فصل هامین در جنوب بلوچستان
اجتماع نوشت
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۸
Share/Save/Bookmark
 
فصل هامین در جنوب بلوچستان
وبلاگ جوانان صدیق زهی نوشت : ورزش بادهای گرم وسوزان (لوار)گرچه امدن فصل تابستان را همراه دارد اما وزش این بادها گرم موسمی بدون دلیل نیست گرمی هوا و لوارهای موسمی با خود امدن هامین را به ارمغان دارند .

هامین؟ هامین کلمه ای است در زبان بلوچی که به فصل برداشت خرما گفته می شود. هامین فصلی است که کشاورزان نخلدار پس از یک سال کار و تلاش و آبیاری و نگهداری از درخت خرما که در زبان بلوچی “مچ“ نامیده می شود نتیجه شیرین همت و تلاش مضاعف خود را به گرمی احساس می کنندو همچنین آغاز فصل تابستان نیز اطلاق می شود فصلی که خرماهای متنوع و رنگارنگ درنوع و قسم های مختلف یافت می شود وتا حدود چهارماه ادامه دارد

زمان آغاز فصل هامین با توجه به شرایط منطقه ای و میزان وزش بادها متفاوت است به طوری که در مناطق گرمتر میزبانان اولیه و مناطق سردسیر تر دیرتر به پیشواز هامین می روند.

هامین با خرماهایی همچون شکری، کدومی،سبزو،نگدینی، آبوو... شروع و با خرماهایی همچون هلیله، حساب و... خاتمه می یابد. خرمای مضافتی نیز تقریبا در میانه هامین قرار دارد و برداشت آن بیشترین زمان هامین را به خود اختصاص داده است.

از دیرباز این فصل نقش بسزایی را در اقتصاد و معیشت مردم این خطه ایفا نموده است چرا که در بلوچستان بیشتر زمین های کشاورزی زیر کشت نخل بوده اند و دیگر اینکه دوز نداری و محرومیت در این منطقه فوق العاده زیاد بوده و نشستن دور چنین خوان گسترده ای به مدت 4 ماه و نیز ذخیره نمودن خرما برای مصرف ادامه سال میتوانسته تامین کننده آرامش خاطر پدران و مادران و راحتی فرزندانشان باشد.

امروزه نیز هامین همان بزرگی و بحشندگی را دارد، اما آنچه پیران از زمان خویش با آن همه شور و حال میگویند گویی چیزی دیگر است و حکایت از روزهایی شیرین دارد که غم و اندوه نداری را به شادی و بی نیازی مبدل مینموده است.

گرچه روال و سنتهای که در گذشته در فصل هامین انجام میگرفت امروزه از بین رفته ،اما در گذشته ازبامدادو پس از اندکی از طلوع خورشید، مردم هر طبقه و هر خانواده با ظرف و سپت خود به سوی نخل ها رهسپار میشده اند. به دنبال بالا رفتن کشاورز بر روی نخل و به رقص در آمدن نخل، آزاورها به دور نخل حلقه زده تا در اثر تکانیدن خوشه درخت و افتادن دانه های خرما بر روی زمین آنها را در سبد و ظرف های خود بگذارند.

همانطور که در سطور بالا گفته شد، عده ای از مردم خرمای مورد نیاز خود را از جمع آوری خرمای اطراف نخل بدست می آوردند، عده ای هم از طریق بافتن سبد و طناب مورد نیاز صاحب زمین و کشاورز خرمای خود را تامین میکردند. عده ای دیگر از مردم از طریق داد و ستد و معاوضه کالا به کالا(غالبا گندم به خرما) صاحب خرما میشده اند. عده ای هم سهم خدا شامل حالشان میشده است و از این طریق از سفره هامین بهره میبرده اند. به هر حال آنچه هامین را برای مردم پر ارزش کرده و باعث شده که هر ساله مردم در انتظار فرا رسیدن هامین بمانند،

صاحبان نخل ها نیزباید آمادگی و زمینه هامین را با ،گش کردن ،مچ بند و مچ روپ مهیا کنند هرگاه کشاورز یکی از موارد را رعایت نکند بدون شک با خرماهای نا مرغوب در فصل هامین روبه رو خواهد شد

خرماها هرکدام با توجه به رنگ و طعم آن به اصطلاحات مختلفی نام برده می شوند:

- مچ(مک): در زبان بلوچی به درخت نخل مچ(مک) میگویند.

- پَپُک: به خرمای سبز رنگ پیش از تغییر رنگ به سرخ یا زرد پَپُک میگویند.

-کُنک(کلونٹ): به خرمایی که رنگ آن از سبز، به زرد یا قرمز تغییر کند کُنک میگویند.

-دریپّانچ(دروپانچ): به خرمایی که نیمی یا بخشی از آن رسیده باشد دریپانچ گویند.

-ناه: به خرمای کاملا رسیده، ناه میگویند.

