،سلطنت‌،ياوري، صاحب اختيار مي دهد اما بيشترين استعمال آن در مورد سرپرستي و اداره كردن است.

به طور كلي ولايت به دوشكل است

1- ولايت تكويني‌: كه عموام به معني قدرت دخل واداره تكوين موجودات زنده  گفته مي شود كه مخصوص خداوند است

2- ولايت تشريعي: به معني حق قانون گذاري است كه اين ولايت نيز مخصوص خداوند است. رسول خدا داراي ولايت از جانب خدا بود و ولايت ائمه نيز در طول ولايت رسول الله وائمه است.

3- ولايت تصرف: حق تصرف در آفرينش وزمين كه مخصوص خداوند است.

اقسام ولايت

1- ولايت قيوميت2- ولايت مهجور3- ولايت پدر بر فرزندان 5- توليت 6- ولايت سياسي 7- قضاوت 8- ولايت بر امور حسبه 9- وصايت 10 ولايت بر كودكان سر راهي 11-حضانت 12-قصاص 13-ولايت بر فرايض و دفن ميت

ولايت و سرپستي جامعه از شئون پامبر اكرم (ص)بود كه بعداز ايشان بر عهده امام است بنابر اعتقاد شيعه ولايت يكي از شئون امامت است و  امام كسي است كه هم زعامت ديني و هم زعامت و رهبري اجتماعي را به عهده دارد و داراي ولايت تكويني نيز هست.(22)

مذهب شیعه دوازده امامی جریان نبوّت و همچنین امامت امام معصوم علیه السلام را دارای نصاب معیّنی می داند که نه افزایش آن ممکن است و نه کاهش آن مقدور. سلسله انبیا به نصاب نهایی خود رسیده و با انتصاب پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله از طرف خداوند محال است کسی به مقام نبوّت راه یابد؛ چه اینکه سلسله امامان معصوم به نصاب نهایی خود رسیده؛ با انتصاب حضرت بقیة اللّه(عج) محال است احدی به مقام والای امامت معصوم راه یابد و چون امام معصوم غايب است (23)(شان ولايت مردم  در نظام سياسي شيعه پس از غيبت مورد بحث است.

3- غيبت

غیبت از ارکان اندیشه سیاسی شیعه است. به عقیده شیعه دوازده امامی، امامان گذشته وظایف خود را در صیانت شریعت و ولایت مؤمنان به انجام رسانده و از دنیا رحلت کرده اند، و امام مهدی(عج) آخرین معصوم است که امامت و هدایت مردم را در زمانه ما به عهده دارد و به اراده خداوند، از انتظار مردم غایب است. او سرانجام، روزی ظهور می کند و با تأسیس دولت آرمانی اسلام، عدل و قسط را در زمین می گستراند. (24)

دوران غيبت به دو دوره تقسيم مي شود دوره اول غيبت صغري و دوره ارتباط مردم با نائبان خاص امام زمان (عج) بود كه هيچ يك فرصت بحث پيرامون حكومت وارتباط با ان نيافتند و دوره غيبت كبري كه عده اي حتي ان را به دوره مرجعيت  نيز نامند. كه اكثر نقسيم بندي هايشيعه از اين دوره شكل مي گيرد.

عدل

عدل نه تنها به عنوان اصول مذهب اماميه به حساب مي ايد يكي از شروط اساسي امامت و رهبري جامعه است حضرت علي (ع) اولين لازمه حكومت اسلامي را عدالت برشمرده و در راه تحقق آن قدم برداشت وجامعه بدون عدل را اسلامي ندانسته است. اميرالمومنين عدالت اجتماعي را از مهمترين مسئله در حكومت دانسته  علماي شيعه زيادي هم چون ملا نراقی در معراج السعادة ، عدالت حاکم را اشرف و افضل انواع سیاست دانسته و معتقد است هر عدالتی نسبت به عدالت حاکم است و اگر عدالت سلطان نباشد، احدی از اجرای عدالت ممکن نخواهدبود.(25)  هدف انبیا و امامان معصوم از ایجاد حكومت اسلامی برقراری حق و عدالت در جامعه بوده است. زیرا بسط و گسترش آرمان‌ها و اصول معنوی و دینی در جهان میسر نمی شود. مهم ترین پشتوانه های حکومت در اندیشه سیاسی شیعه امامیه، عادل بودن حاکم و رعایت مشخصه های عدالت در مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... در تمام سطوح جامعه است.

3- اجراي حاكميت الهي

اصل توحيد يكي از اصول مهم انديشه سياسي اسلام است . بر طبق نظريه شيعه حكومتي مورد قبول است كه مقابل  حاكميت الهي واخرج از حكومت خداوند نباشد . حاكم  كل جهان خداست امام نيز به عنوان حاكم اسلامي از جانب خداوند نصب شده است . حكومتي غير از آن باطل است .

نظام سياسي شيعه پيش از غيبت

1- حكومت پيامبر(ص)

2- حكومت حضرت علي (ع)

 

تقسيم بندي زماني نظريه نظام سياسي شيعه در عصر غيبت

1- دوران تقيه

2- دوران صفويه

3- دوران قاجاريه

4- دوران پهلوي

5- بعد از انقلاب اسلامي

نظريه هاي نظام سياسي شيعه

1-  نظام سلطنتي( سلطان عادل)

2- نظام سياسي مشروطه

3- نظام سياسي مبتي بر ولايت فقيه

انتهای پیام/
کد مطلب: 2539