اعتکاف یعنی پله پله تا ملاقات خدا
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۱۵
Share/Save/Bookmark
 




به گزارش اختصاصی کردستان وب:

تو همیشه با منی، امّا چشم من گرفتار رنگ وارنگ دنیا و دلم در بند نیاز و خواهش نفس است. درونم دلتنگ است از دوری تو. دلم سخت بهانه تو را می گیرد. چند روزی می خواهم تنها با تو باشم، تنها تو را حس کنم و تنها تو را بیابم؛ تو را که سرچشمه وجود منی، روزی ده من، حافظ من، یار و یاور من، برطرف کننده نیازهایم و برآورنده حاجاتم، تویی که همه امید منی.کدام اندوه، کدام سختی و کدام گره کور دلم را خواهد آزرد وقتی من در این چند روزه اعتکاف تو را بیابم و دریابم که تو خدای بزرگ و مهربان من همیشه با منی؟

از آن روز که نهال کوچک و ناتوان وجودم را در عالم خاک کاشتی و به مهربانی آبیاری کردی، تا امروز که اندکی پاگرفته ام و جوانه ای زده ام، همیشه و هر لحظه تنها تکیه گاهم به تو بوده است.چه بسیار لحظه ها که این تکیه گاه محکم را از یاد برده ام و دلم از سختی های خاک لرزیده و فرو ریخته است، اما امروز آمده ام تا این تکیه گاه محکم و استوار را بیشتر باور کنم و با نزدیک تر شدن به تو، وجود ضعیف خود را به محور پایدار و استوارِ وجود تو بیش از پیش تکیه دهم، بدان امید که هرگز فرو نیفتم. پس ای عزیز! لحظه ای مرا به خود وامگذار.ریشه های تازه در خاک دوانده ام و جوانه های تازه ام را رو به خورشید وجودت گرفته ام.اما دور از تو در خاک بودن سخت است. آفت بسیار است و نهال وجود من نازک و نحیف.توفان ها می وزند و من بی تو، بی تکیه گاهم. محتاج دمی خلوت با تو هستم تا برویم، تا استوارتر شوم، تا پا بگیرم.

می خواهم امروز حصاری بسازم، بین خودم و هر چه غیر توست. بین خودم و همه بادها، توفان ها و آفت ها. می خواهم که در حصار کوچکم، تو باشی و من، من باشم و تو، تو بتابی و من رشد کنم. من تو را بخوانم و تو نگاهم کنی، تا فردا که گاهِ ثمردادن فرا می رسد، میوه وجودم بوی خوب تو بدهد.دلِ جوان ِ مرا بنگر. هنوز آن قدر زمان بر من نگذشته که دلم رنگ و بوی دنیا بگیرد. هنوز دلم آبی است و چشمم بوی آسمان می دهد. آه که غبار دنیا چه زود و چه سخت دل ها را کدر می کند. ای مهربان پاک من! سه روز مرا به سوی خود بخوان و در خانه ات مهمان کن، تا آبشار رحمتت، همان اندک گرد وغبار دنیایی را هم که بر دلِ جوانِ من نشسته است، پاک کند و از بین ببرد. نمی خواهم با گذر جوانی، رنگ آبی دلم خاکستری شود. پس سه روز مرا به سوی خود بخوان و پاک تر و تازه تر از پیشم کن.

جوانی سرشار از شور و نشاطم. شور و شوق سفر به سوی تو زنده ترم می دارد. سفری سخت و دشوار، عبور کردن از خود، از نیاز خود، از خواسته های خود، تا خدا، تا هستی محض، تا معبودی بی همتا.صبح تا شب لب از خوردن و آشامیدن بستن وشب تا صبح لب به ذکر و نیایش با تو گشودن، همه خواسته های نفس را رها کردن و تنها تو را طلبیدن. رفتن به سفری که هر کس را نشاید و هر دلی آن را نتواند. و من امروز در این سفر سخت به خودم، به فرشتگان تو و به عالم هستی می باورانم که این بنده حقیر تو، به راستی تو را می طلبد و تو را بندگی می کند، آن چنان باوری که هرگز از میان نرود.

