سراسیمه وارد اتاق رئیس شد ، سلامی کرد و بی آنکه بنشیند ، با حالتی دست پاچه گفت :
«آقای رئیس ، یه کاری بکنید ، اگه فلان مشکل حل نشه و چندین روستا مشکل پیدا کنن ، شبکه های ماهواره ای آبرو برامون نمیذارن!! »
رئیس که آدم خوب و با مسؤلیتی بود ، با بی توجهی به حرفهای او دستور رسیدگی و حل مشکل را صادر کرد.
من که هاج و واح مانده بودم ، با پوزخندی به آن آقا گفتم :
«یعنی شبکه های ماهواره ای و ترس از آبرو ریزی و رسانه ای شدن خبر تو را وادار به پیگیری برای حل مشکل کرده؟! »
سطح فکر و انگیزه اینجور آدمها را ببینید ، خدا را ناظر نمی بینند اما
شبکه های ماهواره ای را آری!!
خدا ، وجدان ، عشق به خدمت ، وظیفه و دلسوزی ، همه و همه را یکجا کنار گذاشته و از شبکه های ماهواره ای می ترسند!!
خدایا خودت به ما یک ذره وجدان عنایت بفرما...