هيس...! فيلم القاي تفكرات فيمينيسمي!
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۳
وبلاگ أین الطالب بدم المقتول بکربلانوشت:
داستان: ماجرا از قتل يك نگهبان ساختمان توسط يك عروس(شيرين) شروع مي شود...
كه بعد از صحبت هاي شيرين مشخص مي شود كه ماجرا به ۸ سالگي و كودكي اين دختر
مربوط مي شود..كه در كودكي به خاطر بي توجهي پدر و مادر شيرين و سپردن او به يكي
از كاركنان مردشان(مراد)...مشكلات بدي براي شيرين بوجود مي آيد...و دچار خوف و ترس
و مشكلات روحي در شيرين مي شود...
تا در روز عروسي به طور ناگهاني شاهد حادثه اي مي شود كه: دختر بچه اي توسط نگهبان
ساختمان مورد آزار و اذيت قرار مي گيرد و به خاطر تجربه ي كودكي و مشكل روحي براي
جلوگيري از اين اتفاق نگهبان را مي كشد....که بعد از این اعترافات مراد را دستگیر کرده و
به خاطر ۲۷ مورد زنایی که تا به حال هیچ شکایتی هم نشده حکم اعدام داده می شود!!
در پایان هم که شیرین به خاطر قتل نگهبان و نبود اولیای دم قصاص می شود!!!!
فيلمي پر از حرف ها و سوال ها...
اگر روی داستان فیلم بپردازیم کاملا بجاست دغدغه ای که یکی از معدود مشکلات مهم یک
جامعه هست...
و خیلی خوب این مشکل رو به تصویر کشیده بود و عوامل این اتفاق رو هم به خوبی نشون
داده بود:
که مهمترین عامل بی توجهی پدر و مادر و معلم به کودک و نشنیدن صحبت ها یا وقت
نگذاشتن به کودک که بهتره بگم ندیدن کودک هست!!!!!
اما یک سوال؟ شیرین یک مردی رو که خطا کار بوده رو کشته آیا واقعا باید قصاص می شد؟؟
تو خیلی از فیلما دیدیم که پلیس ها به خاطر تسلیم نشدن خلاف کارها یا حتی خطاکارها
که مقابله میکنند...مجبور میشن با اسلحه بکشن شون!!! چرا این جا قصاصی وجود نداره؟!
قسمت انحرافي فيلم و سوال انحرافي!!!!!!
فیلم تا جایی که مراد رو قصاص کرد روایت یک مشکل اجتماعی بود وكاملا درست و بجا بوده
ولی بعد این چی؟؟ باز روایت مشکل جامعه بود؟؟!
به نظر من می تونست برای جلوگیری قصاص شیرین يک راهکار نشون بده...یک راهکار
پیشنهادی به قانون این نوع قصاص!!!
بعد فكر هاي بسيار و مرور فيلم در ذهنم به این نتیجه رسیدم اين فيلم یک انحراف ذهنی به
بیننده داده كه: زنان جامعه ی ایران همیشه مورد ظلم بوده، به خاطر آبرو هميشه سكوت كرده،
ايران بد، قانون بد براي زنان نشون داده كه هميشه حقشون پايمال ميشه....
من با اين برداشت ها به موضوع فمينيسم مي رسم: حقوق مساوي زن و مرد! و نبود مردان و
زندگي براي زنان!!
البته روايت مشكلات زنان هيچ اشكالي نداره كه تا يك قسمتي به خوبي نشون داده شده..
ولي آخر فيلم روايت يك چيز ديگه ست...
خانم درخشنده!!! يك ســــــــــوال؟!:
شما اين فيلم رو بر اساس واقعيت مشكل اجتماعي ساختيد يا توسط يك مشكل اجتماعي
خواستيد نظر فيمينيسمي تون رو به مردم القا بكنيد؟؟!
اين سوال بايد جواب داده بشه....
متاسفانه ما با اين سكوت هامون باعث ساخت اين نوع فيلم ها با اين تفكر در جامعه ايران
اسلامي هستيم!!!!!
اما نقدهاي ديگر:
نشان دادن پليس جمهوري اسلامي ايران به شكلي كاملا مخوف كه براي بازجويي از متهم
كتك كاري مي كنه!!!!
واقعا اتاق بازجويي هامون اين شكليه؟؟؟تا اونجا كه اطلاع دارم متهم به خاطر اين كار مي تونه
شكايت بكنه!!!! متاسفانه اين فيلم پليسي رو كه مردم امين خودشون ميدونن تصوير بدي ازشون
نشون داده!!!
