خاطرات یک سرباز عراقی
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ تير ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۰۰
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ بصیر ولایت نوشت:

 یه پسر بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم.

آوردنش سنگر من. خیلی کم سن و سال بود.

بهش گفتم: «مگه سن سربازی توی ایران ۱۸ سال تمام نیست؟»

سرش را تکان داد. گفتم: « تو که هنوز ۱۸ سالت نشده! »

بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ،

        امام خمینی کارش به  جایی رسیده که دست به دامن شما

                   بچه ها شده و سن سربازی رو کم کرده؟ »

جوابش خیلی من رو اذیت کرد.

با لحن فیلسوفانه ای گفت: سن سربازی پایین نیومده ،

                               «  سن عاشقی پایین اومده.»
انتهای پیام/
کد مطلب: 4343