دلنوشته برای امام عصر(عج)
تاریخ انتشار : شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۳۷
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ  یا قائم ال محمد نوشت:

آه می کشم تو را , با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا , ای کرامت بهار
در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند
کاروانی از شهید , کاروانی از بهار . . .
ای گل سرخ امامت ای طلوع زیبای جمال ای که با نامت و با یادت بیقراری را در سر تا سر وجودم حس میکنم ای که تمام وجودت پر از خرمی و سرسبزی است سلام…

نمی دانم چه بگویم چه بنویسم که در وصف کمال و جمال حیرت انگیز شما باشد.احساس می کنم قلم وجودم روان نمی نویسد خاموش است خودتان با نور پر فروغی که دارید دلم را روشن کنید.آقا اجازه خسته ام از این همه فریب از هیاهوی مردم این شهر نانجیب آقا پنجره  و دیوار های دلم خشک و سنگی شده اند انگار در چشم انتظار منتظر عزیزی خشک شده اند. دوست دارم که یک شب جمعه سحر گردد و ناگهان بشنوم از سمت حجاز نغمه دلخوش ((انا المهدی))
آقا کی از پشت ابر بیرون میای و دنیا راروشن میکنی کی؟
کی از رخ پرده میگشایی کی؟
کدام جمعه میایی کدام جمعه؟
مهدی بیا که بی تو عالم صفا ندارد باز ا که بی تو عالم نور و ضیا ندارد
آقا ترا به عظمتت؛نرا به پهلوی شکسته مادرت،ترا به خون جدت حسین قسم میدمت بیا که دیگه تاب این دوری نداریم

آقا ای گم شده ی مردم عالم، تو کجایی؟ من هر جمعه که آید به امیدم که بیایی

زمستان خسته شد از بی بهاری / جهان می لرزد از این بی قراری
گمانم جمعه ای باقی نمانده / خدایا تا به کی چشم انتظاری؟
(اللهم عجل لولیک الفرج)
کد مطلب: 236