وبگاه "نسیم توسعه" نوشت:
شاید لازم باشد اکنون که در آستانه ششمین دور از مذاکرات هستهای وین یا آخرین دور از این مذاکرات در فرصت ششماهه توافق هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ قرارداریم، بار دیگر به بازنگری سیاستها و راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه هستهای بپردازیم. به نظر میآید مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای بزرگ و به ویژه غرب طی حدود دو دهه اخیر را باید علیرغم آنکه توانسته است برای ایران، وقت و زمان مناسب برای رشد و توسعه صنعت هستهای را فراهم آورد، موجب نوعی فرسایش و بلکه عقبماندگی ایران در مسایل مهم منطقهای و جهانی نیز بدانیم.
مذاکرات هستهای ایران با غرب را باید فرآیندی با دو محور و البته دو نتیجه و بازخورد برای دو طرف مذاکرات قلمداد نمود که بر مؤلفههای مختلف توسعه و پیشرفت ایران در منطقه و جهان نیز تأثیرگذار بوده است، دو محور این مذاکرات و بازخورد آنها برای ایران را میتوان در موارد زیر مشاهده نمود:
یکم: فراگیری رسانهای و بینالمللی ورود ایران به جمع کشورهای دارای دانش و صنعت هستهای، مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت برتر و مهم در صحنه رقابتهای جهانی و مذاکرات دیپلماتیک مهم جهان.
دوم: محدودسازی قدرت مانور قدرت ایران در صحنه بینالمللی از طریق وضع و اعمال تحریمهای اقتصادی، تجاری و نظامی گسترده بر علیه ایران و ورود مذاکرات به دور تسلسل و روند فرسایشی آن.
اکنون و در آستانه مذاکرات طولانی مدت ۱۸ روزه ایران و کشورهای ۱+۵ در وین که از نظر مدت مذاکرات میتواند با مذاکرات مهم جهانی طی یک قرن اخیر نیز برابری نماید، بحثهای بیشماری پیرامون شکست یا موفقیت مذاکرات طی ششماه، ادامه مذاکرات و تمدید مهلت ششماهه آن و در نهایت نتایج این مذاکرات و توافق اولیه آن برای ایران در رسانهها و افکار عمومی جهان و نیز مراکز تحقیقاتی و کارشناسی، مطرح شده است.
آیا مذاکرات هستهای طی دو دهه گذشته به نفع ایران بوده است؟
آیا سیاستگذاران ایرانی در ادوار گذشته و اکنون به فکر راهکارهای جایگزین مذاکرات بودهاند؟
آیا راهحلی غیر از مذاکرات بینتیجه و بلکه مضر به حال ایران، از سوی مسئولان و استراتژیستهای دولتی ایران مورد بررسی قرار گرفته است؟
آیا ساخت بمب اتمی نمیتواند بسیاری از مشکلات ایران را حل نماید؟
مذاکرات ایران و غرب طی همه سالهای گذشته را باید حربهای از سوی غرب و قدرتهای بزرگ جهان برای محدودسازی قدرت ایران در جهان و انزوای نظام جمهوری اسلامی ایران دانست. این مذاکرات حربهای بوده است برای اعمال فشار بیشتر بر علیه ایران فارغ از ماهیت هر کدام از دولتهای ایران که دارای نگرش و رویکردهای متفاوت در مورد مذاکره با غرب بودهاند.
نظام جمهوری اسلامی ایران طی دو دهه اخیر در مقابل رویکرد استبدادی و یکجانبهگرایانه غرب در مورد انرژی هستهای، اعلام کرده است که انرژی هستهای را برای مصارف صلحآمیز و انسانی مورد استفاده قرار داده و هیچگونه قصد و نیت نظامی از توسعه این دانش و صنعت ندارد. استفاده مسالمتآمیز ایران از انرژی هستهای که مورد تأکید همه ایرانیان ومسئولان ایران و به خصوص رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای نیز میباشد را باید یک سیاست انسانی و اسلامی با شرایط جامعه جهانی آرمانی دانست.