ای معبود مهربان من! مرا دریاب و رهایم مکن.گفتی مهمان را عزیز بدارید که مهمان، حبیب خداست. امروز من به مهمانی تو آمده ام. ای عزیز! مهمانت را دریاب و سبد احتیاج مرا از لطف و مهربانی پر کن.دل نشین تر از مهمانی تو چیست که در هر مهمانی، صاحب خانه خود مهمان سفره توست. این یگانه سفره ای است که در آن صاحب خانه، به راستی صاحب خانه است و دستش در عط و بخشش گشوده است. ای مهربان! بر تهی دستی ام راضی مشو که به هزاران امید به مهمانی تو آمده ام.اعتکاف آغاز مسیر رسیدن به میهمانی خدا در رمضان است، بنابراین از این مراسم به‌عنوان درس پیش‌نیاز دانشگاه رمضان یاد می‌شود.هرگز نمی‌توان ارزش همه زمانها را برابر دانست، چنانکه نمی‌توان همه مکانها را برابر شمرد. برخی زمانها و مکانها ارزشی والا دارند.ماه رجب ارزشمند است، در روایات رسیده از ناحیه معصومین(ع) این ماه، ماه امیرالمؤمنین(ع) است، چنانکه ماه شعبان ماه پیامبر گرامی اسلام(ص) و ماه رمضان ماه خدا خوانده می‌شود. تعبیر و دریافت از این عبارات آسمانی این است که شناخت و معرفت نسبت به مولایمان حضرت امیرمؤمنان(ع) و و‌جود اشرف مخلوقات رسول هدایت حضرت محمد(ص) راه شناخت و معرفت به ذات ربوبی حق‌‌تعالی است.رجب‌المرجب ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است، ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود، ماه رجب گاه اعتکاف است. در این ماه که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست با حضور در صحن و سرای دوست، پله‌های سلوک را پیموده و پله‌پله به خدا نزدیک‌تر می‌شوند.معتکف روزه‌اش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست، سفره‌ای از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می‌زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می‌شود. ماهی که عشاق از سفره پرفیض الهی لقمه‌های راز بر‌می‌‌چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار‌یافتگان مشام جان را می‌نوازد.اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزه‌ای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود. انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا، همکلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها. از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز، زیباترین هنر آدمی است.

 

ضرورت پرهیز از غفلت
غفلت بد است و در برخی موارد بدتر؛ زمان در گذر است و به از دست دادن آهی ماند و افسوسی که به هیچ نیرزد. انسان دشمنی دارد در اوج حیله‌گری، با چنین دشمنی هوشیاری باید و سرعت در خیرات.خالق مهربان قرب خلایق را می‌طلبد. در فکر پرورش روح و روان انسان است و مقررات دینی را تشریع می‌کند. تنوع عبادات به دلیل نیازهای گوناگون انسانی است، هر عبادتی جوابگوی نیازی از اوست. نماز، زنگار غفلت از روان می‌زداید و صیقل روح و روان است. روزه، پالایشگاه خلوص و نردبان صعود است. روزه‌دار پرواز در آسمان عبادت و عبودیت را می‌آزماید و آئینه قلبش را نورستان خدایی می‌کند. حج، شرکت در آزمون الهی و قطع تعلقات و دل‌بستگی دنیوی است. عبادات مالی، چون خمس و زکات و صدقات، دمیدن روح ایثار و گذشت در وجود آدمی است.
اما اعتکاف، آمیزه‌ای از چند عبادت با‌فضیلت است. روزه که خود عبادتی ارزشمند است، شرط اعتکاف است. حضور در مسجد و خواندن نماز هم شرط آن است. عاکف سه روز در مسجد جامع مقیم می‌شود و جز برای ضروریات، کوی دوست را ترک نمی‌گوید. خود را از حلال باز می‌دارد تا با تمرین بندگی، جهاد با نفس را بیازماید. اعتکاف عهد مودت و میثاق مجدد با پروردگار است.در فضیلت اعتکاف این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجود است. خدای منان می‌فرماید: «...و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان و معتکفان و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند». (آیه 125، سوره بقره)،
اساساً ارزش آدمی را عملش می‌رساند. معتکف انسانی بزرگ و شریف است، به‌اندازه شرافت و فضل عملش، مقدس اردبیلی یگانه زمان در علم و عمل در شرافت و فضیلت اعتکاف گوید: «مبادا کسی گمان کند اعتکاف مقدمه عبادتی دیگر است. کسی که با طهارت و در حال روزه در مسجد مقیم می‌شود و تعهد قربت در اعتکاف می‌کند، این عمل عبادت است.
اعتکاف عبادتی مستقل است به مثابه حج و عمره و روزه و نماز و هر عبادت مستقل دیگر». و ایام بیض در پیش است. زمان عرشی شدن فرشیان و اعتکاف با همه فضیلتش زن و مرد را به خود می‌خواند و انسانیت را می‌خواند تا در دنیای های‌و‌هوی و دود‌ و‌دم، معراج خویشتن را به تماشا بنشیند. فرصت طلایی عمر در پیش است و ایام در گذر؛ پس همتی باید تا با حضوری نورانی از همسفران کوی دوست شویم.

