چو آن رفت این نیز نخواهد ماند
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۱۴
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ چشمه جاری نوشت :

(یادداشتی صمیمی اندر حکایت انتخابات و مسند طلبی)

نقل، نقل نامردی ها و خیانت ها و زیرآبی رفتن هاست، حکایت صندلی ها و میزها و پست ها و مقام هاست.

اگر برای تصاحب مقام و منصب و ریاستی تلاش کنیم، این تلاش فی نفسه ارزشمنده اما وقتی در این ارزش، لرزشی روی بده اون مقام و منصب به ماهم رحم نمی کنه؛ خب راست گفتن قدیمیا« چو آن رفت این نیز نخواهد ماند». خوب و بد یه روز جاشون رو به جانشینی می دن، مگه رهبران آپارتاید امثال«بوتا» (نخست وزیر افراطی رژیم آپارتاید)، خون سیاه پوست ها رو به شیشه نکرده بودن؟ سال های سال افرادی مانند نلسون ماندلا و احمد کاترادا رو شکنجه و زندان کردند، اما همین ها بعد از سال ها جلوی سیاه پوست ها سرخم کردند و پست و مقامشون رو واگذار کردند.

مگه هیتلر نبود؟ چرچیل نبود؟ حتی این قاعده عکس هم می شه؛ مگه انوشیروان عادل نبود؟ درمقابلش رضا شاه پهلوی هم بود. مگه حنیف نژاد موسس مذهبی مجاهدین نبود؟ خیلی هم پاک و معتقد بود اما جاش رو داد به امثال تقی شهرام و رجوی؛ اینها همه شاهد مثال تغییر و تبدل دائمی دنیاست؛ اهداف، ذاتیات و نیات آدمها هم تغییر می کنه، رسالت احزاب و گروهها هم تغییر می کنه، و این اصلا عجیب نیست؛ یک روز عارفی، درحال طواف خانه ی خدا هروقت به حجرالاسود می رسید دعا می کرد:« خدایا شوق و حالتی به من عطا فرما و این حالت را برمن دائمی بفرما». هاتفی آواز دادکه:« ای دوست! دائم و ثابت بودن صفت خداست تو بنده ای بنده متغیر است؛ از حالی به حال دیگر، گاهی خوب گاهی ناخوب، چیزی را طلب نکن که طاقتش در تو نیست».

می خوام بگم مبادا کسی رو بخاطر خدمات گذشته ی خودش و نیاکانش اونقدر حلوا حلوا کنیم و روی سرمون بزاریم که شخصیت امروز و اهداف و برنامه هاش یادمون بره؛ مبادا گول تبلیغات و میتینگ های دهن پرکن رو بخوریم؛ مبادا شعارهایی چون رفاه و آسایش و امنیت و آزادی و مساوات و برابری و برادری برامون هدف ساز بشه و هدف اصلی یعنی رشد و تعالی رو فراموش کنیم، مبادا خدارو فراموش کنیم، مبادا حق رو نادیده بگیریم، مبادا شور رو جای شعور بزاریم، مبادا چشم بسته پیروی کنیم، مبادا بدون در نظر گرفتن تغییرات بنیادی کاندیداها در طول این سال ها و فقط با نیم نگاهی به گذشته و بر اساس حرف مردم پای قدرتشون رو مهر بزنیم؛ به قول میرزای فیلم اخراجی ها:

از پی رد و قبول عامه خود را خر مساز

زآنکه کار عامیان نبود جز خری و خرخری

گاو را باور کنند اندر خدایی

نوح را باور ندارند از پی پیغمبری

انتهای پیام/
کد مطلب: 1391