چرا نماز می خوانم؟؟؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۰۴
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ ما همه رهسپاریم نوشت ؛

دو سه روز پیش یکی ازم پرسید:واسه چی نماز می خونی؟بی آنکه بیندیشم پاسخ دادم:برای اینکه خیلی ضعیفم!

واو دوباره پرسید از کجا فهمیدی نماز خوندن قویت می کنه؟بهش یه جواب ساده وکمی شوخ دادم.گفتم از موبایلم!چون هر وقت ضعیف میشه منو مجبور می کنه وصلش کنم به منبع قدرت، تا نیروی کافی برای قابل استفاده بودن رو پیدا کننه.

نماز می خونم چون فهمیدم منم ضعیفم اگه به منبعی برای نیرو گرفتن وصل نباشم از این یه مشت پوست واستخوان ویه مغز فراموشکار هیچ کاری بر نمیاد که اگه هم بیاد یا به خودم صدمه می زنه یا به دیگری.

فهمیدم به تنهایی نمی تونم از پس این زندگی و این من بلند پرواز و عاصی بر بیام.نماز می خونم چون فهمیدم باید روزی پنج مرتبه خودم روبه یک قدرت برتر بسپارم تا ازم محافظت کنه.در واقع روزی پنج نوبت رو به سوی یه نیروی  قدرتمند می کنم وازش می خوام منو در برابر هر قدرت زیان آوری ازم حمایت کند.غرور مجروح شده ام را التیام بخشد.براده های حیات آدمی به یک مغناطیس قوی  برای جمع آوری ومحافظت نیازمند است.تمام پریشانی یک روح را فقط سازنده آن می داند.

نماز می خوانم نه برای اینکه او به تشکر وسپاس من چشم دوخته باشد.نه! نماز می خوانم چون من به او محتاجم.محتاج اینکه مرا دریابد.وبه خودم وانگذارد. که می دانم سقوطم حتمی است.به یادم آورد که هنوز آدمم. وچهره انسانی ام را نشانم بدهد تا منحرف نشوم.وفراموشم نشود.هر آچه بر آدمی می گذرد بی او بدون یاری او حتی اگر در قله افتخار هم ایستاده باشی دوامی نخواهد آورد.بدون او همواره محکوم به تنهایی وزنجیر و غربت و وحشیگری وشکنجه و بی رحمی وجنایت هستیم. بی او تنهاییم!!! او بدون ما کم ندارد.ما بدون او هیچ نداریم.ما اگر بدانیم وبخواهیم صفا وصداقت واستقلال واستغنا و رهایی مطلق را فقط در وجود خدا می توانیم بیابیم.

حالا! نماز می خوانم چون دیدم هر موجود ضعیفی در این دنیا خودش رو به یه ابزار قدرتمند مجهز کرده تا بتونه در مقابل ابر قدرتها  ایمن بمونه.هر آدم عاقلی برای ادامه حیات وزندگی درست به حمایت یک قدرت برتر نیاز داره.یه عده این قدرت رو در پول، خانه، ثروت، … وامکانات رو زمین می بینن.اما من دیدم ثروتمندایی رو که حتی قادر نبودن با تموم ثروتشون در مقابل یه حادثه ناگوار ایمن بمونن دیدم آدمایی رو که با زور وقدرت بدنی که داشتند در برابر یه ویروس کوچک ناتوان بودند.وبا تموم یال وکوپالشون با یک بیماری از بین رفتند وبی آنکه نام نشانی ازشان بماند.در زندگی آدمی همیشه مالکیت وخودپرستی و مال پرستی و زیاده خواهی. فقر وخیانت، لذت پرستی وهوسبازی وظلم وزور فساد او را که جانشین  وامانتدار خدا در زمین است درحد مبارزه برای زنده بودن حقیر می کند.پس چه چیز از انسان ماندن آدمی دفاع می کند؟ تا ما در حد بودن حیوانات سقوط نکنیم؟!

با کمی تامل می بینیم کسانی رو که خود را به خالقشان سپردند چگونه هنوز از پس قرنها وسالها در بلندای زندگی زنده تر از همیشه ایستاده اند.کسانی که دریافته بودند بودن با معبود خواندن وگوش دادن به او آنها را از تمام دغدغه ها ونیازهای زمین بی نیاز می کند.دیدم و دیدم وتا به این جا رسیدم که موجود ضعیف وناتوانی مثل من برای اینکه تا آخر رد پای خوبی از خود در جهان به جا بگذارم وزندگی ام  ارزش این همه سختی و رنج بردن را داشته باشد به یک حامی قدرتمند بی زوال نیازمندم. و چه کسی بهتر وبالاتر از کسی که منو ساخته و خودش فرمولم رو می دونه.

نماز می خونم چون می دونم در هر لحظه از زندگیم در معرض چه خطرها وچه اسیبهایی قرار دارم. اگر حمایت او نباشد من هر لحظه در معرض سقوطم در معرض شکستن، فریب خوردن، آزار دادن،  بی نام نشانی نابود شدن…پس دست از دشمنی با خودم بر میدارم خودم  رو علاقه هام  رو به خالقی می سپارم که خود می داند چگونه وچطور از آنها حفاظت کند.

نماز می خونم تا خودم رو به آن توانای قادر بسپارم تا دستم رو بگیره ومنو در سایه خود از شر هر قدرتی که توانایی مبارزه با آن را ندارم حفظ کند.اینکه می گویند با خدا باش وپادشاهی کن حقیقتی انکار نا پذیر است کسانی که با خدا هستند هیچ قدرتی توانایی مبارزه ومقابله با آنها را ندارد.آنها هر چه اراده کنند همان می شود.
امین محمدرحیم آذر  فارغ التحضیل رشته م - بازرگانی  مقطع کارشناسی ارشد   
منتشرشده در :عمارنامه -توبنویس- توسعه وبلاگ نویسی خراسان جنوبی-پیک هشترود-افسران
کد مطلب: 12134