 

اعتکاف از ریشه ی «عکف» و «عکوف» دارای معانی لغوی متعدد است که به مفهوم واحد و مشترکی بر می گردد. یعنی «العکوف الاقبال علی الشیء و ملازمته علی السبیل التعظیم له» به چیزی روی آوردن و به خاطر تعظیم و احترام با آن همراهی کردن و در اصطلاح دینی به معنای ماندن در مسجد و توقف در آن به قصد طاعت و بندگی خداست «هواللبث فی المسجد بقصد التعبد»، این معنای عمومی و پذیرفته شده از سوی علمای اسلام و محققین دینی است و مراسمی که امروزه در مساجد برگزار می شود، دقیقا ناظر به همین معناست. در عصر رسول خدا (ص) نیز مراد و مقصود آن حضرت و مسلمانان از عمل به این سنت همین معناست و مفهوم بوده است.انسان موجودي است ‏سالک و پويا به سوي معبود حقيقي خويش و از هر راهي که برود و هر مسيري را که در زندگي انتخاب کند، سرانجام به لقاي معبود خويش مي‏ رسد: «يا ايها الانسان انک کادح الي ربک کدحا فملاقيه؛ اي انسان! تو با تلاش و رنج‏ به سوي پروردگارت مي‏ روي و او را ملاقات خواهي کرد.»
با توجه به اين آيه اگر انسان راه ايمان، خودسازي و تهذيب نفس را بپويد جمال و مهر خداوند را ملاقات مي ‏کند، اما اگر راه کفر و آلودگي را در پيش گيرد، جلال و قهر او را. بنابراين اگر مقصد و غايت ‏سلوکش لقاي محبت و مهر خدا باشد، بايد راه تهذيب نفس و عبادت حقيقي را در پيش گيرد و از هواي نفس بگريزد و در طريقت انس با معبود گاهي به گوشه‏اي خلوت پناه ببرد و دور از همه عنوان‏ ها و تعلقات مادي، لختي بر حال زار خويش بگريد و با سوز دل و اشک چشم، کدورت و زنگار را از چهره جان خود بزدايد و در زاد و توشه آخرت انديشه کند. اديان الهي با توجه به همين نياز روحي، با آن که انسان را به حضور در جامعه و شرکت در فعاليت ‏هاي اجتماعي فرا مي ‏خوانند، فرصت هايي را نيز براي خلوت نمودن او با خداوند فراهم نموده‏اند، يکي از اين فرصت‏ها«اعتکاف‏» است. اعتکاف در لغت‏ به معني اقامت کردن و ماندن در جايي و ملازم بودن با چيزي است، ولي در شرع اسلام، اقامت در مکاني مقدس به منظور تقرب جستن به خداوند متعال است.
اعتکاف؛ فرصت‏بسيار مناسبي است تا انساني که در پيچ و خم‏هاي مادي غرق شده، خود را بازيابد و به قصد بهره بردن از ارزش ‏هاي معنوي از علايق مادي دست ‏بکشد و خود را در اختيار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را در راه راست ثابت نگهدارد تا بتواند به درياي بيکران انس و مهر خداوند که همه‏اش مغفرت و رحمت است، متصل شود.در اعتکاف مي ‏توان خانه دل را از اغيار تهي کرد و نور محبت‏ خدا را در آن جلوه گر ساخت؛ مي ‏توان خود را وقف عبادت کرد و لذت ميهماني را بر سر سفره احسان و لطف الهي چشيد؛ مي ‏توان زمام دل و جان را به دست‏ خدا سپرد و همه اعضا و جوارح را در حصار اراده حق به بند کشيد؛مي ‏توان به خويشتن پرداخت و معايب و کاستي ‏هاي خود را شناخت و در جستجوي معالجه بود؛ مي‏ توان نامه عمل را مرور کرد و به فکر تدارک و جبران فرصت‏ هاي از دست رفته بود؛ مي ‏توان به مرگ انديشيد و خود را براي حضور در پيشگاه خداي«ارحم الراحمين‏» آماده کرد.آري! اعتکاف؛ فصلي است ‏براي گريستن، براي ريزش باران رحمت، براي شستن آلودگي ‏هاي گناه، براي تطهير صحيفه اعمال، براي نوراني ساختن دل و صفا بخشيدن به روح.
زمان اعتکاف
اعتکاف از نظر زمان، محدود به وقت خاصی نیست، تنها از آن رو که لازمه اعتکاف روزه گرفتن است، باید در زمانی معتکف شد که شرعا بتوان روزه گرفت. پس هرگاه روزه گرفتن صحیح باشد، اعتکاف نیز صحیح است؛ ولی بهترین زمان برای اعتکاف، دهه آخر ماه مبارک رمضان است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این دهه، در مسجد خود معتکف می شد(1).

