درخت روبروی كاخ ؟؟!!
تاریخ انتشار : شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۸
وبلاگ پیک اجتماعی نوشت :
یكی ازعزیزان لحظاتی قبل روی یكی ازپستها كامنتی گذاشته بودكه منو یادداستانی انداخت:
می گوینددرروزگارقدیم دونفرباهم رفیق بودند و عهدبایكدگر بستندكه هركدام به وزارت رسیدند هوای دیگری رو داشته باشند، اتفاقاً بعدازچندسال یكی ازآنهابه وزارت رسید.
دومی هرچه منتظر شد كه رفیقش كاری بكندوازاودعوت بكاركند خبری نشد، حتی این رفیق، هرروز روبروی كاخ وزیر می رفت تاشاید دوستش اوراببیند و پیش خودش فرابخواند ولی تلاش اش بجایی نرسید تااینكه دوره ی صدارت رفیق تمام شد.
برحسب اتفاق آنان یك روز همدیگه رو دربازار شهردیدند .
اونكه وزیرشده بود گفت: فلانی چراپیشم نیومدی كه بقول وقرارقبلی مون عمل كنیم.
دوستش به اوگفت: من هرروز مقابل كاخت به امید دیدنت پرسه میزدم حتی ساعتها روی درخت رو به پنجره ی كاخ نشسته بودم تاشاید یه نگاهی به من بكنی ولی آنقدرمشغول كاربودی كه هرگز این نگاه دوستانه اتفاق نیفتاد.
دوستش به اوگفت: اصلاً مگه روبروی كاخ من درختی هم وجود داشت؟؟
نتیجه اخلاقی:
دوستانی درسیستم اداری بوده وهستند كه دردوران سخت جنگ ویابعدازآن دربحرانهای مختلف سیاسی ، امنیتی وهمچنین ترسالی ها،یخبندانها، خشكسالی ها ، گروگانگیریها دركنارهم بودند ولی حالا ممكنه هركدام آنها بنوعی دچارمشكلات مالی یا بیماری و... باشه !!
آیا دوستان قدیمی اش یاد او هستند؟
آیا ازمشكلاتش باخبرند؟
اگه دوستش ویادوستانش بازنشسته شدند حداقل سالی یكباربرای دیدنش ازاودعوت بعمل میاد؟ یا تنها ازآدمای دورقاب چین دعوت وتقدیرمیشه؟
یكی ازعزیزان لحظاتی قبل روی یكی ازپستها كامنتی گذاشته بودكه منو یادداستانی انداخت:
می گوینددرروزگارقدیم دونفرباهم رفیق بودند و عهدبایكدگر بستندكه هركدام به وزارت رسیدند هوای دیگری رو داشته باشند، اتفاقاً بعدازچندسال یكی ازآنهابه وزارت رسید.
دومی هرچه منتظر شد كه رفیقش كاری بكندوازاودعوت بكاركند خبری نشد، حتی این رفیق، هرروز روبروی كاخ وزیر می رفت تاشاید دوستش اوراببیند و پیش خودش فرابخواند ولی تلاش اش بجایی نرسید تااینكه دوره ی صدارت رفیق تمام شد.
برحسب اتفاق آنان یك روز همدیگه رو دربازار شهردیدند .
اونكه وزیرشده بود گفت: فلانی چراپیشم نیومدی كه بقول وقرارقبلی مون عمل كنیم.
دوستش به اوگفت: من هرروز مقابل كاخت به امید دیدنت پرسه میزدم حتی ساعتها روی درخت رو به پنجره ی كاخ نشسته بودم تاشاید یه نگاهی به من بكنی ولی آنقدرمشغول كاربودی كه هرگز این نگاه دوستانه اتفاق نیفتاد.
دوستش به اوگفت: اصلاً مگه روبروی كاخ من درختی هم وجود داشت؟؟
نتیجه اخلاقی:
دوستانی درسیستم اداری بوده وهستند كه دردوران سخت جنگ ویابعدازآن دربحرانهای مختلف سیاسی ، امنیتی وهمچنین ترسالی ها،یخبندانها، خشكسالی ها ، گروگانگیریها دركنارهم بودند ولی حالا ممكنه هركدام آنها بنوعی دچارمشكلات مالی یا بیماری و... باشه !!
آیا دوستان قدیمی اش یاد او هستند؟
آیا ازمشكلاتش باخبرند؟
اگه دوستش ویادوستانش بازنشسته شدند حداقل سالی یكباربرای دیدنش ازاودعوت بعمل میاد؟ یا تنها ازآدمای دورقاب چین دعوت وتقدیرمیشه؟