در این جامعه آرمانی که مبتنی بر ارزشها، هنجارها و آرمانهای انسانی تمدن ایرانی و اسلامی است، جنگ و خونریزی و به خصوص کشتار جمعی مردم بیگناه، امری مذموم، ناپسند و حتی غیر انسانی قلمداد میشود. این نگرش انسانی و صلحآمیز به انرژی و دانش هستهای را میتوان در سخنان مهم رهبر معظم انقلاب که مورد احترام و توجه جهانیان قرار گرفته است، مشاهدهنمود. آنجا که ایشان به صراحت میفرمایند:((بارها ملت ایران و مسئولان اعلام کردهاند که ما سلاح هستهای را نمیخواهیم. این در سلسله نیازها و نظام تسلیحاتی ما اصلاً وجود ندارد. ما اعلام کردیم که استفاده از سلاحهای هستهای از نظر اسلام حرام و ممنوع است و نگهداشتن او ایجاد یک خطر بزرگ و یک دردسر بزرگ است. ما دنبال این نیستیم و نمیخواهیم، پول هم بدهند، بگویند آقا شما بیایید این کار را بکنید، ملت ایران نمیخواهد، مسئولین نمیخواهند )).۱
اما این سیاست انرژی هستهای ایران را باید فرآیندی دانست که تا زمان تضمین منافع ایران در صحنه بینالمللی مورد اهتمام ایران قرار دارد. این راهبرد بهرهبرداری مسالمتآمیز از انرژی هستهای و عدم بهرهگیری این دانش و فناوری در زمینه و صنعت نظامی را باید سیاستی دانست که در صورت عدم نتیجهبخش بودن مذاکرات و ادامه تهدیدات نظامی و اقتصادی غرب و به خصوص امریکا و رژیم صهیونیستی بر ایران، تغییر یافته و می تواند وارد فاز نظامی نیز شود.
ایران در وضعیت کنونی در منطقهای قرار دارد که سرشار از تنش، درگیری و جنگ است. آسیای جنوب غربی را باید منطقهای دانست که قرن اخیر و به خصوص چند دهه گذشته و بلکه دهههای آینده به عنوان مرکز تأثیرگذار جهانی مطرح بوده و صحنه منازعات منطقهای و جهانی خواهد بود. این منطقه در حال حاضر نیز دارای چندین قدرت اتمی با حکومتهای چالشبرانگیز هستند. هند، پاکستان و اسرائیل را باید کشورهای دارای انرژی هستهای و بلکه بمب اتمی دانست که حتی از قوانین و نهادهای بینالمللی نیز سرپیچی نمودهاند.
درگیری نظامی میان هند و پاکستان و از سوی دیگر منازعات و درگیری مستمر اسرائیل با کشورهای اسلامی را باید از جمله تهدیدات بارز بمب اتمی در آسیای جنوب غربی دانست. در این میان نباید از عربستان سعودی غافل بود که سعی دارد تا با خرید بمبهای اتمی، خود را به عنوان یک دارنده بمب اتمی و قدرت اتمی در منطقه معرفی نموده و در مقابل رقیبان خود عرض اندام نماید.۲
در چنین وضعیتی که بمب اتمی در اختیار دولتهای بیثبات منطقه قرار داشته و از سوی دیگر ترکیه نیز با استفاده از امکانات و توان نظامی ناتو به خصوص سیستمهای موشکی این سازمان نظامی به نمایش قدرت خود بر علیه ایران میپردازند، عدم به رسمیت شناختن قدرت و توان هستهای صلحآمیز ایران، میتواند برای آینده ایران بسیار خطرناک و تهدید کننده باشد.
ایران علیرغم موفقیت و برتری دانش موشکی بر بسیاری رقیبان منطقهای خود، به هر حال در برابر تهدیدات اتمی این کشورهای رقیب و بلکه دشمن، ضربهپذیر میباشد. ایران برای تضمین آینده خود در این منطقه آشوبزده و تنشزا که به مرکز تنشها تبدیل شده است، نیاز به بمب اتمی خواهد داشت تا بتواند ضمن ایجاد توازن قوا با دیگر قدرتهای منطقهای و جهانی، جلوی برخی زیاده خواهیها و بلندپروازیهای قدرتهای منطقهای را بگیرد.
سیاستگذارن ایرانی باید به فکر آینده ایران در این منطقه تنشزا و آشوبزده بوده و راهبرد پاسخ کوبنده ایران به دشمنان و رقیبان برای شرایط بحرانی را تدوین نمایند. شاید اکنون و در آستانه آخرین دور از مذاکرات شش ماهه فرصت اقدام ایران و کشورهای ۱+۵، باید از نیات غیر صادقانه کشورهای غربی نگران بود.