چرا در ایران، اعتکاف در ماه رجب برگزار می شود؟
در کشور ما اکنون اعتکاف در سه روز از ماه رجب، بیش از اعتکاف در دهه پایانی ماه رمضان رواج دارد و این سه روز از چند نظر، حائز اهمّیّت است:

اول آنکه ماه رجب، یکی از ماه های حرام است و از روایات استفاده می شود که اعتکاف در ماه های حرام، نسبت به دیگر ماه ها از فضیلت بیشتری برخوردار است.

دوم، روزه در ماه رجب دارای فضیلت خاصی است، زیرا ماه رجب ماه بزرگی است که مردم حتی در جاهلیّت نیز حرمت آن را پاس می داشتند. اسلام نیز بر احترام و منزلت آن افزود(2). ظاهرا چنین رفتار و باوری نسبت به ماه رجب از دیگر ادیان الهی در میان مردم به جای مانده بود.بر پایه حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هر کس سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند میان او و آتش جهنم به اندازه هفتاد سال راه فاصله می اندازد. پروردگار مهربان به کسی که سه روز از ماه رجب را روزه گرفته، خطاب می کند که:«حق تو بر من واجب و دوستی و ولایتم برایت حتمی شد. ای فرشتگان! در حضور شما شهادت می دهم که گناهان بنده ام را آمرزیده ام(3)»

 

خلوت زمینه تفکر

بزرگان قائلند که در تربیت، داشتن استاد، برنامه، عزم و اراده، تمرین و مداومت، از اصول اولیه است؛ اما از آنجا که یافتن استاد و مربی مناسب در این زمانه میسور همگان نیست، نسخه ای را برای تربیت در صورت فقدان استاد بیان نموده اند که عبارتست از:
اعمال ظاهری: خلوت، صمت (سکوت)، جوع (گرسنگی)، سحرخیزی
اعمال باطنی: توکل، صبر، همت (عزیمت)، صدق
خلوت بهترین زمینه تفکر است و اگر خوراک درست برای تفکر یافت نشود، نه تنها مفید نیست که مضر هم خواهد بود.اعتکاف بهترین موقعیت برای خلوت کردن است و در این خلوت می توان به تفکر پرداخت.

محورهای اصلی تفکر

1. تفکر در آثارخداوند
2. تفکر در خود (قوّتها، صعفها، روحیات، وظائف، اختیارات، رسالتها،...)
3. تفکر در دین (قرآن و عترت، عمق و محتوی، برکات و آثار دین، دستورات دین و ...)
4. تفکر در دنیا (پوچی، ظاهر و باطن، موقتی بودن، امانتی بودن، دو چهره بودن)
5. تفکر در جهان آخرت (دائمی بودن، عمق و ظاهر و باطن آن، مراحل، احوال، ...)
6. تفکر در طبیعت (زیباییها، پیچیدگیها، توانمندیها، درسها، ...)
7. تفکر در مردم (دسته بندیها، تنوع، نوع استفاده، ...)
8 . تفکر در دشمن (درون و بیرون، حیله ها، راههای مقابله،...)
9. تفکر در زمان (پیچیدگیها، مقایسه با تاریخ، رسالتها و ...)

