کنترل عصبانیت وخشم را یاد بگیریم
تاریخ انتشار : شنبه ۶ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۱۲
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ منهاج فردوسیان نوشت:
پایگاه تحلیلی تخصصی منهاج فردوسیان : یکی از ویژگی های اخلاقی خوب که متخلق شدن به آن برای هر انسانی مفید و سازنده است کنترل غضب و عصبانیت است. بر همین اساس انسان باید درپی یافتن راههایی برای کنترل عصبانیت خود باشد. یکی از موثرترین درمان ها برای کنترل عصبانیت در بلند مدت، توسعه ی عادت خویشتن نگری است. بعد ازهر حادثه ی منجر به عصبانیت بررسی انعکاس آن دارای اهمیت است.
برای توضیح دادن این شیوه مثالی می زنم؛ فرض کنید شخصی از شما انتقاد می کند، با بدرفتاری و اظهار نظرهای ناجور آزارتان می دهد و شما را آتشی و متلاطم می کند. حال اگر درباره ی آن رویداد خویشتن نگری و آن را تجزیه و تحلیل کنید، متوجه می شوید که واقعا با اقدام به تلافی و انتقام و بر افروختن آتش خشم چیزی به دست نمی آورید. در حقیقت بدین ترتیب با روش خویشتن نگری تاثیر آن فرد در شما بسیار کم می شود. هر چه بیشتر بخواهید انتقام بگیرید اقدام او قوی تر خودنمایی می کند. این طبیعت انسان است که با عصبانی شدن به خویش صدمه می زنیم. دوم این که جو اطراف خود را آلوده می کنید و ارتعاشات عصبانیت و کینه و دشمنی را گسترش می دهید. سوم اینکه، نظر سو او را نسبت به خود تقویت می کنید. پس سه ضرر متوجه شماست،بدون این که منفعتی و جود داشته باشد.

طرز تلقی صحیح این است که افراد مختلف دارای ایده های مختلفی درباره شما هستند و شما نمی توانید نظر ایشان را با پرخاشگری تغییر دهید.همچنین برای تغییر نظر آنان نسبت به خود به تلاش نیازی ندارید. حقیقت همیشه حقیقت است و بستگی به نظریه افراد درباره ی شما ندارد، بلکه بستگی به باور محکم خودتان دارد اگر متقاعد شده اید که کارتان درست است و راست می گویید، آن گاه هیچ چیز دیگر نباید برایتان مهم نباشد. نظریه و عقیده افراد درباره شما بر اساس تعصب و طرز تلقی و محدود بودن شناخت آنان شکل می گیرد و به هیچ وجه معیار نیست و همان طور که اگر بعضی ها درباره شما خوب یا بد فکر کنند در زندگی روزمره تان عملا هیچ نقشی ندارد.

حقایق بیشتری است از آنچه می توانید برای خویشتن نگری هر زمان که برای کاهش عصبانیت به آن نیاز داشتید استفاده کنید. گاهی به این دلیل عصبانی می شوید که اطرافیان یا زیر دستانتان آن طور که می خواهید عمل نمی کنند. در این صورت پیش از هر چیز باید به خود یاد آوری کنید که دیگران هم مثل شما دارای طرز فکر و روش منحصر به فرد هستند، شایسته نیست که انتظار داشته باشیم عادت ها و روش های تفکر خود مورد نظر ما آن طور باشد که ما می خواهیم. اگر تا این حد خودپرست باشید که مدعی شوید عادت ها، طرز تلقی و تفکرات شما کامل است و همه ی دنیا باید خود را با شما و فق دهند و از روش های شما پیروی کنند موجب خنده خواهید شد. بنابراین به دلیل این که سبک و شیوه ی رفار و عملکرد دیگران مطابق میل و سایقه ی شما نیست عصبانی می شوید و این عاقلانه نیست. اگر می خواهید فردی در زمینه ی خاصی اصلاح شود، نباید سعی کنیم که با ابراز عصبانیت و وارد کردن فشار بر او بخواهیم در راه خاصی پیش برود. این باید با توسل به پیشنهاد و استفاده از سیاستی خاص، مطابق با موقعیت و شرایط انجام گیرد.بنابراین آن شخص خود به خود به روش مورد انتظار عمل می کند. این که بعضی ها را با تحکم و سلطه گری تغییر دهید،روش صحیح مدیریتی نیست.این مرحله باید با اخلاق و روحیه ی خوب پشت سر نهاده شود.

گاهی به دلیل این که در هنگام تکمیل و اجرای خواسته ها و اهدافتان افراد یا موانعی سر راهتان ظاهر می شوند،عصبانی می شوید.در این هنگام باید به یاد آوریم که مسائل و مشکلات جزیی از زندگی هستند. گاهی ممکن است حیرت کنید که چگونه ناگهان چنین سختی هایی به زندگی تان راه یافته اند اما حقیقت این است که زندگی طوری بر نامه ریزی و طراحی شده که در آن با مسائل خاصی مواجه شوید و درس های جدیدی برای رشد بیشتر بیاموزید این تنها برای شما صادق نیست، بلکه برای همه صدق می کند، بنابر این مشکلات و موانع زندگی را موقعیت هایی برای رشد و یادگیری بیشتر در نظر آورید نه این که از روبرو شدن با موانع عصبانی شوید.

بعضی از مسئولان امور شهری در فراهم کردن امکانات تفریح و آسایش شهری مثل آب،فاضلاب، تلفن،برق،جاده و …بی دقت بوده اند و در انجام وظیفه غفلت می کنند و به طور کلی موجب مشکلات و خطراتی برای مردم شهر می شوند و عده ای به این افراد مدام دشنام و نفرین و گاهی تهمت می زنند که این کار باعث عصبانیت وبالا رفتن فشار خون می شود. در این حالت دلیل خشم زیاد این است که فرض می کنیم ما کامل هستیم و بقیه دنیا غیر مسئول و پر از عیب و نقص. اگر می خواهید خشم و عصبانیت خود را کاهش دهیم باید با واقعیت کنار بیاییم.

بعضی وقت ها دلیل عصبانیت ما این است که قادر به پذیرش حقایق زندگی نیستیم ما می خواهیم از روبرو شدن با واقعیت های زندگی طفره رویم و هنگامی که احساس می کنیم تهدید شده ایم به خیالات پناه می بریم. به عنوان مثال بعضی از بیماری های خطرناک ناگهان به انسان حمله می کنند که انسان نمی خواهد آن را بپذیرد. یا اگر محبت شما پذیرفته نشود احساس بی ثمر ماندن می کنید.

بنابر این باید بیاموزیم که واقعیت های زندگی را بپذیریم تا سطح عصبانیت شما کاهش یابد و تشخیص این است که جهان تحت فرمان شما نیست، بنابراین برای مقابله با هر مسئله ای باید آماده باشیم باید یاد بگیریم که با واقعیت ها مواجه شویم ما نمی توانیم دنیا را تغییر دهیم فقط می توانیم واکنش های خود را نسبت به آنچه اتفاق می افتد کنترل کنیم.
کد مطلب: 9452