این نیات غیر صادقانه غرب به ویژه امریکا را میتوان در مقاله جان کری وزیر امورخارجه امریکا مشاهده نمود، آنجا که وی مینویسد:((بین آنچه ایرانیان میگویند وآنچه عمل میکنند، فاصله وجود دارد و عمل و گفتار ایرانیان، یکی نیست. ایران هنوز نتوانسته است صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود را اثبات نماید. فرصت برای ایرانیان برای توافق در حال پایان است)).۳
جان کری معتقد است مواضع ایران در پشت درهای بسته مذاکرات با مواضع و فضای خوشبینانه داخلی ایران(خوشبینی عمومی)، تفاوت داشته و همخوانی نداشته و گزارشهای سازمانهای بیناللملی طی سالهای گذشته از دهها تخلف در برنامه هستهای ایران گزارش دادهاند!۴
اکنون که قرار است مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ برای نتیجه دادن به مذاکرات در دوره اقدام، حتی ۱۸ روز نیز طول بکشد، باید برای بعد از این دوره از مذاکرات و نتیجه آن نیز سیاستهای مناسب داشت. نباید فراموش کرد که نگاه امریکا و متحدانش به مسئله انرژی هستهای ایران را باید در راستای ضدیت با ایران، ماهیت و هویت استقلالطلبانه و ضد استکباری ایران دانست، ماهیت اقدامات غرب را میتوان در سخنان و نوشتههای پرفسور فرانسیس فوکویاما نظریهپرداز امریکایی به خوبی مشاهده نمود.
فوکویاما با مقایسه اقدام نظامی امریکا بر علیه عراق با رفتارهای این کشور بر علیه ایران، میگوید: ((درک نکردن درسهایی که ذکر شد در بحثهای نومحافظهکاران آمریکا در مورد قدرت ایران در منطقه خاورمیانه و برنامه هستهای این کشور مشهود است و ایران در حال حاضر چالشی بزرگ برای امریکا و متحدانش در منطقه محسوب میشود)).۵
فوکویاما در ادامه با اذعان به بزرگی و سابقه تمدنی ایران میگوید: ((حکومت اسلامی حاکم بر این کشور – به ویژه پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد- خط مشی تهاجمی در پیش گرفته است)).۶
با تمام آنچه گفته شد باید برای آینده ایران در منطقه و جهان به فکر تضمین بقای تمدن و تمامیت ایران و مردم آن بود. از سوی دیگر می توان در کنار مذاکرات و توانمندیهای گروه مذاکره کننده ایران، از بمب اتمی برای پایان دادن به بازی مذاکرات فرسایشی غرب استفاده نمود. شاید تاکتیک دکتر احمدینژاد در رویکرد تهاجمی خود نسبت به غرب، میتوانست با یک اعلام دستیابی به بمب اتمی، بسیار موفقتر از ادامه مذاکرات کنونی باشد.
به نظر میآید در پیش گرفتن توسعه دانش هستهای نظامی و داشتن چند بمب اتمی در ایران، ضمن تضمین ثبات و بقای ایران در این جهان پرآشوب و غیرعقلانی، میتواند مؤلفهای تأثیرگذار بر پایان مذاکرات هستهای به سود ایران باشد. شاید ساخت بمب اتمی طی یک دهه اخیر میتوانست به مانند نمونه هند و پاکستان، در حال حاضر ایران را در موقعیت بهتر و فرادست مذاکره کنندگان قرار داده و خط پایانی بر زورگوییهای مذاکره کنندگان باشد. مذاکرات هستهای ایران، تحریمها و تهدیدات غرب و امریکا بر علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران، بسیار سختتر و طولانیتر از اقدامات و تحریمهای همین قدرتهای غربی بر علیه برنامه ساخت و آزمایش بمب اتمی هند و پاکستان بوده است!!
به هرحال لازم است ساخت بمب اتمی در ایران را حتی در قالب یک تاکتیک نیز مورد توجه قرار داده و از این حربه برای برتری بر مذاکره کنندگان هستهای استفاده نماییم.
۱-پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنه ای – موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی.۱۳۸۳/۳/۳٫ به آدرس: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7089
2- پایگاه خبری تحلیلی الف. ۱۳۹۳/۲/۱۱٫ به آدرس : http://alef.ir/vdcdfo0xnyt0xj6.2a2y.html?224819
3- سایت واشنگتن پست. ۲۰۱۴/۶/۳۰٫ به آدرس: http://www.washingtonpost.com/opinions/iranian-nuclear-deal-still-is-pos... time-is-running-out/2014/06/30/8510fbe2-0091-11e4-8fd0- 3a663dfa68ac
4- سایت واشنگتن پست. ۲۰۱۴/۶/۳۰٫ به آدرس: http://www.washingtonpost.com/opinions/iranian-nuclear-deal-still-is-possible-but-time-is-running-out/2014/06/30/8510fbe2-0091-11e4-8fd0-3a663dfa68ac
5- فوکویاما، فرانسیس . پایان تاریخ و انسان واپسین. ترجمه عباس عربی و زهره عربی. تهران ، انتشارات سخنکده. ۱۳۹۳،چاپ اول ص۱۶٫
۶- فوکویاما، فرانسیس . پایان تاریخ و انسان واپسین. ترجمه عباس عربی و زهره عربی. تهران ، انتشارات سخنکده. ۱۳۹۳،چاپ اول ص۱۶٫
انتهای پیام