« قرآن می خوانند . خواندن ِ با حال ، خواندن ِ با عشق ، خواندن ِ با اشک . روز سوم اعتکاف است . روز اول و دوم اگر اعتکاف را باطل می کردی ، فقط باطل می کردی . اما روز سوم نباید . حرام است . و باطن این حکم را که بنگری ، می بینی صاحب خانه به زور نگهت داشته است . دو روز اگر توی خانه اش ماندی و زار زدی ، روز سوم مال خود ِ اویی . عشق بازیِ روز سوم چیز دیگری است . افتاده ای توی بغل معشوق . چه کار می کنی ؟ گریه...گریه...گریه... . او می گوید ، او حرف می زند ، یک بار با کلمات ِ کهف ، یک بار با یس ، یک بار با صافات و... همین طور حرف هایش را گوش می دهی و زمزمه می کنی و اشک می ریزی . معنای این کلمات مَستت می کند .قرآن که تمام می شود ، یک بغض عجیبی گلوی همه را می گیرد...»
آن چه خواندید، برشی بود از کتاب «آل معشوق» که محمد صادق کریمی آن را نگاشته است. وی گاه خاطرات و چگونگی گذر ايام را در اين اثر بيان كرده و به شيرينی‌هايی كه در اين چند روز چشيده است، گذری زده است و گاه با زبانی طنز به اين موضوع نگاه می‌كند. بر خلاف کتبی که تا کنون با موضوع اعتکاف به چاپ رسیده و تنها در آن‌ها به بیان مسائلی از قبیل آداب اعتکاف و احکام آن و مختصری از خاطرات بعضی معتکفین که رنگ کلیشه به خود گرفته، این کتاب سعی کرده است روایت متفاوتی را از اعتکاف ارائه دهد و آن‌چه را در این سه روز اتفاق می‌افتد به زبان امروز به تصویر بکشد، و می‌توان گفت این اثر نمونه‌ای جدید در موضوع خود محسوب می‌شود.آل معشوق، روایتی مستند از میهمانی بزرگ حضرت حق(جَلَّ جلالُه و عَظُمَ شأنُه)
روایتی از سه روز عشق، در جامعةُالعُشّاقِ حضرت دوست.کریمی در مقدمهٔ کتابش هم نوشته است: «رفیق ما هر سال یک میهمانیِ باشکوه راه می‌اندازد. بریز و بپاشی است که نگو! ما هم چند باری رفته‌ایم و حالَش را برده‌ایم.بَس که زیبا بود گفتم بگذار از آن، وَصفُ الْعِیشی کنم که نصفُ الْعِیشی باشد برای شما.حاصل دیده‌ها و نوشته‌ها، روایتی شد از سه روز عشق، در جامعهُ الْعُشّاقِ حضرت دوست. روایتی کاملاً مستند و واقعی. نه قصه است و نه شعر. میهمانی همین بود و هست که می‌خوانید؛ بل‌که بیش از این.رفیق‌، اسم میهمانی‌اش را گذاشت «اعتکاف». میهمانش هم باید حداقل سه روز در مسجد جامعی بماند و بیرون نیاید و مشغول عبادت شود‌، به آداب میزبان‌.این رفیق ما، رفیق شما هم هست :حضرت ربُّ الاَرباب.»

 

اعتکاف یعنی.
وقتی که آب دل، از گل و لای گناه، کدر می شود و گوش های جان، از عفونت معصیت سنگین، زمانی که چشم دل، در دود و دم نافرمانی خدا کم سو می شود و عشق، تنگی نفس می گیرد و گلوی روح می سوزد، هنگامی که دل در غروب حقایق، سخت می گیرد و می گرید و تن عقل، از گزند میکرب هوس در امان نیست و در عصری که گلبول های موعظه، زیر چکمه های غفلت و تهاجم فرهنگی له می شوند و گنج خلوت از کنج دل ها، تاراج برده می شود، طلوعِ خورشید معرفت در سرزمین اعتکاف، شاید بتواند خانه دل و روح را در مقابل بیماری ها ضد عفونی کند و با داروی شفا بخش ثقلین (قرآن و عترت)، ما را از درد پوچی نجات دهد. چرا که اعتکاف، سفر چند روزه به سرزمین صفا و صداقت و غوطه ور شدن در زلال معنی است.

اعتکاف، بازدید از معراج قرب الهی با بُراق تیز پرواز خلوص است. گرچه اعتکاف، در کتب اعمال، در قفسه مستحبات جای دارد، اما در «فرهنگ انتظار»، تصفیه ناخالص های روحی، با آب توبه و آه فراق در پالایشگاه مسجد شرط وصال است. معتکف با ورود به لاله زار مسجد جامع، پاپوش تمنّیات و تعلق را از پای آرزوهایش در می آورد و جلوه های ربّانی را در کوه طور تفکر به تماشا می نشیند؛ (فاخْلَعْ نَعْلَیک فانک بالواد المقدس طوی) او در بزم خلوت نشینان، از جام های دعا و نماز، سرشار از شور و شعور می شود.اعتکاف، در آینه لغت، توقف چند روزه در ایستگاه مسجد جامع است؛ با زبان روزه و در قاموس اهل دل، حبس کرکس آمال و هوس و سبک بار و بال نمودن مرغ دل است برای سیر به آفاق و انفس. تا زمانی که کبوتر نفس، گیر دام تعلق های مادی باشد، پرواز در آسمان کمال برایش مقدور نیست.و علی علیه السلام التهاب درون و شوق وصال معبودش را در کمیل شریف چنین می سراید:ای مهربان خدای! مرغ دل در پنجه های تیز و قوی هوس حبس گشته، وگرنه بال های ما تشنه پرواز در آسمان قُرب تواند.واصلان حق، این طبیبان روح، نسخه های خود را در شفا خانه اعتکاف، تقدیم انسانیت نموده اند؛ چرا که با اکسیر اعتکاف، مس دل به طلای حرم الهی تبدیل می شود و بهشت آرامش به دل های آسمانی ارزانی می شود.

