"ابتکار" در دستان دشمن!
سیاسی نوشت
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۱۶
Share/Save/Bookmark
 
"ابتکار" در دستان دشمن!

وبلاگ «هوار» نوشت:

عجیب، این فصل‌ها این روزها این ایام،

غریب است این نظام...

این فصل‌ها این روزها این ایام، ایران ما خیلی غریب است.

همه از فرهنگ دم می‌زنند اما همه از فرهنگ دارند فقط دم می‌زنند... .

همه می‌گویند فرهنگ خیلی چیز مهمی است و همه می‌گویند فرهنگ تحول‌بخش دنیای آدمیان است و همه می‌گویند لبیک یا سیدعلی که خوب گفتی فرهنگ از اقتصاد مهم‌تر است و... اما همان‌ها می‌گویند مسئولیت فرهنگ که با ما نیست که اصلا... .

همان‌هایی را می‌گویم که جوهر لبیک‌ الکی‌شان بلکه لکه‌ای‌است برای فقط چند ساعت خبرسازی و بازی با اذهان و بعد محو شدن در دادن فلان مجوز و فلان انتقاد به این‌که چرا مثلا فیس‌بوکِ بی‌حریم و حرمت، در این مملکت تحریم است و امان از دیوار و ون و فیلتر و شلاق و زور... .

همه می‌گویند اقتصاد خیلی چیز مهمی است و همه می‌گویند لازمه پیشرفت و توسعه، خودکفایی و اتکای به داخل است و... اما همان‌ها خودشان می‌گویند آن‌چه تولید داخل است سرطان می‌زاید و به به و چهچه! به بنزین وارداتی که استشمام‌اش بسی مفرح ذات است و وارداتش ممد حیات... .

اما ایران مظلوم را ببین که چگونه از داخل خود ایران، ننگ 3000 بورسیه غیرقانونی به آن زدند و چگونه ناجوان‌مردانه او را زدند و چگونه خوراک بوق خوک صفتان انگلیس را پختند و چگونه حالا تکذیب می‌کنند و چگونه یک چیزی هم طلب‌کارند و چگونه بیانیه می‌دهند و چگونه خودشان را صالحان و راست‌گویان می‌نام‌اند و کیست که نداد خوراک خوک چیست... .

حالا اگر نهادهای رسمی جمهوری اسلامی هم نمی‌رسیدند به این نتیجه اما خدا که می‌داند سرطان‌زا بنزین تولید داخل نیست، سرطان‌زا سیاست بازی ابتکارانه‌ایست که برخی با جان مردم می‌کنند و تنها به فکر واردات بنزین اقوام‌شان‌اند. سرطان‌زا پارازیتی است که برخی با بی‌رحمی به حرمت و شرف دانشجویان بی‌گناه، روی روال تولید علمی کشور انداختند و فضا را به جایی رساندند که حتی روزه‌خواران رمضان هشتادوهشت در محیط مقدس دانشگاه افطاری دادند و... و بعد در همان دانشگاه گفتند لبیک یا سیدعلی که راست گفتی دانشگاه باشگاه سیاسی نیست... .

عجب...! کاش بعضی‌ها کمی به جای تخصص امنیت ملی، تخصص فرهنگ و درک پُستی داشتند و می‌فهمیدند که وقتی کسی شد رئیس جمهور، باید فقط همان رئیس جمهور بماند... رئیس جمهور همه ملت، نه قلیل روشنفکرنمایان مدام در چالش سطل و کاسه و طبل و اسطبل... . اگرچه این خواسته زیادی است از کسانی که نمی‌توانند درک کنند سابقا دشمنانی که حالا پشت میز نشسته‌اند و لبخند روی لب دارند، چه بر سر این مملکت آورده‌‌اند؛ که اگر درک می‌کردند مثل فرزندی که بعد از سی و چند سال به آغوش خانواده رسیده، با جنایت‌کاران زمانه درد و دل نمی‌کردند که بعد بگویند حرف‌های من درست ترجمه نشد... . نه! جناب دیپلمات! شما خودتان بگویید! آیا ترجمه صحیح کمپین هر توافقی بهتر است از عدم توافق هم یعنی شکست قدرت‌های بزرگ در مقابل ملت شریف ایران؟

الله اکبر از این غربت ایران در ایران! عجیب، این فصل‌ها این روزها این ایام، غریب است این نظام... این نظام 300هزار شهید... نظام روستاهایی که هرکدام‌شان به اندازه خانوارهایشان شهید دارند... .

حال که بی‌گناهی حاصل زحمت کارگر داخلی از سوی دو نهاد معتبر و رسمی داخلی تایید شد و معلوم شد که بنزین داخلی مشکلی ندارد، حال که زمستان رفت و حال که رو سیاهی به ذغال ماند، چه کسی مسئول است؟ چه کسی پاسخگوی افتادن ابتکار عمل در دستان بوق سلطنتی انگلیس انگل برای ضربه به نظام است؟

گویا این روزها عجیب محیط زیست دولت پر شده از گرگ و روباه و کرکس و انگلیس و سودجویانی که خیانت‌هاشان پایانی ندارد.

اولاً، خانم و آقای ابتکار و زنگنه! در بهترین و عالی‌ترین و مسامحه‌آمیز‌ترین شرایط و با فرض این‌که اظهارات‌تان پیرامون سرطان‌زا بودن بنزین داخلی که نهایتا منجر به واردات بنزین خارجی شد، خالی از قصد و غرض و هدف سیاسی و... بوده، والله قسم باید پاسخگوی خون شهیدان باشید که با حرف‌های غیرکارشناسی‌تان آبرو از نظام ریختید... .

دوماً، و اما ما، مصرانه و با عجله، منتظر واکنش مسئولین، اعم از قوه قضاییه، مجلس، همه نهادهای مسئول و ذی‌ربط و احیاناً دولت راستگویان و صالحان(!) برای مجازات دروغ‌گویان، دلهره افکنان و موج سواران این غائله در جامعه هستیم.

والسلام.

کد مطلب: 19075