خانم درخشنده آيا اين نوع تصاوير توهين به قانون ايران اسلامي نيست؟؟
در مورد نحوه ي تصوير برداري كه يكي از مهمترين قسمت هاي ساخت فيلم هست در مورد
تصاويري هست كه نماد ايران اسلامي هستند و در اين فيلم در چه جاهايي نشون داده شده!!!
تصوير امام و رهبر در گرفتن حكم اعدام يا تصوير امام در دادگاهي كه حكم اعدام قرائت ميشه....
شايد خيلي ها از اين نقد خوششون نياد ولي اولا فضاي منفي يك سكانس روي تصاوير و صحنه
فيلم اثر گذاره...دوما تاجايي كه ميدونم ساخت دكور صحنه كه قراره نمايش داده بشه يكي از
مهمترين قسمت ساخت فيلم هست كه مطمئنا در اين موارد بي توجهي نشده!!!!
اما در مورد چادري كه توهين به حجاب در فيلم و سريال ها عادي شده و در اين فيلم چادر نماد
تاريكي، زندان، حوادث بد، شكل مخوف،مرگ و قصاص كه بيننده رو ناخودآگاه از چادر زده مي كنه
نشون داده شده!!!
و يك نقد ديگر در مورد گريم مراد خطاكار: مردي با چهره ي لاغر اندام، سر به زير و قيافه اي مثبت!!!
كه خودتون بهتر مي دونين اين نوع قيافه مربوط به چه قشري از جامعه هستش!!!!
تا زماني كه كاري اساسي انجام نگيره بايد منتظر فيلم هاي بدتر از اين هم باشيم!!!!!
پ.ن: همان طور كه گفتم اين فيلم در فضاي كاملا احساسي ساخته شده و ناخودآگاه بيننده رو
به تاييد گفته هاي كارگردان(فمينيسم) وادار مي كنه... موقع ديدن آگاه باشيم.
پ.ن: اگه واقعا مثل من ظرفيت ديدن فيلم هاي غم انگيز رو نداريد اين فيلم رو اصلا نبينيد...
موجب آزار روحي ميشه.
منتظر نظرات و تحليل هاي موثرتون هستم...
يا زهرا
داستان: ماجرا از قتل يك نگهبان ساختمان توسط يك عروس(شيرين) شروع مي شود...
كه بعد از صحبت هاي شيرين مشخص مي شود كه ماجرا به ۸ سالگي و كودكي اين دختر
مربوط مي شود..كه در كودكي به خاطر بي توجهي پدر و مادر شيرين و سپردن او به يكي
از كاركنان مردشان(مراد)...مشكلات بدي براي شيرين بوجود مي آيد...و دچار خوف و ترس
و مشكلات روحي در شيرين مي شود...
تا در روز عروسي به طور ناگهاني شاهد حادثه اي مي شود كه: دختر بچه اي توسط نگهبان
ساختمان مورد آزار و اذيت قرار مي گيرد و به خاطر تجربه ي كودكي و مشكل روحي براي
جلوگيري از اين اتفاق نگهبان را مي كشد....که بعد از این اعترافات مراد را دستگیر کرده و
به خاطر ۲۷ مورد زنایی که تا به حال هیچ شکایتی هم نشده حکم اعدام داده می شود!!
در پایان هم که شیرین به خاطر قتل نگهبان و نبود اولیای دم قصاص می شود!!!!
فيلمي پر از حرف ها و سوال ها...
اگر روی داستان فیلم بپردازیم کاملا بجاست دغدغه ای که یکی از معدود مشکلات مهم یک
جامعه هست...
و خیلی خوب این مشکل رو به تصویر کشیده بود و عوامل این اتفاق رو هم به خوبی نشون
داده بود:
که مهمترین عامل بی توجهی پدر و مادر و معلم به کودک و نشنیدن صحبت ها یا وقت
نگذاشتن به کودک که بهتره بگم ندیدن کودک هست!!!!!
اما یک سوال؟ شیرین یک مردی رو که خطا کار بوده رو کشته آیا واقعا باید قصاص می شد؟؟
تو خیلی از فیلما دیدیم که پلیس ها به خاطر تسلیم نشدن خلاف کارها یا حتی خطاکارها
که مقابله میکنند...مجبور میشن با اسلحه بکشن شون!!! چرا این جا قصاصی وجود نداره؟!
