سبک زندگی شهدا / بخش اول ازدواج (1)
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۸
Share/Save/Bookmark
 
سبک زندگی شهدا / بخش اول ازدواج (1)
وبلاگ"رفاقت با شهدا"نوشت :

شهید محمد بروجردی

 اضطراب و دلهره هوشنگ را رها نمی کرد ! می گفت : می دونم نمی شه . می دونم قبول نمی کنن ؛ با این شغلی که من دارم کسی به من دختر نمی ده . گفتیم توکل کن به خدا . آقا محمد مثل بقیه فکر نمی کنه . شب که رفتیم خانه شان روبه محمد کردم و گفتم : کسی که قبلاً درباره اش صحبت کرده بودم همین آقا هوشنگ خودمونه . همونی که توی کارگاه پادویی کار می کنه . 

محمد گفت : هر کی می خواد باشه ؛ فقط ایمان داشته باشه ، خاطر خواه زن و بچه ش هم باشه ، بر امون کافیه.

 

 شهید حسین زارع کاریزی

 

به قد و قواره اش نمی آمد که درباره ی ازدواج حرف بزند ؛ اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد ! گفتیم : الان زوده ؛ بزار جنگ تموم بشه ، خودمون برات آستین بالا می زنیم . گفت : نه پیامبر فرمودند که ازدواج کنید تا ایمانتان کامل بشه ؛ منم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم ، باید ! همین ها را گفت که در سن نوزده سالگی زنش دادیم !

 گفتیم : حالا بگو دوست داری همسرت چطوری باشه ؟ گفت : عفیف باشه و با حجاب !

 

شهید غلام حسین افشردی

اول حسن خودش را معرفی کرد . بعد مسائل کلی مطرح شد . ایشان در همه ی حرف ها ، تاکیدش روی مسائل اخلاقی بود .

یادم نمی رود ؛ قبل از اینکه وارد این جلسه شوم وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم و گفتم : خدایا خودت از نیت من باخبری ؛ هر طور صلاح می دونی این کار رو به انجام برسون . بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود : برای جلسه خواستگاری با وضو وارد شدم و همه کارها را به خدا سپردم .

 شهید حمید ایران منش

من و حمید به کمترین چیزها راضی بودیم ؛ به همین خاطر بود که خریدمان از یک دست آینه شمعدان و حلقه ازدواج بالاتر نرفت ! برای مراسم ، پیشنهاد کردم غذا طبق رسم معمول تهیه شود که به شدت مخالفت کرد !

گفت : کیو گول می زنیم ، خودمون یا بقیه رو ؟ اگر قراره مجلسمون رو این طوری بگیریم ، پس چرا خریدمون رو اونقدر ساده گرفتیم ؟! مطمئن باش این جور بریز و بپاش ها اسرافه و خدا راضی نیست . تو هم از  من نخواه که بر خلاف خواست خدا عمل کنم .

با اینکه برای مراسم ، استاندار حاکم شرع و جمعی از متمولین کرمان آمده بودند ، نظرش تغییری نکرد و همان شام ساده ای که تهیه شده بود را بهشان داد ! حمید می گفت : شجاعت فقط تو جنگیدن و این چیزها نیست ، شجاعت یعنی همین که بتونی کار درستی که خلافِ رسم و رسومه ، انجام بدی . (راوی همسر شهید )

لازم به ذکر است بخش ازدواج از سبک زندگی شهدا ان شاءالله در چهار بخش ارائه خواهد شد .

منبع : ک- به رنگ صبح / موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق وابسته به موسسه روایت سیره شهدا

انتهای پیام/

کد مطلب: 18750