الفبای زندگی مرزبانی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۱
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ اینجا زاهدان دروازه شهدا نوشت:


«بابا نان داد»، شنیدن این جمله همه ما را به یاد مدرسه و دست‎های گرم و پرمحبت پدر می‎اندازد پدرانی زمینی از جنس آسمان که هرگاه دلمان هوای پرواز می‎کند بوسه ای بر دستان تلاش‏گر آنها می‎زنیم اما «امید رضا» که تنها 35 روز از تولدش میگذرد، شاید دیگر با این جمله غریبگی کند و شاید دیگر پدری نباشد که بر دستانش بوسه بزند و چه سخت است تماشای چهره او که چندسال دیگر زمانی که به مدرسه برود و معلم بگوید فردا با پدرت بیا اما ...

«آن مرد آمد»، توصیف گوشه نشینی و اشک‎های شبانه روزی زنی که این روزها در برزخ بودن یا نبودن همسرش شب را به صبح می‎رساند از عهده هیچ قلمی برنمی‎آید. خانم نظام دوست هم شاید آخرین جمله الفبای زندگی شوهر مرزبانش را با جمله «آن مرد هرگز نیامد» تغییر دهد و شاید الفبای زندگی، جور دیگری برایش دیکته شود ولی هنوز امیدوار است، امید به برگشت پشتوانه زندگیش.

و اما مادر او هم شاید به ذهنش خطور نمی‎کرد که در بزرگسالی در دو دلی پوشیدن رخت سیاه فرزندش بماند، فرزندی که یک روز می‎گوید آسمانی شده و روز دیگر در انتظار پرواز.

مادر مرزبان غیور سیستانی «جمشید دانایی فر» این روزها نگاهش بر در است و دستش به آسمان و قلبش در کنار فرزند گمنامش، فرزندی که این روزها تنها امید شنیدن مجدد صدایش او را سرپاه نگه داشته است امروز شاید حال و هوای مادر «بهروز صبوری» را دارد که سال‏ها تنها با قاب عکس پسرش گذران عمر کرد.



آری، کتاب درس خانواده دانایی فر نیز این گونه تألیف شده است اما هنوز به پایان نرسیده و هنوز روزنه‎های امید در دلشان وجود دارد که ای کاش تمام این شایدها غلط از کار در بیاید و شاهد ورق ورق شدن این‎گونه کتاب زندگی‎شان نباشند.

شاید زاهانی، نظامی، تیموری و حضرتی‎ها دیگر برای نوشتن انشاء «تعطیلات عید خود را چگونه گذراندید» آسوده خاطر باشند و دیگر احتیاجی به فکر کردن نداشته باشند چون یک دنیا می‎داند که این 4 مرزبان، نوروز خود را چگونه گذرانده‎اند.

مرزبانان رنج دیده ایران اسلامی، انشای نانوشته شما از بیست 100 گرفت و مُهر صدآفرینی به اعتبار 75 میلیون ایرانی بر آن زده شد.

و اما حرف آخر با بانیان ایجاد این همه دل آشفتگی؛

به خوبی می‏دانید آنچه که داعیه خود به عنوان «دفاع از حقوق اهل سنت» بیان می‎کنید خام و پوشالی است چرا که علمای اهل سنت هم این اقدامات شما را حرام اعلام کرده‏اند. پس چرا در برابر فریادهای علما، بزرگان و مردم بلوچ و اهل سنت سکوت کرده و دست از جنایت برنمی‎دارید؟ مگر جمشید دانایی فر تنها مأمور حفاظت از جان مردمان شیعه بود؟

 
هرچند که می‎دانید اما دوباره تکرار می‎کنیم که در مملکت اسلامی ایران شیعه و سنی با هم برابر و برادر هستند و هیچ اجحاف و ظلمی به گروهی خاص نمی‎شود و آن مرزبانی که هنوز وضعیت حیاتی‎اش در ابهام است مرزبان ایران در استان سیستان و بلوچستان است. پس تا اوضاع زندگی‎تان از این برتر نشده فکری به حال پایانی مناسب برای کتاب زندگی‎تان باشید.



کد مطلب: 15232