وبگاه "نسیم توسعه" نوشت:

صحنه سیاست بین‌الملل بر چرخه‌ای معیوب از تاکتیک‌های آزموده و  به خطا رفته از سوی قدرت‌های غربی و به خصوص امریکا می‌چرخد و این سپهر سیاست بین‌الملل، نشان از شکست تاکتیک‌ها و راهبرد امریکا و غرب در سطح جهان و به خصوص منطقه آسیای جنوب غربی و جهان اسلام دارد.

با وجود ظهور و بروز نشانه‌های شکست سنگین غرب و به خصوص امریکا و نیز ایادی منطقه‌ای آنان در جهان اسلام، “هنری کسینجر” وزیر امورخارجه اسبق امریکا و یکی از نظریه‌پردازان مطرح  سیاست بین‌الملل از خطر امپراتوری ایران برای آینده امریکا و غرب سخن گفته است!

هنری کسینجر که سوابق بسیار روشن علمی، دانشگاهی و به خصوص نظریه‌پردازی‌اش در روابط بین‌المل و سیاست بین‌الملل، نتوانست در صحنه عمل و اجرا یعنی در دوره وزارت امورخارجه ایشان و جنگ ویتنام به مانند نظریه‌ پردازی‌اش، موفق باشد، در یک همسویی معنادار با سخنان و گفتار مسئولین کنونی دولت امریکا در مورد ائتلاف ضد تروریسم و ضد داعش، به برجسته‌سازی اختلافات قومی و مذهبی در جهان اسلام  و ترویج ایران‌هراسی و شیعه‌هراسی در سطح منطقه می‌پردازد.

کسینجر در مصاحبه خود با رادیوی ملی امریکا در مورد مبارزه با داعش، ضمن استفاده از محور شیعی برای فعالیت‌های ایران و دولت‌های همسو با ایران، بار دیگر از راهبرد امریکا و غرب در مورد خاورمیانه بزرگ و تغییرات جغرافیایی در جهان اسلام  سخن گفته و این تغییرات جغرافیایی را اجتناب‌ناپذیر دانسته و بر اساس همین تغییر چهره منطقه، می‌گویند: (این مسئله از منظر استراتژیک یک فرصت بی‌نظیر در اختیار ایران قرار داده است. من ایران را مشکل بزرگتری از داعش می‌دانم، داعش گروهی متشکل از ماجراجویان نظامی با یک ایدئولوژی تهاجمی است. داعش اگر بخواهد تبدیل به یک واقعیت دائمی استراتژیک شود باید سرزمین‌های بیشتری را تحت سلطه خود گرفته و آنها را حفظ کند. از نظر من مقابله با گروهی چون داعش بسیار قابل کنترل‌تر از درگیری با کشوری چون ایران است).۱

اهداف کسینجر از برجسته‌سازی محور شیعی در سخنان خود چیست؟

چرا کسینجر از  واژه و اصطلاح “تروریستی” برای معرفی داعش استفاده نکرده و این گروه خطرناک را ماجراجویان نظامی دانسته است؟

مطرح نمودن امپراتوری ایران – شیعی از سوی کسینجر و رسانه‌‌های امریکایی و غربی، پوشش دهنده کدام راهبرد غرب و امریکا در منطقه می‌باشد؟

سخنان کسینجر با تأکید بر محور یا هلال شیعی در سخنان خود و در حالی که موضوع بحث آن، گروه تروریستی داعش و برنامه‌های مبارزه با اینگونه تروریسم بوده است، نشان از تاکتیک بسیار قدیمی و تا حدودی کارآمد غرب یعنی ایجاد و تشدید تفرقه مذهبی در جهان اسلام دارد.

کسینجر با مطرح ساختن محور شیعی ایران در سطح منطقه و از سوی دیگر حتمی دانستن تغییرات جغرافیایی منطقه و فروپاشی مرزهای بر جای مانده از  فروپاشی امپراتوری عثمانی در ۱۹۲۰، به دنبال برجسته‌سازی و گسترش تفرقه و اختلاف مذهبی میان شیعیان و اهل سنت در جهان اسلام به نفع منافع غرب، امریکا، اسرائیل و برخی دولت‌های دست‌نشانده آنها در منطقه می‌باشد.

