تو هیچی نمی شی…!!!
تاریخ انتشار : جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۲۴
Share/Save/Bookmark
 
شبکه وبلاگی روایت نو،به نقل از وبلاگ آویـزون خــــــــــدا نوشت:

 
پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند.

ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید:

بهت گفته باشم، تو هیچی نمی شی ، هیچی!

مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت،

آب دهانش را قورت داد.

خواست چیزی بگوید اما، سرش را پایین انداخت و رفت.

برگۀ مجتبی، دست به دست بین معلم ها می گشت.

اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود......

ادامه مطلب(حتما بخوانید)
کد مطلب: 12252