قضاوت عجولانه!!!
تاریخ انتشار : جمعه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۵
Share/Save/Bookmark
 
به روایت حرف رک به نقل از وبلاگ سایبرین:

پسر ده ساله ای وارد مغازه شد و پشت میزی نشست . خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت .پسر پرسید : بستنی شکلاتی چند است ؟خدمتکار گفت : 50 سنت .پسر کوچک دستش را در جیبش کرد و پول خردهایش را شمرد . بعد پرسید: بستنی معمولی چند است ؟خدمتکار با توجه به این که تمام میز ها پر شده بود و عده ای نیز بیرون قهوه خانه منتظر بودند ، با بی حوصلگی گفت : 35 سنت .پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت : ...برای من یک بستنی معمولی بیاورید .خدمتکار یک بستنی آورد و روی میز گذاشت و صورت حساب را هم به پسرک داد و رفت .پسر بستنی را تمام کرد ، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوقدار پرداخت کرد و رفت .هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت ، گریه اش گرفت. پسر بچه روی میز در کنار بشقاب خالی ، 15 سنت برای او انعام گذاشته بود . او با پول هایش می توانست بستنی شکلاتی بخرد اما چون پولی برای انعام دادن برایش باقی نمی ماند ، این کار را نکرده بود و بستنی خالی خورده بود.شکسپیر زیبا می گوید:بعضی بزرگ زاده می­شوند، برخی بزرگی را به دست می آورند وبعضی بزرگی را به دامانشان می­اندازند.
کد مطلب: 16439