تغییرات جغرافیایی آسیای جنوب غربی و به ویژه مرزهای موجود در جهان اسلام که از آن به عنوان ایجاد خاورمیانه بزرگ نیز نام برده شده است، به خوبی در خاطرات خانم هیلاری کلینتون مشخص و بازگو شده است. این تغییرات جغرافیایی که در راستای اهداف راهبردی غرب و امریکا می‌باشد را باید روزنه‌ای برای بقای عمر دولت صهیونیستی اسرائیل و برخی حکام و جریان‌های همسو و دست‌نشانده امریکا در منطقه و تهدید و انزوای ایران و  محور مقاومت ضداستکباری دانست.

کسینجر در این مصاحبه خود در حالی از واژه محور شیعی استفاده نموده است که واقعیت رویدادهای منطقه و به خصوص جهان اسلام طی چند دهه اخیر نشان داده است که آنچه مورد حمایت و پشتیبانی نظام جمهوری اسلامی ایران است، ایجاد محور مقاومت اسلامی ضد اسرائیلی – امریکایی و مبارزه با استکبار جهانی و منطقه‌ای می‌باشد.

در حالی که دولتمردان امریکایی در حال اجرای نمایش مضحک مبارزه با داعش و تروریسم خود ساخته در منطقه هستند و در این نمایش مضحک و فریبکارانه، با تمام وقاحت از ایران به عنوان یکی از حامیان تروریسم نام برده و حضور ایران در جلسات خصوصی خود در مورد مبارزه با داعش را غیر ضروری می‌دانند، همه می‌دانند که نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان اولین دولت مخالف گروه‌های تروریستی در طی چند سال اخیر و به خصوص از آغاز تحولات سوریه، با گروه‌های تروریستی مانند داعش در سوریه و هم اکنون در عراق در حال مقابله همه‌جانبه بوده است و هزینه‌های بسیاری برای محدودسازی و نابودسازی این گروه‌های تروریستی داشته است.

کمک‌های همه‌جانبه ایران به دولت عراق و سپس اقلیم کردستان عراق برای مبارزه با تهاجمات وحشیانه داعش طی چند ماهه اخیر را باید نمونه بارز سیاست ایران در حمایت از همه مذاهب و جریان‌های اسلامی دانست، سیاستی که هرگز به دنبال برتری‌جویی مذهبی و شیعه‌گرایی نیست.

کسینجر با عدم استفاده از واژه تروریستی برای سازمان داعش، نشان داده است که وجود این جریان تروریستی خطرناک را برای منافع غرب و امریکا و بلکه منافع حزب خود(جمهور‌ی‌خواه) مفید و ضروری می‌داند!

کسینجر در تعریف داعش، این جریان و سازمان تروریستی را ” گروهی متشکل از ماجراجویان نظامی با یک ایدئولوژی تهاجمی”می‌داند که می‌توانند تحت کنترل نیز قرار گیرند، این تعریف نشان می‌دهد که تعریف تروریسم در ذهن غربی‌ها و به خصوص امریکایی‌ها با واقعات کنونی منطقه، همخوانی دارد و تروریسم در نزد امریکایی‌ها به دو دسته مهم تقسیم شده‌اند، “تروریسم خوب” که در راستای منافع غرب و امریکا حرکت می‌کند و “تروریسم بد” که در راستای منافع غرب و آمریکا نبوده و یا باید تحت کنترل و نظارت امریکا و متحدانش به فعالیت بپردازند!

یکی از مباحث مهم در این سخنان کسینجر را باید استفاده از واژه امپراتوری برای آینده حکومت ایران دانست. امپراتوری مورد نظر و تعریف کسینجر، حکومتی است که بر اساس تمایلات شدید مذهبی شیعی و با غلبه مذهبی شیعیان بر دیگر مذاهب جهان اسلام، بخش وسیعی از جهان اسلام را تحت سلطه خواهد داشت و حوزه مدیترانه اسلامی را که برای اروپا و غرب بسیار مهم است را نیز در اختیار خواهد گرفت.

با توجه به تعریف و پیش‌بینی کسینجر، مرزهای امپراتوری ایران تا اروپا کشیده خواهد شد و ایران، همسایه و هم‌مرز اروپا و اتحادیه اروپا نیز خواهد شد، که این رویداد از نظر غربی‌ها می‌تواند باعث ایجاد مشکلات بزرگی برای اروپا و غرب گردد.

سیاست‌ها و راهبرد نظام جمهوری اسلامی بر ایجاد یک امپراتوری قومی و مذهبی، بنیان نشده و تمام سیاست‌ها و راهبردهای ایران طی بیش از سه دهه اخیر بر تقویت و حفظ همین مرزهای جغرافیایی ایران و حفظ تمامیت ارضی ایران، تأکید داشته‌اند.

