سیستان دیروز، امروز و شاید فردا!
تاریخ انتشار : دوشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۷
Share/Save/Bookmark
 
وبلاگ سیستان نگاه نوشت :
یاد آن روز که هامون آب داشت                 آسمان سیستان مهتاب داشت
دست ها تفسیر عشق و شور بود                   خنده ها رنگ زلال نور بود
پنجره در پنجره احساس بود                         زابلستان در شمیم یاس بود
آنچه از دیر باز سیستان را زبان زد عام وخاص کرده بود اینکه از سیستان به عنوان انبار غله یاد می کردند قابلیت
کشت چندین محصول از خصوصیات بارز زمینهای منطقه سیستان بحساب می آمد .
وجود آب کافی در منطقه وسیلابها که در تمام فصول سال درمنطقه جاری بود بیشتر این زمین ها به زیر کشت می رفت
واشتغال ساکنین سیستان را فراهم می نمود .
در گذشته کمتر زمینی در فصل های خاص وجود داشت که بدون کشت وزراعت باشددر این فصول از سال سیستان
سرسبز وبا نشاط بود .هندوانه و خریزه سیستان به اقصی نقاط ایران صادر می شد وکیفیتی به مراتب بیشتر
از نمونه مشابه کنونی داشت که ناشی از مساعد بودن زمین های مزروعی در منطقه سیستان بود.
تداوم خشکسالی چندین ساله باعث شد تا کشاورزی سیستان با مشکلات عدیده ای روبرو گردد .
بسیاری از باغات انگور در منطقه از بین رفت زمین ها به شوره زاری تبدیل شدند .
واقتصاد خانواده های کشاورز دچار تغییرات عمده ای شد .
این روزها با برنامه ریزی های صورت گرفته چندسال اخیر میتوان تا حدودی خاطرات گذشته سیستان
را در اذهان زنده کرد چراکه بسیاری از زمینها به زیر کشت گندم وجو رفته وچهره سیستان
را تا حدودی دگر گون کرده است
ولی باز کمبود هایی به وضوح حس می شود . به طور مثال در مسیر زابل و زهک  تمام زمینهای اطراف پوشیده
از پلاستیک های زباله است .
در شهرهای بزرگ مسئولان به همراه دانشجویان یک دانشگاه ،خود  به عنوان یک اقدام نمادین به مناطق رفته
و اقدام به جمع آوری اینگونه زباله ها می نمایند .
بدون شک دامداری ودامپروری در سیستان از اهمیت خاصی برخوردار بوده وتاثیر هامون را میتوان از ارکان اساسی
اشتغال مردم منطقه در گذشته دانست .
گاو اصیل سیستانی که اکنون تنها نامی از آن باقی مانده است ونسل آن در انقراض کامل بسر می برد بعنوان برترین
گوشت قرمز ایرانی از اهمیت خارق العاده ای برخوردار بود .
دامداران ، بی نیاز از مواد پروتئینی و لبنیاتی همانند (دوغ ، ماست ، کره محلی ، و…)  نیازمندیهایی سایرین
را نیز تامین میکردند .
در زمان پر آبی هامون دامداران ، حاشیه نشینهای اصلی آن در مناطقی همچون ( تخت عدالت ، ملا دادی ،
سراوانی و سر سنگ) بودند .
چه بسا که تعداد زیادی نیز در جزیره های ( تختکها) همچون(درد دل ، لورگ باغ ، دکِ گز و… )در قلب هامون ونیزارها
سکونت داشتند .
آنان برای تغذیه دامها هیچگونه مشکلی نداشتند چراکه نیزارهایی موجود در منطقه چراگاه مناسبی برای دامها بشمار میرفت .
تعداد گاوهای یک دامدار در آن زمان به بیش از ۱۰۰ راس هم میرسید که با تداوم خشکسالی وعدم وجود تغذیه
مناسب دامداران نیز مجبور به فروش گاوهها شدند .
بطوریکه اکنون به ندرت میتوان خانواده ای را یافت که بیش از ۲ الی ۳ راس دام را نگهداری نماید .
آن هم با دریافت وامهای خود اشتغالی بنگاههای زود بازده.
وقتی گاوهها وگوساله ها که از صبح بدون هدایت کردن وارد نیزار شده بودند ودر غروب آفتاب گله ، گله
(گوروم ، گوروم ) به خشکی باز میگشتند .