هریرات :به اتمام فصل هامین هیرات می گویند

سعدی بلوچستان، مولوی عبدالله روانید در شعر زیبای مکران، نیم نگاهی به هامین نیز داشته اند که بیشتر آن را خوانده و یا شنیده ایم. در اینجا نگاهی هم به مثل و بتل های مردم بلوچ میاندازیم و به اهمیتش در میان ضرب المثل های مردم بلوچ خواهیم انداخت.

قسمتی از شعر مکران مولانا عبدالله روانبد پیشنی در مورد هامین

“شعر بلوچی” “ترجمه فارسی”

هوش چِنَنت کِرءُ گوَران اطراف نخلستان خوشه های خرما را می چینند

کَندَ نت گون ذالان اندران ومی برند داخل منزل و می خورند و خوشحال و خندان با زنان

مَچ گون گرَکءُ کو کران درخت خرما با شاخ و برگ و ساقه ها یش

درِیپانچ ءُ نرمین سیمران و خرما های نرم و رسیده و نارس

هامین گون پلین پتران هامین همچون سفره و قالی رنگارنگی است

انسان ءُ مرغ ءُ رستران که انسانها و مرغها و حیوانات در این فصل

کاینتءُ نندَنت شهرگوَران اطراف نخلستان می ایند وبهره می برند

لنجین شگز گون د نگران خرمن خرما که با شاخ و برگ های خشک شده خرما حصار شده

سند گواپ گون جاکءُ جلران در فصلی که سبد های حصیری یعنی سند ها را

گپ انت گهین خوش محضران در مجلس بزرگان و دسته جمعی می بافند

وش مهلبین دیوان بران و همه مشغول صحبت و دیوان داری هستند

دیوان کتگ آزاوران همه مجلس کرده اند

گون پاتءُکپاتءُ کمبران با سبد های کوچک ئ بزرگ خرما

شعر کامل استاد حاج خدا رحم شکل زهی در مورد هامین و فصل خرما

“شعر بلوچی” ” ترجمه فارسی”

ازخالق ءگنجین درا ازخزانه درگاه الهی

هامین گوپلین پترّا هامین با سفره رنگین

گون رنگ په رنگین سربرا با انواع خرماها

چومه لقائین دلبرا چون دلبر مهوشی

اتکگ په دابئ امبرا امسال به جلوه گری امده اس

————————–***—————————–

هامین په مراد ومولمئ هامین فصل ارزوهاست

پرخیروگنجین موسمئ فصل پرخیروبرکتی است

دل وشیّا مرمردمئ از دل خوشی هر کسی

آزات بیت از هرغمئ از هرغمی ازاد میشود

————————–***—————————–

مان برز و نقشین گواتگرا دربالاخانه نگارین وزیباآرام میگیرد

وهدی که مچ ایوار بیت فصل لقاح نخل ها

جهدوتلاش وکار بیت جدّوجهدوتلاش میشود

زرد ءچمن گلزار بیت چمن دل گلزار میشود

پلّیت و جلوه دار بیت زیبا و جلوه دار میشود

————————–***—————————–

گلگرکین مچ گون کوکرا نخل سبزوشاداب باغلاف خوشه هاش

هامین گنجین موسما درفصل پرنعمت هامین

نندنت بلوچان دلجما بلوچهابااطمینان وارامش خاطر

شهرانی کرّا په گوما اطراف شهرها سکنی می گزینند

دور کننت از دل غما رنگ غم راازدل میشویند

————————–***—————————–

چو شهشنابین مهترا چون بزرگان فعال و با همت

وهدی که مچان رنگ بنت هنگامیکه خوشه های نخل خرما رنگین میشوند

هوش اش مان گوشان درنگ بنت چون گوشواره به گوشهای نخل اویزان میشود

دیم په زمینا چنگ بنت بسوی زمین اویخته میشوند

زردءطباهم تنگ بنت بسیاردل پسندوموزون وخوشنما میشوند

————————–***—————————–

چودلربایئن در مگورا چودلبری که جامه رنگین و منقش بردارد

مچ گون سپه دارین بران نخل خرماباخوشه های زیبا

درخشی چو ماه واختران چو ماه وستارگان میدرخشد

کاری گوشی گون زیوران گویا دخترزیبائی است با زیور الات خود

درگون چلمبا شهم وران گوشواره با چلمب میدرخشد

————————–***—————————–

انچوکه بدر انورا چون درخشش ماه شب چهارده

وهدی که دهقان سیل کنت هنگامیکه کشاورزنخل هایش را تماشا میکند

وش تامین نائی میل کنت خرمای لذیذ وخوش طعمی تناول میکند

دل چه خوشی سر کیل کنت دلش از خوشی لبریز میشود

موجین خیالان ویل کنت خیالات پریشان را رها میکند

————————–***—————————–

شکر گریت از قادرا وشکر خدای را بجامی اورد

زردان و ربّی تازه نا خرمای تازه زردان و ربی

وش تامن وسکّ خوشنما بسیار لذیذ و خوشنماست

چنگال گو زردین روغنا حلوای خرما با روغن حیوانی

هر کس بوارینی منا هر کس مرا بخوراند
کد مطلب: 17968