وبگاه "نسیم توسعه" نوشت:
سرانجام یکی از با حاشیهترین مرگهای چند سال اخیر در صبحگاه جمعه سوم بهمن ۱۳۹۳ اعلام شد و ملکعبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان بعد از دو سال شایعات در مورد مرگ و زندگیاش، فوت نموده و همه منتظران مرگش را به آرزوی خود رسانید.
درگذشت ملکعبدالله، آنگونه که در کشورهای منطقه و جهان، مهم و تأثیرگذار قلمداد میشد، در خود عربستان مهم نبود. بسیاری از کشورهای رقیب و مخالف سیاستهای ملکعبدالله طی حدود ۱۰ سال پادشاهی ایشان، در آرزوی شکست سیاستهای ایشان و طی دو سال اخیر به امید پایان زندگی وی بودند.
دوستان نزدیک و دولتهای وابسته به کمکهای بیحد و حصر عربستان طی چند سال اخیر مانند: مصر، اردن، یمن، بحرین و … به همراه سران امریکا، اسرائیل، ترکیه و … که ملکعبدالله را متحد نزدیک و کیسه پولی برای سیاستهای خود در آسیای جنوب غربی میدیدند از مرگ وی بسیار ناراحت و برای آینده سیاستهای خود در منطقه، دل نگران شدهاند.
از سوی دیگر مردم کشورهای منطقه، از خود عربستان گرفته تا بحرین، یمن، عراق، فلسطین و … از درگذشت ملکعبدالله خوشحال شده و مرگ وی را پایان سیاستهای ستیزه جویانه و دخالتگرایانه عربستان غربگرا در منطقه میدانند!
اما در ایران نیز طی دو سال اخیر، فوت ملکعبدالله دارای اهمیت فراوانی شده و گزارش پزشکی و شایعات در مورد مرگ و زندگی وی در صدر اخبار رسانههای ایرانی قرار گرفته بود. بسیاری از ایرانیان و حتی برخی مسئولین ایرانی، حل مشکلات خود را به مرگ پادشاه آلسعود، گره زده و امید مرگ وی را داشتند.
آرزوی مرگ ملکعبدالله از سوی ایرانیان و برخی دیگر از ملتهای منطقه، ناشی از دو سیاست آلسعود بوده است.
الف- ایجاد گروههای ستیزهجوی تروریستی در منطقه و حمایت همه جانبه از این تروریستها: ملکعبدالله و عربستان را باید بانی و حامی اصلی و بزرگ تروریسم وهابی – سلفی تکفیری در منطقه و جهان دانست. ملکعبدالله با بهرهگیری از دلارهای نفتی خود، به ایجاد و تقویت تروریسم و به خصوص طی چند سال اخیر تقویت گروههایی مانند جبهه النصره، داعش و … کمک نموده و به شدت از این تروریستها حمایت نموده و آنان را اهرم و ابزار سیاست خارجی خود بر علیه همسایگان غیر همسو با عربستان قرار داده بود.
حمایت مالی گسترده از طالبان در افغانستان و پاکستان، حمایت از داعش و دیگر گروهای تروریستی ایجاد شده طی ۵ سال اخیر در منطقه و به خصوص سوریه و عراق و … که موجب بروز کشتارهای بیشمار و ایجاد اختلافات مذهبی و نژادی گسترده در منطقه شد را باید عامل مهم تقابل ملتهای منطقه با شاه سعودی دانست.
در کنار این حمایت آلسعود از تروریسم، باید از فراموشی مردم فلسطین و خیانت به آرمان آزادی فلسطین نیز اشاره نمود، آرمانی که در سایه روابط برادرانه آلسعود با سران اسرائیل به فراموشی سپرده شده و حتی به همکاری آلسعود برای نابودی گروههای مقاومت فلسطینی نیز منجر شد.
ب- بازار نفت و افزایش تولید عربستان برای کاهش قیمت نفت: عربستان تحت رهبری ملکعبدالله طی یک سال اخیر با اعلام و اجرای سیاست افزایش خودسرانه تولید نفت که خارج از چارچوب سازمان اوپک بوده است، موجب کاهش شدید قیمت نفت و به تبع آن کاهش درآمد کشورهای صادر کننده نفت مانند ایران، روسیه، ونزوئلا و … شده و همین امر موجب ایجاد تنش میان این کشورها با شاه سعودی و آرزوی مرگ ایشان به جای آرزوی سلامتی وی شده بود.
آیا مرگ شاه سعودی میتواند مشکلات اقتصادی و نفتی ایران را حل نماید؟
آیا برای بهبود شرایط خود باید به امید مرگ دیگران باشیم؟
مردم ایران و دولت ایران نیز طی چند سال اخیر به شدت در فضای خوشبینی مرگ ملکعبدالله قرار داشته و خبر درگذشت وی را مهمترین خبر جهان میدانستند. خبری که میبایست منطقه و جهان را دچار تحول نموده و مشکلات ایران در منطقه و جهان را حل نماید!
