چهره دزداب در سال 1918 میلادی
تاریخ نوشت
تاریخ انتشار : شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۲۶
Share/Save/Bookmark
 
چهره دزداب در سال 1918 میلادی
وبلاگ شهریار زاهدان نوشت:
سرکار خانم سیما سلطانی کارشناس سازمان برنامه وبودجه سابق استان در اوایل دهه هفتاد مبادرت به تدوین کتابی تحت عنوان زاهدان نموده که در حد خودش در آن زمان کاری نو و بزعم حقیر بسیار با ارزش و ماندگار بوده و میباشد.

او بعنوان یک زاهدانی اصیل با صرف وقت و تلاش ودقت فراوان توانسته تاریخچه ی شهر نوپای زاهدان را نه از متون تاریخی بلکه از سینه های معمرین شهر در نقاط مختلف کشور وبعضا خارج از کشور استخراج کرده پس از تدوین در اختیار سازمان متبوعش قرار داده که به چاپ رسیده است و امروز که متجاوز از بیست سال از زمان تدوینش میگذرد بعنوان یکی از اسنادی است که تاریحچه شهرمان زاهدان را به تصویر می کشد و بنده بعنوان یک زاهدانی از خواندن آن لذت بردم به همین دلیل سطوری از این نوشته با ارزش را برای شما مخاطبین عزیز نقل میکنم که باارزش کار کارشناسانی چون سیما سلطانی آشنا و از اینگونه کارشناسان پر تلاش و محقق قدردانی شود.

در صفحه 44 این کتاب یا بهتر بگویم نشریه شماره 67 آمده است: در سال 1918 میلادی برابر با سال 1296 شمسی، تصویر شهر دزداب چنین بوده است. غیر از درمانگاه انگلیس ها و کارکنان آن که از منازل مستحکم و آجری برخوردار بودند، کارگران راه آهن همه زیر چادر زندگی می کردند، تا مدتها این چادرها برپا بوده است و پس از آن برای کارگران از تراورس های خط و از نی و حصیر آلونکهایی ساخته شده بود.

خط آهن تا مقابل دادگستری فعلی آمده است، قطار که تازگی ها راه افتاده هفته ای یکبار به درداب وارد میشدو با خود غذای ارتش انگلیس، شکر، چای، گازوئیل ، چتائی وقماش و ماشین آلات می آورد، بزودی تجارت رونق یافت.

برخی می گویند درمقابل چیزهایی که از آن طرف مرز به ایران وارد میشد ایرانی ها نیز چیزهائی برای فروش داشتند از قبیل زیره، مغز بادام، پسته، گل گاوزبان، خشکبار، وفرش را می توان نام برد ولی در مورد صادرات رسمی نکته ای یافت نشده و در این بررسی به یقین نرسیده اند.

در منطقه دزداب فقط تعدادی خانوارهای بلوچ از طایفه گرگیج و آنهم درشمال شهر فعلی، در کنار چشمه ای کشاورزی و دامداری می کردند، محل استقرار کارمندان زیر دست انگلیسی در روی تپه ای شنی قرار داشت که هم اکنون گودواره (معبد) سیکها در آنجا مستقر است.

گفته میشود در روی این تپه تعداد شش واحدمنزل ساخته شد که دلیل آن نیز ناشی از خطر سیلاب هایی بود که هر از گاه کل منطقه دزداب را طعمه خود می ساخت و ناچار بر روی بلندی ها خانه ساخته میشد.

انگلیسی ها در محل فعلی کنسولگری پاکستان مستقر بودند که بعدها و در زمان استقلال پاکستان، این کشور وارث انگلیسی ها گردید، این محل 57 هزار مترمربع مساحت داشته و قبل از اینکه قطار به درداب برسد کنسولگری انگلستان در آن ساخته شده بود و از جمله درمانگاه انگلیسی ها نیز در همین مکان احداث مستقر بود.

پس از اینکه پاکستان در سال 1947 میلادی از هند جدا شد انگلیس ها محل درمانگاه را به عنوان کنسولگری به پاکستان تحویل دادند، همینطور در یکی از خیابانهای فرعی که به خیابان امام خمینی منتهی میشود ودقیقا در محل آزمایشگاه مرکزی فعلی، کلیسائی وجود داشته که متعلق به انگلیسی ها بوده است.

این کلیسا بعدها مبدل به بیمارستان مرسلین شد که دکتر سیاه پو ست مسیحی در آن کار میکرد ، نام او دکتر استالگر و اهل سوئیس بود که با همسرش در این بیمارستان سکونت داشت، وی نزد مردم شهر دزداب به دکتر سیاه معروف گردید.....
کد مطلب: 20211