افسانه ای ماندگار...اسطوره ای ماندگار...
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۱۶
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ چفیه های بهشتی نوشت : همه می‌خواهند بمانند،‌ حتی آن‌هایی كه با آمدن و رفتنشان فقط صفری به صفرهای هستی اضافه می‌كنند. زندگی هر كس،‌ تلاش او برای این ماندگاری است.

قصه‌ی همت،‌ بعضی صفحاتش،‌ مثل قصه‌ی خیلی‌های دیگر است و بعضی‌هاش فقط مال خود او است. او هم قصه‌ی به دنیا آمدنش هرچه بود،‌ مثل همه‌ی ما،‌ وقتی آمد گریست. بچگی كرد. تا بزرگ شود، تسبیح تربت‌ها خورد. مدرسه رفت. حتی گاهی از معلمشكتكخورد و گاهی به دوستانش پس‌گردنی زد..

پیش نمایش طرح کلیک کنید

كنكور قبول نشد بعد دانش‌ سرا رفت و معلمی كرد، او هم قهر و عشق،‌ هر دو،‌ را داشت. خندید و خنداند، زندگی كرد، همراه شد. رفت و گریاند. تنها چیزی كه او را در این دوران ماندنی كرد،‌ راهی بود كه به دل‌ها باز كرد و عشقی كه آفرید. قصه‌اش،‌ قصه‌ی دوستی است كه همراه شد،‌ همسری است كه عشق ورزید، پدری است كه دل كند. قصه‌ی زندگی او گاه صفحه‌هایی دارد كه به افسانه می‌ماند، اگر به آسمان راهی نداشته باشی...



شهید همت:میخواهید خدا عاشق شما شود .قلم میزنید برای خدا باشد.گام برمیدارید برای خدا باشد .سخن میگویید برای خدا باشد همه چی و همه چی برای خدا باشد ...

پ,ن : حالا یه خورده به خودمان بیاییم و ببینیم آیا برای خدا کار میکنیم؟؟؟
کد مطلب: 18824