سید حسن!! به کجا چنین شتابان!!؟
تاریخ انتشار : شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۹
وبلاگ جمعیت چشمه جاری نوشت :
سید حسن خمینی و نعیمه اشراقی نوادگان رهبر کبیر انقلاب و یکی از بزرگان و افتخارات امت اسلامی ، امروز سرتیتر تبلیغات بی بی سی و صدای آمریکا، پشت و پناه اصلاح طلبان.
سید حسن به کجا چنین شتابان؟ آیا می دانید عقبه ی فکری و تئوریک کسانی که امروز بخاطرشان گرد و خاک کرده اید به کجا می رسد؟ آیا فراموش کرده اید اینها در تلاش های تئوریک و عملیاتی شان چگونه تیشه به ریشه این نظام و انقلاب زده اند؟ اگر شوق قدرت گذشته را در خاطرتان محو کرده است، چند سطری با من باشید تا شما را به سفری کوتاه در عقبه ی تئوریک جریانات حامی تان ببرم؛ آنجا که سعی داشتند کشور و انقلاب را دو دستی تقدیم استعمار نمایند، با تعریف و تمجیدهایی اینچنینی از استعمار:
«متاسفانه عده ای استعمار را همواره بسیار گسترده، عمیق و سراسر خسارت آمیز و زیانبار جلوه داده اند، درحالی که جای این است که در این ایده به ظاهر بدیهی تردید کرد، نه عمق استعمار اینقدر بود که تبلیغ شد، نه گستره اش به این حد بود و نه سراسر خسارت بود» (مرتضی مردیها، ازکجا آغازکنیم، آفتاب 23)
خانم اشراقی مگر شما فرزند معنوی امامی نبودید که با تمام وجود از آمریکا و استعمار نفرت داشت و آمریکا را شیطان بزرگ و عامل اکثر فسادها می دانست؟ پس چرا حامیانتان می گویند:
« ذهن عوام طالب فرمول های کلی و ساده است و به اغراق و گزافه گویی وبه چاشنی رمانتیسیسم و احساسات آغشته می شود و نوعی تحلیل دایی جان ناپلئونی را شکل می دهد که بر مبنای آن همه مفسده ها حاصل جنایات آمریکا و انگلیس است... تصویری که از استعمار در میان ماست عمدتا آفریده خیال و نیاز روانی است» (همان).
سید حسن، تابحال با خود اندیشیده اید اصلا اینها که با روحانی و روحانیت سرجنگ دارند چگونه است شما را جلو انداخته اند و برایتان سر و دست می شکنند، مگر نشنیدید آنجا که گفتند:
« روح زمانه امروز روح مدرنیته است و روح مدرنیته بسیار موافق تر است با آنچه روشنفکران دینی می گویند تا روحانیت، یکی از مهمترین مولفه های مدرنیسم مولفه ی اومانیستی بودن است، اهتمام روشنفکران برای حل میائل و مشکلات و کاستن از دردها و رنجهای این جهانی است، درحالیکه روحانیت ما بمعنای دقیق کلمه به این علوم بی اعتناست». ( مصطفی ملکیان، روشنفکر دینی و اصلاحات اجتماعی، آفتاب10)
آیا تمایل دارید بازهم از خیانت ها و جنایت های فکری این جماعت در حق این مردم و انقلابشان بگویم؟ شاید قدری از شتابتان کاسته و بیشتر اندیشه کنید، آیا خبر دارید شما تابع جماعتی شده اید که علنا اعلام کرده اند استقلال و حاکمیت ملی و خودکفایی نمی خواهیم؟
« در عصر ارتباطات اساسا دیگر نمی توانیم حاکمیت ملی و خودکفایی و استقلال را مثل اول انقلاب تعریف کنیم؛ باید پذیرفت که مناسبات بین المللی بر تئوری های مربوط به حکومت تاثیر گذاشته و قانون اساسی ما لحن دوران جنگ سرد را دارد، واژه هایی مثل استقلال یا کشورهای سلطه گر و... شاهد این سخن است» ( محمد گرگانی، آینده اصلاحات،آفتاب10)
سید حسن، نعیمه اشراقی علی مطهری آقای باهنر و تمامی شماها که نان بزرگی پدران را می خورید، حال که چشم را بر بر حقایق بسته و برگوش ها مهر زده اید و خود را در مسیری ناهموار و پرخطر بدست راه بلدانی کور دل سپرده اید، بدانید که مردم شمارا به راحتی پس زده و هرگز گرفتار واپس زدگی های شما و همراهانتان نخواهند شد.
