تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۴۷
وبلاگ "
معبری به آسمان" نوشت:
تو منطقه بیماری "گال" افتاده بود . آنهایی که گرفته بودند را قرنطینه کرده بودند . شب بود ، خسته بودم ، هوا هم خیلی سرد بود .
بچه ها همه توی سنگر خوابیده بودند . جا هم نبود ، فکر کردم که چکار کنم ، رفتم وسطشان دراز کشیدم ، بعد شروع کردم به خاراندن خودم .
بچه ها همه از ترس رفتند بیرون . من هم راحت تا صبح خوابیدم .
انتهای پیام/