خاطره ای از شهید پازوکی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۰۳
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ گل نرگس نوشت :

داشت رو زمین با انگشت چیزی می نوشت
رفتن جلو دیدن چندین متر صدها بار نوشته
حسیـــن......حسیـــن....حســـین......
طوریکه انگشتش زخم شده !
ازش پرسیدن:حاجی چکار میکنی ؟؟
گفت:
چون میسر نیست من را کام او ....... عشق بازی میکنم با نام او ......

(خاطره ای از شهید پازوکی)
کد مطلب: 7292