اعتکاف یعنی:از خاک به افلاک رسیدن. یعنی:راهی اسمانی برای رسیدن به ملکوت. یعنی:مدرسه ای برای خود سازی.اعتکاف یعنی:رسیدن به ارامش روح وروان.اعتکاف یعنی:حضور در بهشت ارزو واستجابت دعا قبل از خواستن. یعنی: پیله ای برای پروانه شدن. یعنی:راز چگونه زیستن.اعتکاف یعنی:درجه ای از عشق  .یعنی:روح را پرورش دادن یعنی تولدی دوباره. یعنی: خدایا در این 3روز که پاکم، جانم را بگیر.یعنی سه روز جهاد شبانه روزی وجهادی سخت هم از نظر کاری وهم از نظر معنوی اما اعتکاف یعنی حسی به وسعت معنویت .اعتکاف یعنی یک سبد معرفت  اعتکاف یعنی یک جرعه شهوداعتکاف یعنی یک باغ پر از انسانیت اعتکاف یعنی بوی خوب خدااعتکاف یعنی زمان می‌برد تا انسان برخی از معانی را درک کند.
سه روز یعنی زمان متراکم. همان‌طور که برنامه‌های روزانه و مستمر یعنی زمان مداوم.اینها هر کدام به نوعی اثر دارندهم لازم است انسان کارهای خوبش را در زمان مداوم انجام دهد تا اثربخش باشدو هم لازم است گاهی زمان متراکم، صرف بهبود حال خویش کند تا موثر واقع شود.برای مداوای برخی از بیماری‌های جسمی هم همین کار را انجام می‌دهند.گاهی برنامۀ دارویی مداوم... و گاهی که کار سخت شده باشد برنامۀ دارویی متراکم.

اعتکاف، دوره فشرده خودسازی و خودشناسی است.اعتکاف، در خانه دل با حق سخن گفتن و از غیر، لب فروبستن و به خدا پیوستن است.اعتکاف، پشت پا زدن به تعلقات نفس است. معتکف می کوشد از فرش زمینِ نفس، به عرش آسمان دل، پرواز کند و در آشیانه دوست منزل گزیند.اعتکاف، به حساب خود رسیدن است، پیش از آنکه به حساب آدمی برسند.از فضیلت های اعتکاف همین بس که معادل طواف خانه خداست.اعتکاف، راهی برای انس با خداست.اعتکاف، در حقیقت معجونی از چندین عبادت است: حضور در خانه خدا، انس با قرآن، روزه دار بودن و دعا و نماز شب.اعتکاف، رهایی از هیاهوها، تعلقات و آزادگی است.اعتکاف، نه گفتن به هوس ها و آز و طمع هاست، و آری گفتن به همه فضیلت ها و زیبایی ها.

 

 

گلچينی از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامی پيرامون «اعتكاف»

1) اعتكاف، نشانه‌ی جهت‌گيری صحيح ماست

در ايام اعتكاف در ماه مبارك رجب، در بسيارى از مساجد سراسر كشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنين مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گريه و اشك و آه، مسجد را وداع گفتند و بيرون آمدند، تا براى سال آينده آماده شوند. عزيزان من! اين براى يك جامعه، علامت خوبى است. «الّذينَ إنْ مَكّنّا هُمْ فِى‌الأرْضِ أقامُوا الصّلوةَ» علامت يك حكومت الهى، علامت يك حركت صحيح و داراى جهت‌گيرى صحيح است. اين را جدّى بگيريد و تقويت كنيد.
ديدار با طلاب و مردم قم به مناسبت 19 دى ماه 19/10/1375

2) بهترين جوانان، آن‌هايی هستند كه صاحب فكر و با انديشه باشند

همين دانشگاه تهران ما، همين مسجد دانشگاه، شاهد عبادت و راز و نياز و نماز جماعت و اعتكاف و روزه‌دارىِ برجسته‌ترين جوانان اين مملكت است. بهترين جوانان هر كشور، جوانانى هستند كه صاحب فكر و با انديشه باشند. قاعدتاً و غالباً در ميان دانشجويان، اين‌طور كسانى به صورت وافر پيدا مى‌شوند؛ البته در بين غير دانشجويان هم اين‌طور جوانان خوب هستند، ولى در زمان قديم -زمان ما كه جوان بوديم- در ميان دانشجويان، در دانشگاه تهران و بعضى دانشگاه‌هاى ديگر و در همه‌ى ايران، شايد هزار نفر اعتكاف نمى‌كردند. در قم كه مركز دين و عبادت بود، شايد چند صد نفر طلبه اعتكاف مى‌كردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند.
خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 12/10/1376

