گنده بخش زادگاه هامونيان اصيل
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۳۴
وبلاگ سیستان سرا نوشت :
سي واندي سال پيش از وقتي اطرافم را شناختم اينجا را ديدم روستاي با زندگي سنتي وخانه هاي گلي
اينجا آن زمانها اينگونه نبوده .فاصله منزل پدريمان تا هامون از 50 متر نجاوز نميكرد . وقتي سربالاي سيل بند (گوره ) را بالا ميرفتيم از ان طرف به هامون سرازير ني شديم . كمي كه بزرگتر شدم فهميدم نام اين روستا كه من در آن زندگي ميكردم گنده بخش است .
اما گنده بخش : روستاي است در مجاورت هامون وكوخواجه كه در بخش شيب آب ودهستان تيمور اباد قرار دارد (اينها از گذشته ) اكنون از روستاهاي شهرستان نيمروز است در بخش محمد آباد ودر مجاورت هامون شهر . نام ديگر اين روستا (كدخدا فقير ) است . كه از بزرگان وبزرگ خاندان فاميل صيادي در اين منطقه بود .
فلسفه نامگذاري : بزرگان نقل مي كنند .
در خيلي سالها قبل وقتي از قسمت شرق اصلاحات ارضي زمينها را تقسيم ميكرد اينجا انتهاي بخشها (سهم) بود كه به هامون ختم مي شد وباقيمانده هر بخش را به آخرين نفرها تحويل دادند حال اينكه اين مقدار بيشتر از يك سهم زمين معمولي بود وبرخي سهم ها به 150 من هم ميرسيد بر همين اساس اينجا را گنده بخش نام نهاده بودند .
روستاي گنده بخش در ابتداي دهه 60 يكي از زيبا ترين روستاها محسوب مي شد نوع زندگي ساكنان آن وابستگي شديدي به هامون داشت كه از فاميل صياد وشغل وپيشه اصلي شان شكار پرندگان ، ماهيگيري وحصير بافي بود تعداد چند خانواده نيز در مجاورت اين روستا به دامداري اشتغال داشتند . وجود نيزارها در چند صد متري واتصال آب هامون در 50 متري زيباي خاصي را به اين روستا بخشيده بود بطوريكه غروبهاي زيبايي داشت و ساعتها در كنار ساحل هامون مي نشستيم ونظاره گر فعاليتهاي هامونيان از صياد ، دامدار، ماهيگيران و تا شناي بچه هاي روستا در هامون بوديم .
تا اينكه در اواسط همان دهه 60 هامون يكبار ديگر بعد از سال 42 خشكيد . گرچه اين خشكسالي مقطعي و زياد بطول نيانجاميد اما با آبگيري دوباره آن گونه هاي ني وتوت كاملا" از بين رفت . بسياري خشكسالي مقطعي راعامل آن ميدانستند وبرخي ديگر وجود گونه اي ماهي جديد از نوع آمور ( شيرماهي سيستان ) اما هرچه بود نيزارها وتوتي هاي هامون در اين منظقه به كلي از بين رفت تا سال 69 فرا رسيد در عيد نوروز آن سال طغيان رودخانه سيستان كه بخش عظيمي از سيستان را به زير آب برد اين روستا كه مجاورترين روستا به هامون بود نيز بطور كلي از بين رفت وساكنان آن به منطقه اي ديگر پناه بردن .اما زيبائيهاي اين روستا وگذشته آن باز هم ساكنانش را دوباره به اين روستا كشاند اما اينبار متفاوت تر از قبل ديگر از آن بالاخانه ها وكوچه هاي پيچ در پيچ روستا خبري نبود . همه جا يكنواخت شده بود وهركس در زمين ملكي خود خانه اي موقتي بنا كردند وپس از آن به مدت دوسال در روستا ماندن تا با اجراي اسكان بصورت مجتمع 13 روستا در مجتمع علي اكبر (هامون شهر امروز ) گرد هم آمدند . اين عامل زندگي ساكنان روستا را متحول كرد (روي آوردن به زندگي شهري ). با تغيير نوع زندگي ديگر از آن هم نشيني هاي غروب در سايه ديوارها خبري نبود ،از برنامه هاي جمعي روستايي خبري نبود هركس درگير زندگي خود شدند . وگنده بخش هم به فراموشي سپرده شد.
امروز بعد از 22 سال سري به اين روستا زدم . روستائي كه بسياري از خاطرات دوران كودكب ونوجواني تا اوايل جواني در زير خروارها خاك مدفون شده بود امروز لعد از ديدن روستا بي اختييار اشكم جاري شد . از اينكه روزي در كنار همين روستا هاموني بود وهر روز غروب شاهد فعاليتهاي مردمان روستا از همه نوع بوديم . خبروبركت به وفور يافت مي شد . اما امروز به ويرانه اي تبديل شده بود كه ماندن در تنهائي هم وحشت انگيز بود اري گنده بخش براي هميشه از بين رفت .
