نامه‌ی یکی از عشایر به رئیس جمهور
تاریخ انتشار : شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۵۹
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ "تقاطع نقطه‌ی توقف عبورهاست" نوشت:
نامه ی مجازی یک عشایر به دکتر روحانی 

(نقدی بر مدعیان ستادهای انتخاباتی )

....... آقای روحانی کمتر از چهار سال دیگر باز هم باید تصمیم بگیریم که به شما رای بدهیم یا نه .  امروز یقین دارم که انتخاب شما کار ستادهای انتخاباتی نبوده کار همین عشایر، روستائیان و مردم بی پیله بوده است فردا را نمی دانم آیا اگر ما نخواهیم به شما رای بدهیم آنان خواهند توانست شما را بر کرسی ریاست جمهوری ابقاء نمایند ؟

آقای روحانی  سلام ، پس از سلام و سلامتی امیدوارم ایام به کام و روزگار بر وفق مراد باشد من عشایرم همانی که پیر مرادمان ذخائر انقلابش  نامید . نمی دانم جنابعالی چقدر مرا می شناسید ولی من سالهاست تو را می شناسم از زمان دفاع مقدس تا به امروز نام تو را بارها از رادیو شنیده ام آخر من فقط می توانم رادیو گوش دهم سالهاست که





  در همنشینی با گوسفندان در کوهستان از رمق افتاده ی  کوههای کبیر کوه و دینار کوه  در زیر سایه سار بلوط های آفت زده ی امروز، ایام به خوشی و شکر خدا می گذارانم . بهار امسال در حالی که سرمست از طبیعت سبز و فراخنای این کوهستان ،کتری چای دم  کشیده را از روی ذغال افروخته بر می داشتم و استکان کمرباریک شیشه ای ام را پر ازچای خوش عطر ذغال نمودم  صدای  گوینده ی رادیو را شنیدم  که از   آمدن تو  خبر داد . گوش ولوم  زوار دررفته ی رادیو را  کمی پیچاندم تا مطمئن شوم که خبر درستی را می شنوم . وقتی به خود آمدم و مطمئن شدم که آمده ای دستها را به سوی آسمان دراز کردم و الحمدوللهی گفتم و استکان دیگری از چای سرشار از عطر و طعم آن کتری سیاه سوخته را ، سرکشیدم .





بلند شدم یا علی گفتم ، با خویشتن عهد بستم که نام تو را بر برگ رای  بنویسم  . با چوبدستی هی هی کردم و گوسفندان و بره هایشان را که صمیمانه در آغوش هم خفته بودند صدا زدم که  بر خیزند . روزهای بعد همان رادیوی کوچک ، همنشین دیرینم  بارها اخبار و گزارشاتی از برنامه های تو را نقل قول می کرد . تو را من از سالها قبل شناخته بودم دیگر نیازی به تامل و تفکر نداشتم . روزهای بعد یکی پس از دیگری سپری شد تا روز موعود فرا رسید 24 خرداد شناسنامه ی خود و عیال را از پستوی هزار پیشه ی خاک گرفته سیاه چادر بیرون آوردم ، گیوه هایم را پا کشیدم ، صفایی به سر وصورت و عطر و گلابی به تن زدم ، با عیال محترم منتظر حضور صندوق سیار اخذ رای نشستم  بالاخره انتظار به سر آمد و ماموران اخذ رای در منطقه ی عشایری ما حاضر شدند شناسنامه ها را بررسی و برگ رای را تحویل من و عیال دادند با مختصر سوادی که از کلاسهای نهضت سواد آموزی در خورجین داشتم همانقدر که بتوانم نام زیبای تو را نقشبند آن برگ رای نمایم رای خود را نوشتم و با ذکر نام خدا ، تا زده و داخل صندوق انداختم . چوبدستی ام را برداشته و با شادمانی و احساس رضایت خاطر چند صد متری سینه ی کوهستان را نشانه رفتم تا قصه ی خود را برای همنشینان کوهستانم ، همان گوسفندان و بره های زیبایشان بیان نمایم .شب همان روز صدای شادی مردم از  بلندگوی رادیو پخش می شد که پیروزی شما را جشن می گرفتند دو رکعت نماز شکر  بجا آوردم  و با شادمانی و احساس رضایت خاطر آنروز را به صبح رساندم . روزهای بعد زمزمه هایی شنیدم که عده ای گفته اند آنها باعث شده اند که من به شما رای بدهم .



کلمه ی ستاد دکتر روحانی بر سر زبانها افتاد و عده ای مدعی شدند که کار ، کار خود آنها بوده است و گر نه مردم تو را انتخاب نمی کردند هر چقدر تامل کردم نتوانستم ردی از این مدعیان  در تصمیم خودم برای نوشتن نام تو بر روی برگ رای پیدا نمایم . از عشایر دیگر ، روستائیان و.... پرس و جو نمودم آیا کسی به شما گفت که به روحانی رای بدهید همه جواب منفی دادند و گفتند ما سالهاست روحانی را می شناسیم چه کسی باید او را به ما معرفی می کرد؟ ما موقعی شنیدیم روحانی کاندید شده تصمیم گرفتیم به او رای بدهیم . از هر کس دیگری پرسیدم همین پاسخ را شنیدم حالا نمی دانم قصه ی این ستاد ها و آن ستادهای مردمی چیست ؟

خداوکیلی  ما خودمان تصمیم گرفتیم به شما رای بدهیم نه کسی ما را مجبور کرد و نه ستادی از ما دعوت نمود که به شما رای بدهیم آخر شما که برای ما ناشناس نبودید که کسی شما را معرفی کند . امروز در عجبم از این افراد که مدعی هستند آنها باعث پیروزی شما شده اند به همین خاطر خواستم ضمن آنکه احوالی از شما پرسیده باشم یادآوری نمایم که بینی و بین الله هیچکدام از این مدعیان امروز از ما نخواستند که به شما رای بدهیم آقای روحانی اگر جویای حال ما هستید هر چند به قول معروف  می نویسند ملالی نیست جز دوری شما ولی ما ملال خاطر داریم و آن هم ادعای بی پایه و اساس ستادهای شهرستانی و استانی  شماست  که رای ما را به حساب عملکرد خود می شمارندآقای روحانی کمتر از چهار سال دیگر باز هم باید تصمیم بگیریم که به شما رای بدهیم یا نه .



 امروز یقین دارم که انتخاب شما کار ستادهای انتخاباتی نبوده کار همین عشایر، روستائیان و مردم بی پیله بوده است فردا را نمی دانم آیا اگر ما نخواهیم به شما رای بدهیم آنان خواهند توانست شما را بر کرسی ریاست جمهوری ابقاء نمایند ؟

عزت زیاد و دولت مستدام
کد مطلب: 12028