انتهای پیام/
سید حسن خمینی و نعیمه اشراقی نوادگان رهبر کبیر انقلاب و یکی از بزرگان و افتخارات امت اسلامی ، امروز سرتیتر تبلیغات بی بی سی و صدای آمریکا، پشت و پناه اصلاح طلبان.
سید حسن به کجا چنین شتابان؟ آیا می دانید عقبه ی فکری و تئوریک کسانی که امروز بخاطرشان گرد و خاک کرده اید به کجا می رسد؟ آیا فراموش کرده اید اینها در تلاش های تئوریک و عملیاتی شان چگونه تیشه به ریشه این نظام و انقلاب زده اند؟ اگر شوق قدرت گذشته را در خاطرتان محو کرده است، چند سطری با من باشید تا شما را به سفری کوتاه در عقبه ی تئوریک جریانات حامی تان ببرم؛ آنجا که سعی داشتند کشور و انقلاب را دو دستی تقدیم استعمار نمایند، با تعریف و تمجیدهایی اینچنینی از استعمار:
«متاسفانه عده ای استعمار را همواره بسیار گسترده، عمیق و سراسر خسارت آمیز و زیانبار جلوه داده اند، درحالی که جای این است که در این ایده به ظاهر بدیهی تردید کرد، نه عمق استعمار اینقدر بود که تبلیغ شد، نه گستره اش به این حد بود و نه سراسر خسارت بود» (مرتضی مردیها، ازکجا آغازکنیم، آفتاب 23)
خانم اشراقی مگر شما فرزند معنوی امامی نبودید که با تمام وجود از آمریکا و استعمار نفرت داشت و آمریکا را شیطان بزرگ و عامل اکثر فسادها می دانست؟ پس چرا حامیانتان می گویند:
« ذهن عوام طالب فرمول های کلی و ساده است و به اغراق و گزافه گویی وبه چاشنی رمانتیسیسم و احساسات آغشته می شود و نوعی تحلیل دایی جان ناپلئونی را شکل می دهد که بر مبنای آن همه مفسده ها حاصل جنایات آمریکا و انگلیس است... تصویری که از استعمار در میان ماست عمدتا آفریده خیال و نیاز روانی است» (همان).
سید حسن، تابحال با خود اندیشیده اید اصلا اینها که با روحانی و روحانیت سرجنگ دارند چگونه است شما را جلو انداخته اند و برایتان سر و دست می شکنند، مگر نشنیدید آنجا که گفتند:
« روح زمانه امروز روح مدرنیته است و روح مدرنیته بسیار موافق تر است با آنچه روشنفکران دینی می گویند تا روحانیت، یکی از مهمترین مولفه های مدرنیسم مولفه ی اومانیستی بودن است، اهتمام روشنفکران برای حل میائل و مشکلات و کاستن از دردها و رنجهای این جهانی است، درحالیکه روحانیت ما بمعنای دقیق کلمه به این علوم بی اعتناست». ( مصطفی ملکیان، روشنفکر دینی و اصلاحات اجتماعی، آفتاب10)
آیا تمایل دارید بازهم از خیانت ها و جنایت های فکری این جماعت در حق این مردم و انقلابشان بگویم؟ شاید قدری از شتابتان کاسته و بیشتر اندیشه کنید، آیا خبر دارید شما تابع جماعتی شده اید که علنا اعلام کرده اند استقلال و حاکمیت ملی و خودکفایی نمی خواهیم؟
« در عصر ارتباطات اساسا دیگر نمی توانیم حاکمیت ملی و خودکفایی و استقلال را مثل اول انقلاب تعریف کنیم؛ باید پذیرفت که مناسبات بین المللی بر تئوری های مربوط به حکومت تاثیر گذاشته و قانون اساسی ما لحن دوران جنگ سرد را دارد، واژه هایی مثل استقلال یا کشورهای سلطه گر و... شاهد این سخن است» ( محمد گرگانی، آینده اصلاحات،آفتاب10)
سید حسن، نعیمه اشراقی علی مطهری آقای باهنر و تمامی شماها که نان بزرگی پدران را می خورید، حال که چشم را بر بر حقایق بسته و برگوش ها مهر زده اید و خود را در مسیری ناهموار و پرخطر بدست راه بلدانی کور دل سپرده اید، بدانید که مردم شمارا به راحتی پس زده و هرگز گرفتار واپس زدگی های شما و همراهانتان نخواهند شد.
انتهای پیام/