سي واندي سال پيش از وقتي اطرافم را شناختم اينجا را ديدم روستاي با زندگي سنتي وخانه هاي گلي
اينجا آن زمانها اينگونه نبوده .فاصله منزل پدريمان تا هامون از 50 متر نجاوز نميكرد . وقتي سربالاي سيل بند (گوره ) را بالا ميرفتيم از ان طرف به هامون سرازير ني شديم . كمي كه بزرگتر شدم فهميدم نام اين روستا كه من در آن زندگي ميكردم گنده بخش است .
اما گنده بخش : روستاي است در مجاورت هامون وكوخواجه كه در بخش شيب آب ودهستان تيمور اباد قرار دارد (اينها از گذشته ) اكنون از روستاهاي شهرستان نيمروز است در بخش محمد آباد ودر مجاورت هامون شهر . نام ديگر اين روستا (كدخدا فقير ) است . كه از بزرگان وبزرگ خاندان فاميل صيادي در اين منطقه بود .فلسفه نامگذاري : بزرگان نقل مي كنند .
در خيلي سالها قبل وقتي از قسمت شرق اصلاحات ارضي زمينها را تقسيم ميكرد اينجا انتهاي بخشها (سهم) بود كه به هامون ختم مي شد وباقيمانده هر بخش را به آخرين نفرها تحويل دادند حال اينكه اين مقدار بيشتر از يك سهم زمين معمولي بود وبرخي سهم ها به 150 من هم ميرسيد بر همين اساس اينجا را گنده بخش نام نهاده بودند .
روستاي گنده بخش در ابتداي دهه 60 يكي از زيبا ترين روستاها محسوب مي شد نوع زندگي ساكنان آن وابستگي شديدي به هامون داشت كه از فاميل صياد وشغل وپيشه اصلي شان شكار پرندگان ، ماهيگيري وحصير بافي بود تعداد چند خانواده نيز در مجاورت اين روستا به دامداري اشتغال داشتند . وجود نيزارها در چند صد متري واتصال آب هامون در 50 متري زيباي خاصي را به اين روستا بخشيده بود بطوريكه غروبهاي زيبايي داشت و ساعتها در كنار ساحل هامون مي نشستيم ونظاره گر فعاليتهاي هامونيان از صياد ، دامدار، ماهيگيران و تا شناي بچه هاي روستا در هامون بوديم .تا اينكه در اواسط همان دهه 60 هامون يكبار ديگر بعد از سال 42 خشكيد . گرچه اين خشكسالي مقطعي و زياد بطول نيانجاميد اما با آبگيري دوباره آن گونه هاي ني وتوت كاملا" از بين رفت . بسياري خشكسالي مقطعي راعامل آن ميدانستند وبرخي ديگر وجود گونه اي ماهي جديد از نوع آمور ( شيرماهي سيستان ) اما هرچه بود نيزارها وتوتي هاي هامون در اين منظقه به كلي از بين رفت تا سال 69 فرا رسيد در عيد نوروز آن سال طغيان رودخانه سيستان كه بخش عظيمي از سيستان را به زير آب برد اين روستا كه مجاورترين روستا به هامون بود نيز بطور كلي از بين رفت وساكنان آن به منطقه اي ديگر پناه بردن .اما زيبائيهاي اين روستا وگذشته آن باز هم ساكنانش را دوباره به اين روستا كشاند اما اينبار متفاوت تر از قبل ديگر از آن بالاخانه ها وكوچه هاي پيچ در پيچ روستا خبري نبود . همه جا يكنواخت شده بود وهركس در زمين ملكي خود خانه اي موقتي بنا كردند وپس از آن به مدت دوسال در روستا ماندن تا با اجراي اسكان بصورت مجتمع 13 روستا در مجتمع علي اكبر (هامون شهر امروز ) گرد هم آمدند . اين عامل زندگي ساكنان روستا را متحول كرد (روي آوردن به زندگي شهري ). با تغيير نوع زندگي ديگر از آن هم نشيني هاي غروب در سايه ديوارها خبري نبود ،از برنامه هاي جمعي روستايي خبري نبود هركس درگير زندگي خود شدند . وگنده بخش هم به فراموشي سپرده شد.
امروز بعد از 22 سال سري به اين روستا زدم . روستائي كه بسياري از خاطرات دوران كودكب ونوجواني تا اوايل جواني در زير خروارها خاك مدفون شده بود امروز لعد از ديدن روستا بي اختييار اشكم جاري شد . از اينكه روزي در كنار همين روستا هاموني بود وهر روز غروب شاهد فعاليتهاي مردمان روستا از همه نوع بوديم . خبروبركت به وفور يافت مي شد . اما امروز به ويرانه اي تبديل شده بود كه ماندن در تنهائي هم وحشت انگيز بود اري گنده بخش براي هميشه از بين رفت .
