خاطره‌ای انقلابی از روزهای آخر طاغوت
تاریخ انتشار : جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۲
Share/Save/Bookmark
 
وبگاه "موج ریاضی (بصیرت ماندگار)" نوشت:
خاطره اي انقلابي اززبان مادرم
 اتفاقات اين خاطره دقيقا از 19 تا 22بهمن  سال 1357رخ داده است.... 

مادرم هميشه اين روزها را برايمان اين گونه تعريف مي كند :



19بهمن ،به خانه برادرم در قصر فيروزه رفتم تا همسرش تنها نماند (آخر برادرم ارتشي بود وآن روز سركار بود)، آره ،همان روزي كه همافران ارتش  با لباس نظامي به ديدار امام خميني (ره) رفتند و به ايشان اداي احترام كردند و....)،همان شب هم  گاردشاه  به همافران حمله كرده بود ودرگيري ها شروع شده بود وما خانواده ها هم دست به كار شديم، من با وضع حساسم (آن موقع من ،خواهرتان را ،پا به ماه بودم ) به همراه زن داداشم ،خانه به خانه مي گشتيم ولباس شخصي تهيه مي كرديم وبه برادر كوچكم(يكي از سربازهاي امام خميني (ره)در سال 42بود  كه بعد ها در جبهه به شهادت رسيد ) مي داديم واو هم لباسها را به نظامي ها مي داد تا با تغيير لباس  بتوانند از طريق  سوراخ ديواري !!(كه همين برادر كوچكم مسبب ايجادش بود )، فراركنند ... برادر بزرگم (الان سرهنگ بازنشسته ارتش است )نيز آنموقع ،مسوول اسلحه خانه بود وانجا مشغول پست دادن ، بعد از پيروزي انقلاب ، با نشان دادن 2گلوله به ما ، گفت كه آن شب او كليد اسلحه خانه را به افسران ومردم داده بوده تا آنها هم بتوانند از خود دفاع كنند و چند گلوله هم ،در حين ماجرا از نزديك او رد شده ،همان گلوله هايي كه نشانمان داده بود .... 



پسر عمويم محمد شجاعي ،همافري بود كه شش ماه پيش از پادگان اصفهان فرار كرده بود وساواكي ها اين مدت در پي او بودند ، وقتي مردم ،شروع  به تسخير مكان هاي حساس  كردند ، او نيز به كمك مردم شتافته بودا نقلاب پيروز شده بود  و ما ها نگران او بوديم وخبري نداشتيم (آخرين بار كه به خانه آمده بود ، كفش ولباسهايي پوشيد كه به راحتي بتواند مبارزه كند و...) ، تااينكه فرداي آن روز عكس او را در صفحه شهداي روزنامه كيهان يافتيم ،با چه حالي به بهشت زهرا (س) رفتيم وجنازه اورا(كه حالا به عنوان اولين شهيد هوانيروزناميده مي شود) تحويل گرفتيم وگريه مي كرديم و زمزمه مي كرديم: " دربهار آزادي ،جاي شهدا خالي " ... اورا به روستاي پدري مان در روستاي نيوان سوق شهرستان گلپايگان آورديم وبه خاك سپرديم .

بعد ها فهميديم او در نارمك ،نزديك خانه نامزدش ، در آخرين ساعات پيروزي انقلاب ،در هنگامه تسخير كلانتري ،با گلوله مستقيم دژخيمان ساواك به شهادت رسيده است ،روحش شاد وراهش هميشه پر رهرو باد

 

انتهای پیام
کد مطلب: 11977