فرهنگ در منظر امام خمینی (ره)
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۲۸
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ اسرار عشق نوشت :
شناخت فرهنگ از مسائل بسیار مهم و حیاتی در بقاء و تداوم انقلاب اسلامی بوده، و ضروری است که براساس تعریف فرهنگ و شاخصه ها و ساختاره های آن، ابعاد نظام و کشور اسلامی خود راسازماندهی نماییم. آنچه تذکر آن لازم به نظر می رسد این است که فرهنگ در هر جامعه ای در حقیقت شاکله و عنصر اصلی بوده و رنگ پذیری ابعاد سیاست و اقتصاد از ناحیه آن خواهد بود. شکل گیری فرهنگ اثر خود را در دیگر ابعاد منعکس خواهد نمود. در این مقال برآنیم که تحلیل فرهنگی فرهنگ را از منظر امام خمینی ره مورد نقد و بررسی قرار داده و تقابل دیدگاه های دیگر؛ با کلام ایشان را نشان دهیم.



 اهمیت و نقش فرهنگ

انقلاب اسلامی به دلیل حضور جهانی خود در حقیقت این شعار را در سراسر جهان اعلام نمود که در مدیریت نظام اسلامی، دین اختیار را بدست گرفته است. آنچه که امروز باید نمودِ آن را در اداره  مجموعه  های نظام مشاهده نمود ارتباط مستقیم آنها با فرهنگ دین و نظام اسلامی است.

بنابراین دستیابی به یک خط مشی فرهنگی مستقل براساس اصول و ارزش های اسلامی دارای اهمیت به سزائی بوده و امام(ره) در این باره می فرمایند:

“درباره فرهنگ هر چه گفته شود کم است. می دانید و می دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگان ها و مقامات آن رژیم در صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و بر استقلال و آزادی ملت از قیود شیطان عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تعبیت از اسلام و خواسته های ارزنده آن پایبند باشند دیری نخواهد کشید که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند ونسل آتیه را آن چنان کند که انحراف بصورت زیبا و مستقیم را راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد و بر سر خود و کشور آن آورد که در طول ستم شاهی و خصوصاً پنجاه سال سیاه بر سر کشور آمد.[۱]”
براستی چگونه امکان دارد علیرغم پای بند ارگان ها، مقامات و ملتی به صراط مستقیم انسانی و الهی و اعتقاد به استقلال و آزادی از قیود شیطانی، انحراف فرهنگی به صورت راهی زیبا و مستقیم بر همه غلبه کند و اسلام انحرافی به جای اسلام حقیقی راه نجات تلقی شود؟

پس از انقلاب صنعتی رنسانس با شروع راسیونالیزم (عقل گرایی) در حقیقت تقسیم کار بین دین و عقل شروع گشت و بدلیل دین محرّف مسیحیت این مبارزه فرهنگی از قوت بسیار جدی برخوردار گردید و در کمتر از یک قرن سیطره خود را بر سراسر جهان بگستراند. سخت ترین و اصلی ترین تهاجم را می توان تهاجم فرهنگی نامید، زیرا این کار، سرنوشت ابعاد دیگر جامعه را با خود همراه خواهد نمود.
با بررسی تاریخ نظام آموزشی کشورمان، براحتی می توان نفوذ دشمن را از مجرای فرهنگ ملاحظه نمود و آن را مورد بررسی قرار داد. حضرت امام ره نسبت به این هجمه ی حساس می فرماید:

“ببینیم که فرهنگ وارداتی به ما چه کرد و ما در مقابلش چه باید بکنیم[۲]؟ خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه ها در سطح کشور آن چنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق ریشه دار غرب مبارزه کرد[۳]“.

آنچه که در این قسمت بعنوان سوال اساسی مطرح می شود این است که ویژگی های فرهنگ وارداتی غرب چیست؟ و چگونه می توان با بدآموزی های عمیق و ریشه دار غرب به مبارزه برخاست؟ ایشان در عبارتی می فرماید:

“هجوم دانشجویان پس از طی کردن دوره های تحصیلی به آموزش های غربی و شرقی در دبیرستان ها و دانشگاه های ایران بسوی غرب و احیاناً شرق که ره آوری جز فرهنگ غربی و شرقی نداشت چنان فاجعه ای ببار آورد که همه ی ابعاد جامعه ما را بی قید و شرط وابسته، بلکه تسلیم به ابرقدرت ها کرد”[۴].

تأمل در آموزش های غربی و شرقی در مراکز آموزشی ایران در زمان طاغوت سبب می گردد ویژگی های آنها را بدست آورد و زمینه تسلیم به ابرقدرت ها را از بین ببرد. اما این کار محتاج ابزار جدیدی و کارساز می باشد البته تذکر این نکته ضروری بنظر می رسد که هجوم فرهنگی کفر، محدود به تعداد مشخصی از کشورهای جهان نبوده و نیست بلکه به دنبال جهانی بودن آن بوده و این چیزی جز بین  المللی نمودن نظام فرهنگی کفر جهانی نیست، امام این نکته را بسیار منقّحانه طرح می نماید که:
“صدماتی که کشور ما از فرهنگ رژیم شاه خورده است قابل مقایسه با ضررهای اقتصادی و غیره نبوده است متأسفانه در زمان این پدر و پسر دست اجانب بازگردید و مراکز آموزشی که باید تکیه گاه ملت باشد به ضدش تبدیل شد)[۵].

“ما الآن در همه چیز به گمان یک نحو وابستگی داریم که بالاتر از همه، وابستگی افکار است، افکار جوان های ما؛ پیرمردهای ما، تحصیل کرده ها، روشنفکران ما، بسیاری از افکار ما وابسته به غرب است”[۶].
کد مطلب: 17531