قسمت انحرافي فيلم و سوال انحرافي!!!!!!
فیلم تا جایی که مراد رو قصاص کرد روایت یک مشکل اجتماعی بود وكاملا درست و بجا بوده
ولی بعد این چی؟؟ باز روایت مشکل جامعه بود؟؟!
به نظر من می تونست برای جلوگیری قصاص شیرین يک راهکار نشون بده...یک راهکار
پیشنهادی به قانون این نوع قصاص!!!
بعد فكر هاي بسيار و مرور فيلم در ذهنم به این نتیجه رسیدم اين فيلم یک انحراف ذهنی به
بیننده داده كه: زنان جامعه ی ایران همیشه مورد ظلم بوده، به خاطر آبرو هميشه سكوت كرده،
ايران بد، قانون بد براي زنان نشون داده كه هميشه حقشون پايمال ميشه....
من با اين برداشت ها به موضوع فمينيسم مي رسم: حقوق مساوي زن و مرد! و نبود مردان و
زندگي براي زنان!!
البته روايت مشكلات زنان هيچ اشكالي نداره كه تا يك قسمتي به خوبي نشون داده شده..
ولي آخر فيلم روايت يك چيز ديگه ست...
خانم درخشنده!!! يك ســــــــــوال؟!:
شما اين فيلم رو بر اساس واقعيت مشكل اجتماعي ساختيد يا توسط يك مشكل اجتماعي
خواستيد نظر فيمينيسمي تون رو به مردم القا بكنيد؟؟!
اين سوال بايد جواب داده بشه....
متاسفانه ما با اين سكوت هامون باعث ساخت اين نوع فيلم ها با اين تفكر در جامعه ايران
اسلامي هستيم!!!!!
اما نقدهاي ديگر:
نشان دادن پليس جمهوري اسلامي ايران به شكلي كاملا مخوف كه براي بازجويي از متهم
كتك كاري مي كنه!!!!
واقعا اتاق بازجويي هامون اين شكليه؟؟؟تا اونجا كه اطلاع دارم متهم به خاطر اين كار مي تونه
شكايت بكنه!!!! متاسفانه اين فيلم پليسي رو كه مردم امين خودشون ميدونن تصوير بدي ازشون
نشون داده!!!
خانم درخشنده آيا اين نوع تصاوير توهين به قانون ايران اسلامي نيست؟؟
در مورد نحوه ي تصوير برداري كه يكي از مهمترين قسمت هاي ساخت فيلم هست در مورد
تصاويري هست كه نماد ايران اسلامي هستند و در اين فيلم در چه جاهايي نشون داده شده!!!
تصوير امام و رهبر در گرفتن حكم اعدام يا تصوير امام در دادگاهي كه حكم اعدام قرائت ميشه....
شايد خيلي ها از اين نقد خوششون نياد ولي اولا فضاي منفي يك سكانس روي تصاوير و صحنه
فيلم اثر گذاره...دوما تاجايي كه ميدونم ساخت دكور صحنه كه قراره نمايش داده بشه يكي از
مهمترين قسمت ساخت فيلم هست كه مطمئنا در اين موارد بي توجهي نشده!!!!
اما در مورد چادري كه توهين به حجاب در فيلم و سريال ها عادي شده و در اين فيلم چادر نماد
تاريكي، زندان، حوادث بد، شكل مخوف،مرگ و قصاص كه بيننده رو ناخودآگاه از چادر زده مي كنه
نشون داده شده!!!
و يك نقد ديگر در مورد گريم مراد خطاكار: مردي با چهره ي لاغر اندام، سر به زير و قيافه اي مثبت!!!
كه خودتون بهتر مي دونين اين نوع قيافه مربوط به چه قشري از جامعه هستش!!!!
تا زماني كه كاري اساسي انجام نگيره بايد منتظر فيلم هاي بدتر از اين هم باشيم!!!!!
پ.ن: همان طور كه گفتم اين فيلم در فضاي كاملا احساسي ساخته شده و ناخودآگاه بيننده رو
به تاييد گفته هاي كارگردان(فمينيسم) وادار مي كنه... موقع ديدن آگاه باشيم.
پ.ن: اگه واقعا مثل من ظرفيت ديدن فيلم هاي غم انگيز رو نداريد اين فيلم رو اصلا نبينيد...
موجب آزار روحي ميشه.
منتظر نظرات و تحليل هاي موثرتون هستم...
يا زهرا