3) رجب، ماه ماه خودسازی است

رجب، ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشيدن به جان است؛ ماه توسل، خشوع، ذكر، توبه، خودسازى و پرداختن به زنگارهاى دل و زدودن سياهى‌ها و تلخى‌ها از جان است. دعاى ماه رجب، اعتكاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه وسيله‌اى است براى اين ‌كه ما بتوانيم دل و جان خود را صفا و طراوتى ببخشيم؛ سياهى‌ها، تاريكى‌ها و گرفتارى‌ها را از خود دور كنيم و خودمان را روشن سازيم. اين فرصت بزرگى است براى ما؛ به‌خصوص براى كسانى كه توفيق پيدا مى‌كنند در اين ايام اعتكاف كنند.
خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/5/1384

4) اعتكاف يكى از رويش‌هاى انقلابى است

خوشا به حالتان معتكفين عزيز. پديده‌ى اعتكاف يكى از رويش‌هاى انقلابى است. ما اول انقلاب اين چيزها را نداشتيم. اعتكاف هميشه بود. زمان جوانى ما وقتى ايام ماه رجب فرا مى‌رسيد، در مسجد امام قم -آن‌هم فقط قم؛ در مشهد من اصلاً اعتكاف نديده بودم-، شايد پنجاه نفر، صد نفر فقط طلبه اعتكاف مى‌كردند. اين پديده‌ى عمومى؛ اين ‌كه ده‌ها هزار نفر در مراسم اعتكاف شركت كنند، آن هم اغلب جوان، جزو رويش‌هاى انقلاب است. من يك وقت عرض كردم كه انقلاب ما ريزش دارد، اما رويش هم دارد؛ رويش‌ها بر ريزش‌ها غلبه دارند. پس خوشا به حالتان معتكفين عزيز.
خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/5/1384

5) توصيه‌ی آيت‌الله خامنه‌ای به معتكفين

توصيه‌ى من اين است كه در اين سه روزى كه شما در مسجد هستيد، تمرين مراقبت از خود بكنيد. حرف كه مى‌زنيد، غذا كه مى‌خوريد، معاشرت كه مى‌كنيد، كتاب كه مى‌خوانيد، فكر كه مى‌كنيد، نقشه كه براى آينده مى‌كشيد، در همه‌ى اين چيزها مراقب باشيد رضاى الهى و خواست الهى را بر هواى نفستان مقدم بداريد؛ تسليم هواى نفس نشويد. تمرين اين چيزها در اين سه روز مى‌تواند درسى باشد براى خود آن عزيزان و براى ماها كه اين‌جا نشسته‌ايم و با غبطه نگاه مى‌كنيم به حال جوانان عزيزمان كه در حال اعتكاف هستند. با عملِ خودتان به ما هم ياد بدهيد. خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 28/5/1384

6) اين حركت در دنيا نظير ندارد

هيچ وقت در اين كشور در طول سال‌هاى گذشته، از دوران جوانى و نوجوانى ما به ياد نداريم كه در ماه رمضان، در مساجد كشور يا در مسجد گوهرشاد مشهد، مردم بيايند اعتكاف بكنند. در ايام‌البيض سه روزِ متعارف ماه رجب يا ماه شعبان، ما تعداد معدودى در قم ديده بوديم كه اعتكاف مى‌كردند؛ آن هم غالباً طلبه‌ها. در غير آن معمول نبود. امروز در ايام اعتكاف، دانشگاه‌ها و مساجد و سرتاسر كشور و مساجد جامع، مملو از معتكفين است؛ علاوه‌ى بر آن، در دهه‌ى آخر ماه رمضان، جمعيت عظيمى مشغول اعتكاف بودند. چه كسانى؟ پيرمردها؟ پيرزن‌ها؟ نه، همين جوان‌ها، جوان‌ترين‌ها. اين ديگر در دنيا نظير ندارد. اين نسل جوان امروز ماست. امروز گرايش به دين و ارزش‌هاى انقلابى، وجه غالب جامعه است.
ديدار با مردم گرمسار 21/8/1385

 