به همراه دود ناشی از تنورهای پخت نان  و دودی که به جهت فرار پشه ها ایجاد شده بود وبوی کباب ماهی تنوری و…
همه جا را فرا گرفته بود همرا با شرجی شدن هوا در لا به لای نیزارها وپشه بندهایی که به ردیف ایجاد می شد
همه وهمه خاطرات خوش آن روزها بودند.
اما امروز به وضوح خبری از این خاطرات نیست در سطح شهر بوی نا مطبوع فاضلاب مخصوصا در ساعت  ۸ تا ۹
شب فضا را به خصوص فاصله میدان امام انقلاب تا میدان گاراژ را پر می کند .
بیشتر کوچه  وخیابان ها تاریکند و در تماسهای مکرر با شرکت برق می گویند کابل نداریم باید از زاهدان کابل برسد .
دامهای باقیمانده موجودی که جهت چرا برده می شوند از ذرات پلاستیک خرد شده و کاغذ ها تغذیه می کند
و در چرخه غذایی تمام این مواد به بدن ما وارد خواهد شد.
در باره هامون مطالب بسیار زیادی نوشته اند . فقط لازم است هامون را در گوگل وسایر منابع جستجو نمائید مطالب بسیاری خواهید یافت .
اماآنچه مهم است این که :از گذشته هایی دور هامون نقش مهم وحیاتی
در زندگی مردمان منطقه سیستان داشته است چه آنانی که ارتباط مستقیم با هامون داشته اند تا سایر ساکنان سیستان .

دریاچه هامون (نیزار)
هامون از دیر باز بعنوان مهمترین منبع درآمد برای صیادان ، دامداران ،کشاورزان وغیره حائز اهمیت بوده است .
خشکسالی دهه ۴۰ که چندین سال بطول انجامید و باعث شد تا تعداد کثیری از ساکنان سیستان به نقاط دیگرکشور
از جمله تر کمن صحرا کوچ کنند را نمی توان از یاد برد اما آنچه قابل توجه بود اینکه پس از احیاء مجدد هامون تعدادی
از این افراد مجددا به سیستان بازگشتند زیرا با جاری شدن دوباره آب در هامون تمام ارکان اساسی ، رونقی دوباره یافت .
و این مساله حکایت از اهمیت بسیار زیاد تالاب هامون وتاثیر گذار بودن آن در زندگی مردم سیستان داشت
طوایف متعددی با هامون در ارتباط بودند وقتی خانواده های صیاد با شکار پرندگان ، صید ماهی ، حصیر بافی
و غیره امرار معاش می نمودند .
به تبعیت از آن افراد دیگری که در جهت فروش پرندگان و یا فروش حصیر ها با آنها دخیل بودند از سود حاصل ازان بهره میگرفتند .
تا جائی که حصیر(پرده خولکی ) سیستان به شهرهای متفاوت ایران وحتی زمانی به خارج از کشور هم صادر می شد
ونه تنها در ایجاد اشتغال ساکنین سیستان بلکه سایر مناطق نیز تاثیر گذار بود.
این روند طبیعی تا اواسط دهه ۶۰ ادامه داشت تا اینکه پس از خشکسالی کوتاه مدتی که اتفاق افتاد و بخشهایی
از هامون همچون قسمتی از صابری و منطقه کوه خواجه را تحت تاثیر قرارداد مجددا” هامون پر آب گردید
اما با یک تفاوت عمده نسبت به قبل به گونه ای که پس از آن ریشه نی ها وتوتها در منطقه کوه خواجه که نیزارهایی
سر به فلک کشیده ای داشت بطور کلی از بین رفت .
هرچند عوامل زیادی در ازبین رفتن نیزارها عنوان گردید .که برخی تاثیر طوفانهای شدید
وگروهی نیز وجود گونه های متفاوتی ازماهیان جدید همچون   آمور را علت اصلی می دانستند .
که صد البته مورد دومی معقول تر به نظر میرسید زیرا این نوع از ماهیان گیاه خوار بودند
وبه محض بیرون آمدن نی ها وتوتها از زیر گل ولای دریاچه بعنوان مواد غذایی از آن استفاده می کردند
که متاسفانه نابودی کامل نیزارها را به همراه داشت.
اما امروزه چند کافه در سطح شهر باعث شده جوانان کلافه از بیکاری که برای اتلاف وقت
گرانبهای خود به این کافه ها پناه برده و سلامتی خود را دود کرده و به هوا بفرستند .
ای دل غافل چه باید گفت آیا واقعا دیگر باید چهره قدیمی شهر را برای همیشه فراموش کرد؟
کد مطلب: 7145