دخالتهای گسترده و جنایتکارانه آلسعود در کشورهای منطقه و ایجاد و تقویت تروریسم در این کشورها و به خصوص طی چند سال اخیر در سوریه، بحرین، یمن و عراق موجب شده بود تا ایرانیان که منافع خود در این کشورها را در خطر میدیدند، بیماری شدید ملکعبدالله را با آرزوی مرگ وی همراه سازند.
کشتار مردم بیگناه و به خصوص شیعیان در سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، بحرین، لبنان، یمن و … که تحت مدیریت مالی آلسعود صورت گرفته را باید یکی از علل اصلی آرزوی مرگ شاه سعودی در نزد ایرانیان دانست.
اما با کاهش شدید قیمت نفت طی یک سال اخیر و بحرانی شدن وضعیت درآمدهای ایران، مردم و مسئولین نیز به مرگ شاه سعودی متوسل شده و در یک فضای خوشخیالی افراطی، مرگ ملکعبدالله را موجب شکست سیاستهای نفتی آلسعود و افزایش شدید قیمت نفت و بهبود وضعیت درآمدهای ایران قلمداد مینمودند!
شاید بتوان گفت برخی مسئولین دولتی در ایران نیز به جای برنامهریزی و سیاستگذاریهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای حل مشکلات ایران و تقابل تاکتیکی یا راهبردی مناسب با عربستان، دست به دعا برای فوت شاه سعودی برداشته و همه چیز را در مرگ ملکعبدالله خلاصه نموده بودند.
برخی دولتمردان ایرانی به جای سیاستگذاری مناسب و حل مشکلات در چارچوب علم و عقلانیت، به فکر مرگ همسایه و رقیب بودند. حکومت آلسعود را نمیتوان یک برادر (آنگونه که آیتالله هاشمی رفسنجانی میخواهند تلقین نمایند) دانست و نه میتوان آنها را یک دشمن همیشگی دانست.
دوستی و دشمنی ایران و عربستان را باید در چارچوب رقابتهای منطقهای و جهانی ایران و قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی مورد بررسی قرار داده و از احساسگرایی افراطی در سیاست خارجی و به خصوص رابطه با عربستان و آلسعود، دوری نمود. به جرأت میتوان گفت هیچ پادشاه آلسعود نمیخواهد و نمیتواند برادر نظام جمهوری اسلامی ایران و دوستدار یا همسو با منافع ایران باشد.
نقش دولت امریکا و برخی دولتهای غربی بر سیاست و حکومت عربستان و انتخاب رهبران و نیز سیاستهای منطقهای و جهانی آلسعود، بسیار برجسته و قابل تأمل است. با توجه به همین نقش راهبردی امریکا در حمایت از حکومت آلسعود و تضمین تداوم پادشاهی عربستان است که عربستان و شاهان پر ادعای آن، به دست نشاندگان غرب و به خصوص امریکا در منطقه و تقابل با ایران، تبدیل شده و عملاً دولت امریکا است که سیاستهای آلسعود را تعیین میکند و شاهان آلسعود نقش اصلی در سیاستگذاری را برعهده ندارند و مرگ این شاهان نمیتواند موجب تغییر اساسی در سیاستهای امریکایی عربستان گردد.
برعکس همه خوشخیالیها و خوشبینیها، با مرگ ملکعبدالله و تغییر پادشاه در عربستان، بازار نفت شاهد تغییرات اساسی و چشمگیر آنی و سریع نبوده و مرگ شاه آلسعود تنها حدود ۱ دلار بر افزایش قیمت نفت تأثیرگذار بوده است.
مرگ و زندگی ملکعبدالله برای بازار نفت، تنها همان ۱ دلار ارزش داشت، در حالی که خوشخیالان ایرانی در آرزوی مرگ حداقل ۵۰ و بلکه ۱۰۰ دلاری ملکعبدالله بودند تا بازار نفت با افزایش خیره کننده حداقل ۵۰ دلار در هر بشکه نفت روبرو گردد!
مرگ ملکعبدالله و عدم تحقق رؤیای برخی ایرانیان در زمینه افزایش ناگهانی قیمت نفت را باید نمونه بارزی از لزوم سیاستگذاری مناسب در ایران و عدم دل بستن به مرگ دیگران برای بهبود اوضاع خود دانست. امید به مرگ دیگران برای بهبود شرایط خود را باید ناشی از ضعف و ناتوانی خودمان بدانیم و نه قدرتمندی دیگران.
شاید مرگ ملکعبدالله و عدم تأثیرگذاری آن بر بازار نفت را بتوان درس مهمی برای ایرانیان و به خصوص دولت و مجلس ایران دانست تا به فکر سیاستگذاریهای مناسب برای حل مشکلات به خصوص در حوزه درآمدهای نفتی باشند و به جای آرزوی مرگ رقیب، به فکر مبارزه علمی و عقلانی با رقیبان باشند.
انتهای پیام/5269