هر چند تقویت و جهانشمول ساختن دین و فرامین الهی اسلامی و تقویت مذهب اهل بیت(ع) نیز در چارچوبی متعادل و مسالمت‌آمیز با دیگر ادیان الهی و مذاهب اسلامی در دستور کار دولتمردان ایرانی قرار دارد و محبوبیت جایگاه مردمی ایران در منطقه و جهان اسلام را نباید با تعاریف استکباری و سلطه گرایانه هژمونی غربی مترادف دانست.

ایران‌هراسی، شیعه‌هراسی و استفاده از واژه امپراتوری ایرانی – شیعی برای آینده ایران و حتمی دانستن فروپاشی مرزهای کنونی منطقه را باید در راستای همان راهبرد تغییرات جغرافیایی دانست که ریشه در فروپاشی امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۲۰ و  نوسازی این امپراتوری تا سال ۲۰۲۳ تحت عنوان امپراتوری “یوروعثمانی” دارد.

امپراتوری یوروعثمانی که ساخته و پرداخته رجب طیب‌اردوغان، احمد داوود‌اوغلو و دیگر سران حزب عدالت و توسعه در ترکیه می‌باشد را باید حکومتی دانست که اشتراکات بین‌الاذهانی بسیاری با غرب و امریکا دارد. این امپراتوری که دارای هویت و ماهیت عثمانی با رویکرد فرهنگی و تمدنی غربی- اروپایی است را باید یکی از  ابزارها و تاکتیک‌های غربی دانست که با استفاده از مجریان غربگرایی مانند اردوغان و …، سعی دارند تا از گسترش اسلام واقعی، مذهب و فرهنگ شیعی در جهان اسلام و نیز در اروپا جلوگیری نمایند.

امپراتوری یوروعثمانی که ملکه ذهنی اردوغان و دوستانش شده است را باید یکی از اهرم‌های تهدید و انزوای ایران و محور مقاومت ضد استکباری همسو با ایران دانست. این امپراتوری به شدت مورد حمایت امریکا و اروپا قرار دارد و برای  تهیه مقدمات ایجاد این امپراتوری عثمانی – اروپایی، باید یک بهانه و توجیح مناسب ارایه شود که کسینجر با مطرح نموده امپراتوری ایرانی – شیعی، خدمتی بزرگ را به اردوغان، آل‌سعود و دیگر متحدان و دست‌نشانده‌های غرب در منطقه برای تبلیغات ضد ایرانی خود ارایه داده است.

با توجه به رویدادهای کنونی منطقه و جهان اسلام است که به خوبی می‌توان از نیات و ماهیت اصلی سخنان کسینجر در مورد امپراتوری ایرانی و برخی اقدامات امریکا و متحدانش در منطقه در زمینه ائتلاف ضد داعش، آگاه شده و همسویی و همنوایی امریکایی‌ها با مهره‌های منطقه‌ای آنان در اطراف ایران را به خوبی درک نمود.

تغییرات برنامه‌ریزی شده در ترکیه و تثبیت و قبضه قدرت توسط اردوغان و دوستانش در این کشور و حمایت و پشتیبانی همه‌جانبه آنان از داعش و از سوی دیگر درخواست مجدد نخست وزیر ترکیه (داووداوغلو) برای حمله وسیع نظامی به سوریه و براندازی دولت قانونی سوریه را باید از جمله واقعیات پشت‌پرده سخنان کسینجر دانست که امپراتوری ایران را برای تطهیر و پنهان‌سازی اقدامات امریکا، غرب و اردوغان در ایجاد امپراتوری یوروعثمانی، مطرح و رسانه‌ای نموده‌اند.

منابع:

۱- خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا). ۱۶/۰۶/۱۳۹۳، به آدرس‌:

                                             http://www.asriran.com/fa/news/354266

2- ذوالقدرپور، اسلام. (۱۳۹۲). هویت غرب مرکزگرا و روابط غیرهمکارانه ایران و  ترکیه طی سال­های۲۰۱۲-۲۰۰۸، ﭘﺎﯾﺎنﻧﺎﻣﻪ ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﯽ ارﺷﺪ علوم سیاسی. داﻧﺸﮑﺪه علوم انسانی. داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ، واﺣﺪ ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ایلام.

انتهای پیام