مقابله با تهاجم فرهنگ بيگانه

در فرهنگ اسلامي روي آوردن به اعتکاف، علاوه بر بهره برداري از فيض معنوي آن، جهاد مقدس نيز هست؛ زيرا اين مراسم عبادي - معنوي، نقش بسيار مهمي در رويارويي با نفوذ فرهنگ بيگانه ايفا مي‏کند. جواني که در مراسم اعتکاف، طعم شيرين ايمان و انس با خداوند را مي ‏چشد، لذت‏ هاي مادي و شهواني در ديدگانش، حقير و بي‏ ارزش مي ‏شود و به آساني در گرداب فساد و باورهاي ضد ديني گرفتار نمي ‏شود. از سوي ديگر، چنين مراسمي خود پيامي عملي و درسي عبرت‏ آميز براي مردم است. حضور جمعي از مؤمنان در مسجد براي عبادت، در حقيقت نوعي دعوت به خداپرستي و دين مداري است و آثار سازنده‏اي بر جامعه خواهد داشت، از همين رو، در رويارويي با تهاجم فرهنگي دشمن نبايد نقش مؤثر سنت هايي که در باور عمومي مردم ريشه‏ هاي عميق دارند، ناديده گرفته شود. بي ‏ترديد مساجد، حسينيه‏ ها، تکايا، هيئت‏ هاي مذهبي، زيارت و اعتکاف، نقش مهمي در تربيت جامعه و گسترش فرهنگ ديني ايفا کرده و مي‏کنند. اين مقوله ‏ها با آثار مثبت جانبي که دارند، اهرم‏هاي توانمندي در مقابله با فرهنگ بيگانه‏اند. در دوران ما تهاجم دشمن ابعادي گسترده يافته، ولي اين حرکت استعماري، دست کم ريشه‏اي چند صد ساله دارد و همين پديده‏ هاي سنتي هم چون اعتکاف مردم ما را در طول سال ‏هاي متمادي در برابر نفوذ فرهنگ بيگانه مصونيت ‏بخشيده است.  اما اهميت آن و نقش بسزايي که در تصفيه و تزکيه انسان دارد براي بسياري از مسلمانان ناشناخته مانده است. از اين رو جا دارد مبلغان اسلامي بيش از پيش بر نقش مهم آن تاکيد ورزند تا اين سنت ديرينه محمدي آن گونه که شايسته است، جايگاه خود را در جامعه اسلامي حفظ کند. در عصر ما که زندگي ماشيني و پيچيدگي ‏هاي آن، ديده‏ هاي انسان را به خود خيره کرده، روابط اجتماعي گسترده شده و خلاصه دامنه سرگرمي انسان به جلوه‏ ها و مظاهر مادي توسعه يافته است، تاکيد بر نقش سازنده اعتکاف، ضرورتي دو چندان مي ‏يابد، زيرا اعتکاف انس با معشوق است که زمينه را براي گسستن فرد از سرگرمي ‏هاي پوچ فراهم مي‏ آورد؛ انسان را با خداوند پيوند مي‏ دهد و از آفت ‏خدا فراموشي و از خودبيگانگي نگه مي ‏دارد.در بزرگى اعتکاف همین بس که در کنار طواف خانه خدا و رکوع و سجود آمده است. پاک نمودن کعبه معظمه از آلودگى هاى ظاهرى باآلودگى هاى معنوى هم چون بت پرستى جهت طواف و اعتکاف و رکوع و سجود فضیلت براى دو پیامبر بزرگ قرار گرفته است.(آیت الله جوادى آملى)
پیام اعتکاف، به یاد خدا زیستن است. اعتکاف گشت و گذاری است در کوچه پس کوچه های درون و گشتن در دنیای تو در توی دل و شناختن خود و مجاهده با نفس. روزهای اعتکاف، روزهای انس با پروردگار و بریدن از غیر و پیوستن به یار است. اعتکاف، هجرتی درونی برای سیر در دنیای باطن و مروری بر نفسیات خویش است تا گام تهذیب برداریم و کام بندگی برگیریم. ایام اعتکاف، اهل عبادت را عید حضور است و اهل غفلت را روزنه ای به سوی نور.مرحوم علامه مجلسی درباره کمال اعتکاف می نویسد: "کمال اعتکاف در آن است که اندیشه و دل و اعضا بر مجرد عمل صالح وقف گردد و بر در خانه خدای جلیل و در برابر اراده مقدس او به حبس درآید و به زنجیر مراقبت او به بند کشیده شود و از آن چه روزه دار از انجام آن خودداری می کند، به طور تمام و کمال بازداشته شود.

پی نوشت ها:
1. فضائل الاشهر الثلاثة، شیخ صدوق، ص 24، روایت 12.
2. همان، ص 25، بخشی از روایت 12.
3. بحارالانوار، ج 98، ص 151.

منابع:

1-سید مهدی شمس الدین، ره توشه سالکان، قم، انتشارات قدس، 1373، چ 1، صص86-87

2-رحیم نوبهار، اعتکاف؛ سنتی محمدی، قم، مؤسسه عمران مساجد، 1376، چ 2، صص50 و 51.



کد مطلب: 16188